آزاده وجانباز اردوگاه تکریت 11 :

افسران عراق بارها اعتراف کرده بودند که ما در بند شما هستیم

14خرداد، زمان رحلت حضرت امام(ره) بچه ها به نشانه عزاداری و به واسطه این که لباس مشکی نداشتند، لباس یشمی بافتنی تیره رنگ برتن کرده بودند. هنگام گرفتن آمار که اسرا به حیاط آمده بودند یکدفعه فرمانده اردوگاه به بچه ها گفت چه خبر شده مگر زمستان آمده که لباس گرم پوشیده اید
کد خبر: ۲۴۶
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۶ - 01June 2013

افسران عراق بارها اعتراف کرده بودند که ما در بند شما هستیم

  اسماعیل یکتایی لنگرودی در گفت وگوی اختصاصی با خبرگزاری دفاع مقدس اظهار داشت: دروهله اول باید فرهنگ ایثار، مقاومت وپایداری در رفتار و سلوک مدیران و مسئولان نظام نهادینه شود و اگر این مهم تحقق یافت مردم نیز به تعبیت از آنها، الگوپذیری می کنند.

وی خاطرنشان کرد: دومین راه حل برای این که مردم از سبک زندگی شهدا و ایثارگران الگو بگیرند و در زندگی روزمره خود این شیوه زندگی را بکارگیرند، این است فرهنگ ایثار و مقاومت را باید از دوران کودکی و در دبستان به بچه ها انتقال دهیم.درحال حاضر چند تا از کتابهای درسی دانش آموزان در مقاطع مختلف توانسته این فرهنگ را درمیان آنها نهادینه کند؟! قطعا همه ما بویژه نسل جدید، ماجرای پتروس، نوجوان غربی که دستش به دنبال فداکاری فقط کرخت شده بود رادر کتابهای درسی خوانده ایم اما متأسفانه کمتر از رشادت ها و جانفشانی های رزمندگان و ایثارگران درکتب درسی مطلبی دیده ایم.

یکتایی لنگرودی درادامه افزود: ما در دوران 8 سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی به خوبی دیدیم که برای صیانت از ارزش های نظام و حفظ کشور چه دست ها و پاهایی قطع شد و اجازه داده نشد پوتین دشمنان وارد خاک کشورمان شود، در جایی که این همه رشادت و حماسه برای دفاع از کشور صورت گرفته چرا نباید داستان این مقاومت و پایداری ها در کتاب های درسی مقاطع مختلف گنجانده شود. امیدوارم فرهنگ دفاع مقدس و ادبیات پایداری که بخش مهمی از جامعه ایران است بیش از پیش به همه دنیا معرفی شود. باید این حماسه و پایداری ها در قالب شعر، تئاتر، فیلم و نمایش چه درداخل و چه درخارج از کشور به همگان معرفی شود.

این آزاده جنگ تحمیلی در نقل خاطره ای از خبر رحلت حضرت امام(ره) در  دوران اسارت گفت: یکی از سخت ترین روزهای اسارت من، خبر ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی بود. یادم می آید یک هفته قبل از رحلت امام(ره)، تصویری از تلویزیون عراق پخش شد که امام در بستر بیماری بودند و سرم به دست درحال عبادت بودند که عراقی ها با دیدن این صحنه ابراز خوشحالی می کردند. در این حال همه اسرا  برای دیدن تصاویر امام(ره) به سمت تلویزیون دویدند و من آن لحظه در حال نماز و خواندن قنوت بودم که خواستم نمازم را بشکنم و تصویر امام را ببینم اما در همان حالت قنوت برای سلامتی امام(ره) دعا کردم.

وی گفت:بعد از شنیدن خبر رحلت امام(ره)، سکوت عجیبی در آسایشگاه ما حاکم بود و از شدت غم و غصه کسی حرف نمی زد. در آسایشگاه نشسته بودیم که افسرعراقی از پنجره روبه من کرد و گفت: خبر داری که رهبرتان،خمینی مرده است که من با یک پای سالم لی لی کنان به سمت پنجره رفتم و درجواب گفتم کل نفس ذائقه الموت( همه انسانها می میرند).

این جانباز و آزاده دفاع مقدس همچنین افزود: 14 خرداد، زمان رحلت حضرت امام(ره) بچه ها به نشانه عزاداری و به واسطه این که لباس مشکی نداشتند، لباس یشمی بافتنی تیره رنگ برتن کرده بودند. هنگام گرفتن آمار که اسرا به حیاط آمده بودند یکدفعه فرمانده اردوگاه به بچه ها گفت چه خبر شده مگر زمستان آمده که لباس گرم پوشیده اید؟ که به خاطر این کار ما، عراقی ها بسیار تعجب کرده بود وگفت: شما دیگه که هستید؟ اینجا هم از دست از امام و رهبرتان دست برنمی دارید. خلاصه بچه ها 3 روز عزاداری خوبی برای امام(ره) گرفتند و مدام ختم قرآن می کردند و اشک می ریختند.

یکتایی همچنین به مناسبت سالگرد عروج مرحوم حجت الاسلام علی اکبرابوترابی در نقل خاطره ای از سیدآزادگان گفت: بعد از دوران اسارت، مرحوم ابوترابی را در یک هیأتی درتهران ملاقات کردیم، سرسفره که نشسته بودیم غذا آوردند و بین میهمانان پخش کردند و در آن لحظه دیدم که خیلی از آزادگان به سمت حاج آقا ابوترابی آمدند و دانه هایی از برنج مرحوم  ابوترابی را از ظرف ایشان به عنوان تبرک و شفای بیماران خود بر می داشتند که این کار در واقع ارتباط معنوی و قلبی آزادگان با مرحوم ابوترابی را نشان می داد ونشان می داد که حاج آقا ابوترابی واقعا دردل بچه های آزاده جای گرفته بود. آزادگان ما گرچه در بند بودند آما آزاده بودند و این آزادگی و آزادمردی سبب شده بود که افسران بعثی عراق بارها اعتراف کرده بودند که ما در بند شما هستیم.

 

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار