به گزارش گروه بینالملل
دفاع پرس، پایگاه خبری «العهد» در یادداشتی به قلم «شریف عبدالبدیع عبدالله»، نویسنده مصری با عنوان «مقاومت مردمی از جمال عبدالناصر تا حسن نصرالله» به روند رشد و ارتقای مقاومت مردمی جهان عرب از آغاز تاکنون پرداخت.
در این یادداشت آمده است: ایده مقاومت مردمی در برابر هجمه غربیها به دوره قبل از عبدالناصر باز میگردد، اما با انقلاب ژوئیه 1952 مصر و آغاز درگیریها بر سر ملی شدن کانال سوئز و یورش سهگانه اسرائیل، انگلیس و فرانسه برای استرداد آن، مردم مصر نقش اساسی در دفاع از کشورشان داشتند و از بطن این یورش ایده موفق «مقاومت مردمی» متولد شد.
سنگ بنای مقاومت مردمی در مذاکرات برای دستیابی به توافقنامه الجلاء با انگلیسیهایی که مصر را اشغال کرده بودند گذاشته شد عبدالناصر همزمان با مذاکره گردانهای مقاومت مردمی تشکیل داد تا به انگلیسیها بگوید هزینه عقبشینی از مصر کمتر از اشغال آن است یعنی استعمار باید بار خود را بسته و برود وگرنه برای ماندن باید به مبارزه بپردازد.
عبدالناصر ایده مقاومت مردمی را پایه گذاشت چون با تجاوزی جهانی از سوی سه قدرت بزرگ روبرو بود و این کلام جاودان را به خوبی درک کرده بود که وقتی کشوری کوچک با تجاوز قدرتهایی بزرگ مواجه میشود کمترین کاری که میتواند انجام بدهد این است که مانع پیروزی این قدرتها شود و اگر چنین کاری کرد پیروز است.
العهد نوشت: همانگونه که میدانیم جنگ یکی از ابزارهای سیاست و جنگ سیاسی جنگ ارادههاست از همین رو 1 میلیون قبضه سلاح برای مقاومت مردمی بین مردم مصر توزیع شد که رهبران این جبهه مقاومت مصر را افسرانی نظیر کمال الدین رفعت، کمال الدین حسین، محمد فائق، سمیر محمد غانم و عبدالفتاح ابوالفضل برعهده داشتند.
هنگامی که عبدالناصر چشمان خود را به خارج از مرزها انداخت ریشه مقاومت مردمی را در الجزایر نیز پیدا کرد از همین رو به حمایت لجستیک، رسانهای، دیپلماتیک، سیاسی و مادی از آنها پرداخت و انقلاب الجزایر در ژوئن (18 ژوئن 1956) ماه پیروزیها پیروز شد.
هنگامیکه نیروهای نظامی مصر برای کمک به انقلاب یمن عازم این کشور شدند عبدالناصر گردانهای مقاومت مردمی از اهالی جنوب یمن تشکیل داد که اشغالگران انگلیس را در عدن، عمان، امارات، بحرین و قطر را پشیمان کرد.
بالاخره نیروهای اشغالگر انگلیس در سال 1967 به دلیل فشار حملات مقاومت مردمی که مورد حمایت لجستیک نظامی، مادی، رسانهای و دیپلماتیک قاهره قرار داشت از عدن بیرون رانده شدند.
عبدالناصر به دنبال تجاوز ژوئن 1967 ( جنگ شش روزه) مقاومت مردمی جدیدی را موسوم به سازمان سینای عربی تحت فرماندهی افسرانی از ارتش مصر تشکیل داد که اعضای آن را زنان و مردان آزاده قبایل سینا شامل میشود.
عبدالناصر همچنین تشکیل مقاومت مردمی فلسطین در برابر دشمن صهیونیستی را مهم دانست از همین رو سازمان آزادی بخش فلسطین را تشکیل داد و از آن هر گونه حمایت مالی، تسلیحاتی، دیپلماتیک و رسانهای به عمل آورد و پلهای ارتباطی آن با دنیای خارج را ایجاد کرد.
