کارگردان سعی کرده به واسطه این فیلم اشاراتی به خدمات این هنرمند داشته باشد تا بیننده به شناخت تازهای از نگاه هنری انتظامی برسد.
اقدام و تلاش محمدی برای به تصویر کشیدن یکی از مهمترین چهرههای موسیقی کشور که تاثیر غیرقابل انکاری بر سینمای ایران به خصوص سینمای دفاع مقدس داشته، قابل تقدیر است.
انتظامی به سهم خود به فیلمهای دفاع مقدسی ما تشخص بخشیده است. او برای مهمترین آثار سینمایی دفاع مقدس «آژانس شیشهای»، «دوئل» و ... موسیقی متن نوشته و اجرا کرده است. بنابراین پرداختن به مجید انتظامی در قالب مستند پرتره فینفسهف هیجان برانگیز است. همچنین دیدن چنین فیلمی برای مخاطب همراه با کنجکاوی است. این موضوع وقتی مهمتر میشود که بواسطه این فیلم ناگزیر هستیم از «عزتالله انتظامی» نیز حرفی بزنیم.
فیلم لحظات خوبی خلق کرده است. بخصوص زمانی که به کودکی مجید انتظامی پرداخته میشود که اگر کارگردان در این قسمت از زندگی او تعمق بیشتری میکرد حاصل کار بهتر میشد.
فیلم هر چقدر شروع خوبی دارد اما پایان آن غیرمنتظره است. بیننده در لحظاتی که هنوز سوالات زیادی در ذهن دارد با پایان فیلم مواجه میشود.
در طول فیلم اشارهای گذرا به آثار سینمایی انتظامی میشود اما این اشارات عمق پیدا نمیکند. بیننده باید بداند ساخت موسیقی متن برای آثار دفاع مقدس ریشه در اعتقادات انتظامی دارد یا نه. مستند پرتره بیش از اینکه معرفی آثار هنرمند باشد تفسیر اندیشههای اوست. «آذرنوش صدرسالک» در این فیلم به اعتقاد مجید انتظامی به سینمای دفاع مقدس و اینکه او با فراغ بال بیشتری برای فیلمهای دفاع مقدسی وقت میگذارد اشاره شده است اما توضیح دقیقتری از سوی انتظامی داده نمیشود.
در این فیلم، انتظامی راجع به همکاریاش با «مخملباف» و پایان دادن به این همکاریها توضیح میدهد اما درباره همکاری با «ابراهیم حاتمیکیا» حرفهای مهمی زده نمیشود. بهتر این بود که در مورد آثار مشترک حاتمیکیا و انتظامی توضیح بیشتری ارائه میشد. همچنین عدم حضور حاتمیکیا در این فیلم لطمه بزرگی به آن وارد کرده است. هر چقدر مصاحبه شوندگان در مستند پرتره وزنه بیشتری داشته باشند، آن فیلم جذابیت بیشتری خواهد داشت.
علاوه بر حاتمیکیا ما تصویری از «شهرام اسدی»، «مهدی فخیمزاده»، «سیدضیاءالدین دری»، «مسعود کیمیایی» و کارگردانان دیگر نمیبینیم. مجید انتظامی در ساخت موسیقی متن سریال نیز تبحر خاصی دارد که نمونه بارز آن را در سریال «تنهاترین سردار» شنیدهایم.
البته کارگردان تا حدی حق دارد که نتواند همه جنبههای هنری انتظامی را معرفی کند. اما انتظار این است که از بخشهای مهم زندگی هنری انتظامی غافل نشود.
مستند «بزم رزم» ساخته «سیدوحید حسینی» است که طی آن داستان موسیقی دهه شصت از پیروزی انقلاب تا اولین کنسرت رسمی ایران در تالار وحدت در سال ۱۳۶۷ روایت میشود. مهمترین خصوصیت این فیلم عنصر روایت آن است، یعنی مخاطب، داستان موسیقی دهه شصت را بهواسطه این فیلم مرور می کند.
نقاط اوج و فرود و شروع و پایان بندی آن به درستی انتخاب شده است.
«بزم رزم» هر چند راجع به انتظامی نیست اما از اطلاعاتی که از انتظامی به بیننده داده میشود میتوان به تاثیر او بر موسیقی دهه شصت پیبرد.
فیلم مستند در ساختار تفاوتی با فیلم داستانی ندارد. ما نیازمند داستان هستیم تا بواسطه آن شخصیت فیلم را معرفی کنیم. این ویژگی بخصوص در مورد شخصیتهای مشهور مهمتر است.
برای همین است که از چهرههای سیاسی و مذهبی به ندرت فیلمهای به یادماندنی ساخته شده است. اگر میبینیم مستند پرتره هنرمندان دیده میشود به دلیل خود شخصیت و آثاری است که بیننده نسبت به آن حساس است. «آخرین روزهای زمستان» و «ایستاده در غبار» تنها دو مستند موفق پرتره هستند که ظرایف این نوع سینما را به کار گرفته است.
اگر در این دو فیلم بیننده عام با آنها ارتباط برقرار میکند به دلیل رعایت اصول دراماتیکی است که کارگردان مستند کمتر به آن توجه دارد. در فیلم «ابوایست» همین نقطه ضعف دیده میشود. داستانی در این فیلم نمیبینیم تا بواسطه آن مجید انتظامی را بیشتر بشناسیم.
اگر کارگردان، زندگی انتظامی را به سکانسهای مختلفی مثل تحصیل موسیقی، آموزش، سینما و موسیقی تقسیم میکرد فیلم دارای عمق بیشتری میشد. زمان فیلم به دلیل اینکه سیر مشخصی ندارد طولانی به نظر میرسد. تدوین فیلم باید خود را با موضوع فیلم منطبق کند. وقتی ما درایم در یک فیلم راجع به موسیقی فیلم حرف میزنیم قطعا ریتم تدوین فیلم باید بر اساس آن شکل بگیرد. در «بزم رزم» نیز چنین بود فیلم به 10 بخش مثل «پیش درآمد»، «درآمد»، «بیداد»، «رجز»، «مخالف» و ... تقسیم شده که این بخشها با نام آن بخش ارتباط معنایی دارد، مثلا بخش بیداد اختصاص به جنگ دارد یا حصار که به قبل از انقلاب پرداخته است. بر همین اساس ریتم تدوین نیز شکل گرفته و کل فیلم ساختار یک پارچهای یافته است.
«ابوایست» با این حال لحظات درخشانی دارد جاهایی که انتظامی از خود و کودکیهایش حرف میزند برای بیننده جذاب است. صداقت مجید انتظامی وقتی از خود و تمایلاتش حرف میزند، مثال زدنی است که میبایست بیشتر شاهد این اتفاق میبودیم. با این حال ساخت چنین آثاری درباره شخصیتهایی چون انتظامی ضروری است و اینکه امیرصادق محمدی با درک این ضرورت سراغ چنین سوژهای رفته، ارزشمند است.
انتهای پیام/ 161