به گزارش خبرنگار
ساجد، شهید «سید امیر موسوی خالص» 8 خرداد 1343 در شهرستان فسا چشم به جهان گشود. وی پس از تشکیل سپاه پاسداران به عضویت آن درآمد. شهید موسوی خالص با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه شد. سرانجام وی 29 دی 1365 طی عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به درجه شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید «سید امیر موسوی خالص»
«بسم الله الرحمن الرحیم
ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون.
مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه آنها زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. (قرآن کریم)
اکنون که قلم بر دست گرفتم و خواستم وصیتنامه بنویسم، هر چه فکر کردم دیدم که یک چیز لازم و ضروری میباشد و میبینم چیزی ندارم بنویسم و غرق در گناه هستم؛ وای چه بنویسم؟ شهیدان تمام چیزها را که لازم بوده است، نوشتهاند؛ ولی باید نوشت که بعضی از افراد نگویند بدبخت گول خورد و راه را کورکورانه انتخاب کرد. من آگاهانه راه را با چشم بصیری که داشتم، راه شهیدان را انتخاب کردم و گفتم فقط در شعار نباشد که شهیدان راهتان ادامه دارد. این شعار باید به عمل برسد. اگر کسی این شعار را داد و عمل نکرد، مانند زنبور بیعسل میباشد و در قیامت باید جوابگوی شهیدان باشد.
طبق فرمایشات امام امت که فرمودند: «جنگ در رأس تمام مسائل است»، می روم جبهه که با رزمندگان همپیکار شوم و دین خود را به اسلام عزیز ادا کرده باشم. این حقیر به ملت شهید پرور ایران میگویم و خود نیز میدانم که شما بهتر آگاه میباشید. تا به حال این انقلاب را با خون پاک بهترین فرزندانتان پاسداری کرده، ان شاءالله که میکنید و نکند که خدای نکرده دست از مبارزه بردارید که انقلاب در آستانه پیروزی بزرگ قرار گرفته و این سال را (باید) بخواهید که روزی، راحتی دنیا شما را فریب ندهد که در پشت آن عذاب خداست و از خداوند بخواهید که خداوند بر شما غضب نکند که خیلی مشکل و دردناک میباشد و دیگر راهی نداریم و دفاع از اسلام عزیز را بر هر چیز که برایتان عزیز است، مقدم دارید که اگر اسلام برود و شکست بخورد، ناموس ما و همه شما تا قیامت از خطر کفار در امان نخواهد بود.
ما هم در قیامت که هیچ چیز به جز اعمال صالح که به فریاد انسان نمیرسد و جواب شهدای عزیز را نتوانیم داد (حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا) قبل از اینکه به حسابتان رسیدگی کنند، به حساب خود برسید. الان در این موقعیت کربلای ایران، همان کربلای امام حسین(ع) است و شاید حساستر است و بر همه ما واجب است که از انقلاب امام خمینی که همان راه امام حسین(ع) و ائمه اطهار(ع) را به پیش میبرد و درست موقعیت امام حسین(ع) است و شاید حساستر است.
بر همه ما واجب است که از انقلاب دفاع کنیم. به نظر من در این موقعیت از هیچ کس پذیرفته نمیشود که از جهاد در راه خدا سر باز زند فقط به جز کسانی که از نظر جسمانی نقص عضو داشته باشند. من به آنان که نسبت به این انقلاب، اسلام عزیز، بیتفاوت بودهاند و میباشند؛ توصیه میکنم که امروز (تشخیص) حق از باطل درست مثل روز روشن است و تقاضا میکنم که دیگر بیش از این غفلت نکنند و از خواب دنیوی و از غرق شدن در ارزشهای کوتاه دنیا خود را نجات دهند. که دیگر حجت بر همه ما تمام شده و ان شاءالله به صف جندالله بپیوندند.
بعد از آن، سخنی چند با پدر و مادر بزرگوار: من فرزند خوبی برای شما نبودهام و نمیتوانم از زحمات شما قدردانی کنم و زبانم لال میباشد، مگر اینکه خداوند به شما اجر دهد و از شما میخواهم اگر اینکه جنازهام به دست شما نرسید یا اینکه مفقودالجسد شدم؛ ناراحت نباشید و برایم جشن بگیرید به جای عزاداری، که توانستهاید چنین فرزندی را بزرگ کرده و به اسلام عزیز هدیه نمودهاید.
اما با شما برادران بزرگوار، از شما میخواهم که ادامه دهنده راه من باشید و بیتفاوت بودن را کنار گذاشته و دل به دنیا نبندید که اگر دل به دنیا بستید، در پشت آن عذاب خداست. خود را توجیه نکنید که نمیتوانم به جبهه بروم. مشکلاتی مثل زن و فرزند، کشاورزی دارم، مشکلات زیاد میباشد و خدای نکرده از این امر سرپیچی نکنید.
سید امیر موسوی خالص»
انتهای پیام/ 111