به دنبال پیمان صلح مصر با رژیم صهیونیستی (پیمان کمپ دیوید در سال 1978) و خروج مصر از مناقشه اعراب و اسرائیل، رژیم صهیونیستی در شرق و غرب دنیای عرب شروع به ماجراجویی و آشوب پراکنی کرد.
رژیم صهیونیستی وقتی که از مقاومت فلسطینیان در لبنان به دردسر افتاده بود در مارس 1978 کمربند امنیتی در جنوب لبنان و منطقه لیطانی برای تقویت گروه شبه نظامی سعد حداد که از همپیمانانش بود تشکیل داد؛ اما هنگامی گزینه ایجاد دیوار حائل را نیز شکست خورده دید در سال 1982 به لبنان حمله و بیروت را اشغال کرد.
رژیم صهیونیستی حتی هنگامی که در سال 1985 زیر ضربههای مقاومت مجبور به عقبنشینی شد به اشغال بخش مهمی از جنوب لبنان ادامه داد و از همین جا گردانهای مقاومت مردمی و در قلب آن حزب الله تشکیل شد که مورد حمایت مالی و تسلیحاتی ایران و سوریه قرار گرفت.
بالاخره نیروهای اشغالگر اسرائیل در ماه مه 2000 زیر ضربههای مقاومت مردمی بدون هیچ توافق صلحی و بدون اینکه دشمن صهیونیستی به رسمیت شناخته شود و بدون هیچ شرطی مجبور به خروج از لبنان شدند.
خروج اسرائیل از لبنان برای جهان عرب که پس از چند دهه شکست و ناامیدی طعم پیروزی را چشیده بود اتفاقی پرهیاهو بود که گوش جهان را پر کرد.
ملتهای عربی فهمیدند که تسلیم شدن در برابر دشمن صهیونیستی قضا و قدر الهی نیست و همانگونه که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله گفت رژیم صهیونیستی سست تر از لانه عنکبوت است.
در سال 2006 حزب الله پس از بارها درخواست از رژیم صهیونیستی برای استرداد اسرا و پیکرهای شهدای خود از این رژیم که جز زبان زور چیزی نمیشناسد چند نظامی اسرائیلی را ربوده و در مقابل آن خواستار استرداد اسرا شد.
اما رژیم صهیونیستی با پشتیبانی کشورهای عربی به لبنان و حزب الله حمله کرد به تصور اینکه بتواند ابهت از دست رفته خود را که مقاومت حزب الله به ننگ و ذلت مبدل کرده بود بازگرداند.
مقاومت برای بار دوم پیروز شد و نه رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و نه اجازه داد این رژیم شروطی برای خواستههای حزب الله قرار دهد و به دنبال آن مقاومت، اسرا و پیکرهای شهدای خود را بازپس گرفت.
ملتهای عربی مقاوم انتخابی جز مقاومت مردمی که حزب الله در به تصویر کشیدن آن موفق عمل کرد نداشته است.
برادران عراقی نیز برای نجات از مزدوران چپاولگران بینالمللی شامل همه تکفیریهای اسلام گرا چاره ای جز تشکیل مقاومت مردمی معروف به حشد الشعبی نداشت.
ارتش سوریه نیز در جنگ درازی که از سال 2011 تاکنون با آن روبروست از مقاومت مردمی درس گرفته و با پشتیبانی حزب الله به مقابله با تجاوز دشمنان رفته است.
حزب الله با ورود به جنگ سوریه برای دفاع از این کشور به اسطوره مقاومت مبدل شد و بازیگر بینالمللی کارآمد و رقمی دشوار در معادلات جنگ با دشمن صهیونیستی شمرده میشود.
بنابراین ایده مقاومت مردمی که با حزب الله و پیروزیهای بزرگ آن آغاز شد و سپس سوریه، عراق و یمن را نیز فراگرفت باید بیش از این گسترش یابد اگر به واقع ملتهای عربی میخواهند به مواجهه با هجمه مراکز استعماری و ایادی آن اعم از رژیم صهیونیستی و ارتشهای تکفیری بروند.
انتهای پیام/ 411