به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «سید عبدالرضا سادات شریف» 21 آذر 1349 در تهران دیده به جهان گشود. وی در تاریخ 15 مرداد 1367 در خوزستان به درجه شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید «سید عبدالرضا سادات شریف»
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قبلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
خداوندا کمکم کن که بتوانم همان راهی را که امام حسین (ع) سالار شهیدان رفته است بروم وادامه دهنده راهشان باشم و این راه تا فرج آقا امام زمان (عج) و انتقام ایشان ادامه خواهد داشت. بدانید هر شهیدی چراغ هدایتی در مسیر راه روشنایی بقیه رهروان است. امروز صدای امام عزیزم را شنیدم که فرمود: جام زهری را مینوشم. من چند روزی بیش نیست که جهت ازدواج به منزل آمده بودم، ولی با شنیدن این جمله از امام برگشتم. مادر جان! بدان من این بار میروم، شاید حبه قندی شوم تا جام زهر امام خوبمان، تلخی کمتری داشته باشد. خداوند آنانی را که این چنین دل آقا امام خمینی را ره درد آوردند و جام زهر را به ایشان نوشاندند، به تیر غیب گرفتار کند. امروز 2 مرداد است و من مصادف با عید قربان. میروم تا اگر روزی شد برای راه جدم و خشنودی خانم فاطمة الزهرا (س) قربانی شوم.
پدر عزیزم از شما نهایت تشکر را دارم که برای ما زحمت کشیدی و ما را با پول حلال بزرگ کردی. مادر جان عروسم را امانت دار و به او سفارش نماز و حجاب و صیانت یک زن زهرا گونه را میکنم. خواهران عزیزم و برادران خوبم راه امام را ادامه دهید و پشتیبان ولایت فقیه باشید تا همانطور که امام خمینی فرمودند آسیبی به مملکت شما وارد نشود. امروز درست روزی است که آقای حجت الاسلام جزایری از خوزستان فرمود: اگر هر که بتواند نیم ساعت دیگر به جبهه بیاید به یک ساعت نکشد.
مادر جان گریه نکنید. شما خود شیر زن هستید و حدود 5 سال است در مفقود بودن علیرضا پابرجا ایستادید. با کمک به جبهه و پشت جبهه و رئیس زینبیه بودن افتخاری برایمان میباشید.
حالا که قرارداد 598 را اعلام نمودند و اتمام جنگ است، یعنی این که در بهشت دارد بسته میشود، اما بدان من اگر دیر بروم، یا باید از بالای در بپرم داخل و یا از لای در به زور هم که شده داخل بهشت شهدا شوم. انشاءالله.
مادر جان خیلی دوستت دارم. حلالم کنید.
التماس دعا – به امید دیدار در فرج آقا (عج)
2 مرداد 67 – عید قربان
انتهای پیام/ 181