سهگانه سرداران شهید با «جهانآرا» تکمیل شد
نویسنده و کارگردان برجسته تئاتر سومین حلقه از تریلوژی پرترهنگاریهای جنگ خود را به شهید جهانآرا اختصاص داده است.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، سیدمحمدعلی جهانآرا، نامی که هر وقت آن را میشنویم، بیاختیار برای خود شعـــر مـعـروف «ممد نبودی ببینی» را زمزمه میکنیــم؛ نامی که شاید اصــلیتـــرین اتفاق فرهنگی- هنری نسبت به آن همین مداحی کوتاه باشد.
اکنون اما ایوب آقاخانی، نویسنده و کارگردان برجسته تئاتر در سومین حلقه از تریلوژی پرترهنگاریهای جنگ خود به سراغ جهانآرا رفته است. آقاخانی که پیش از این نمایشهای «کابوس شب نیمه آذر»، روایتی از شهید کشوری و «تکههای سنگین سرب»، روایتی از شهید چمران را اجرا کرده بود، تلاش کرده ضمن نگاهی متفاوت به مقوله شخصیتهای مطرح جنگ، از دریچه شرایط و ارتباطات خانوادگی نیز به موضوع نگاه کند و یکی از کلیدواژههای اساسی او در دو نمایش قبلی مبحث احساس وظیفه و از خانواده گذشتن برای این مردان بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی بود.
«هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» نام نمایش تازه ایوب آقاخانی است که در عنوان نیز واجآرایی خاصی را در پی گرفته است. ایوب آقاخانی در این رابطه میگوید: «پرترهنگاریهای جنگ که شامل سه نمایشنامه است، هر سه از ابتدا با منشی واژهبازانه و با رویکردی شاعرانه نامگذاری شده است. اگر دقت کنید هر سه نمایشنامه نامهای طولانیتری از دیگر آثارم دارند و پیرو آن، دو نمایشنامه پیشین این نمایشنامه همنامی با این رویکرد دارد. ضمن اینکه یک ارجاع مستند تاریخی در نام نمایش موجود است؛ یعنی ارجاع به عصر هفتم مهر ماه سال 1360 که سقوط هواپیمای حامل چندین شخصیت تاریخ جنگ ایران در نزدیکی کهریزک تهران رخ داد.»
در ادامه تمرین صحبتها، تمرین نمایش با بازی رحیم نوروزی و لیلا بلوکات آغاز شد. البته در کنار بازی این دو بازیگر، محسن بهرامی نیز به عنوان صداپیشه کار را همراهی میکند. آقاخانی در رابطه با حضور این شخصت به عنوان صدایی که از بیرون میشنویم، میگوید: «محسن بهرامی قبول زحمت کرد که صدایش زینتگر فضای اثر باشد. این صدا خود یکی از علامت سوالهای نمایشنامه است، که تا اواخر نمایشنامه رمزگشایی میشود. برای بنده مهم بود که این صدا، صدای خوشآهنگی باشد تا قاطبه مخاطبان درباره تاثیر صدایش اتفاقنظر داشته باشند. بدون صدا و دقت در محتوای گفتههای او، جهانبینی اثر کامل نخواهد شد.»
رحیم نوروزی که به تازگی به عنوان برترین بازیگر تئاتر ایران در سال 95 نیز انتخاب شده است، در رابطه با حضورش در این نمایش میگوید: «ایوب آقاخانی همیشه برای من دوستی صادق و قابل احترام بوده و از اولین کارش در مجموعه تئاترشهر یعنی سال 81 مرا دعوت به بازی کرد، اما در آن دوران زمانمان با یکدیگر هماهنگ نشد. خوشحالم بالاخره این همکاری هر چند با تاخیر رخ داد. برای من خود او و گروه سلامتش و صداقت نگاه به متنش که تاثیرگذار است، مهم بود. در این دوران سخت میشود نمایشنامهای پیدا کرد که در گوشهای از آن بازیهای غیرصادقانه و خودنمایانه نداشته باشد. مخصوصا در فضای آثاری که در رابطه با جنگ تحمیلی تولید میشوند. امیدوارم پیشبینی ما در رابطه با تاثیر این کار روی مخاطب درست باشد؛ اما برای بازیگر بسیاری انرژیبر و فرساینده است. در واقع نقش سختی را در این نمایش تجربه میکنم.»
دیالوگهای بازیگران نسبتا طولانی است و این هم در ایفای نقش و هم در حفظ ریتم نمایش بسیار مهم است. نوروزی و بلوکات تلاش دارند برای هر لحظه از بازی خود با آقاخانی هماهنگ باشند. البته ایوب آقاخانی نیز از جزء جزء کلمات نمایش نمیگذرد و واکنشهای مختلفی را در لحظه لحظه اثر از بازیگرانش میخواهد. در کنار این موضوع صدای محسن بهرامی نیز پیشبرنده اتفاقات نمایش است. طبق ماکت طراحی صحنه نمایش قرار است مخاطب تنها با یکصدا طرف نباشد و صحنه نیز با زبان تصویر همزمان مخاطب را درگیر میکند. از طرف دیگر آرکیدو دارش هم فضاسازی موسیقایی کار را برعهده دارد و همچون دو اثر قبلی آقاخانی قرار است کمک شایانی را به اثر درخصوص فضاسازی مطلوب کارگردان داشته باشد.
ایوب آقاخانی، طراحی صحنه نمایش را متفاوتتر از دیگر آثارش میداند و میگوید: «مهمترین تفاوت این صحنه گرایش به ترکیب دیداری عینیت واقعه و ذهنیت فرد درگیر واقعه است. پس از آن به لحاظ هزینه مصروفه جلوه بیرونی آن کاری چشمگیرتر و پرجزئیاتتر به حساب میآید که امیرحسین دوانی زحمت آن را خواهد کشید و لادن کنعانی با طراحی لباسی که دارد به این ترکیب بصری یاری خواهد رساند.
لیلا بلوکات نیز دیگر بازیگر این نمایش است. شاید در نگاه اول قرار گرفتن او در کنار رحیم نوروزی یادآور سریال «یوسف پیامبر» باشد که حالا پس از سالها این دو بازیگر در یک نمایش روبهروی هم قرار گرفتهاند. بلوکات درباره حضورش میگوید: «خیلی جالب بود که اردیبهشت سال جاری به طور تصادفی با ایوب آقاخانی به تماشای نمایشی در تماشاخانه ایرانشهر نشستیم. من در این دیدار از او برای عدمهمکاری مشترک تا آن روز گله کردم. اما با فاصله کمتر از دو ماه با من تماس گرفت و برای این نقش سخت از من دعوت به همکاری کرد. همیشه نوشتههای ایوب آقاخانی را دوست داشتهام. به همین دلیل برای عدمهمکاری از او گلایه کردم. او برای من یکی از محترمترین افراد تئاتر است که همیشه کارهایش مرا از سالن نمایش راضی به بیرون فرستاده است. امروز خوشحالم که در کنار او بازی در یک نمایش را تجربه میکنم، به خصوص که در این نمایش نقش زنانی را بازی میکنم که جمعیت قابلتوجهی از زنان صبور و مقاوم سرزمین من در دهه 60 را تشکیل میدادند.»
شرایط حمایت از نمایشهایی که به آنها اصطلاحا دفاع مقدسی میگویند این روزها برخلاف ظاهر بیرونیاش اصلا متناسب و خوب نیست تا جایی که آقاخانی از نگاههای تحریفگرایانه در این عرصه گلایه میکند و میگــویــد: «در اجرای نمایش تکههای سنگین سرب میان همکارانم شایع شده بود که از این اثر حمایت عجیب و غریبی شده است که دروغ محض بود. چه در آن نمایش و چه دیگر نمایشهای من در این عرصه، هرگز پای هیچکس جز مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در میان نبوده است. البته سازمانها و نهادها و ارگانهای زیادی قدم جلو گذاشتهاند تا در هر کدام از این آثار سهیم شوند. اما هر کدام سلیقههایی داشتند که روی اجرای سلیقههای شخصیشان (و نه علمی، حقوقی، قانونی و اخلاقی) اصرار میورزیدند.
اجرای هر بند از سلیقههای شخصی آنها توهین به خودم و جهانبینیام محسوب میشد؛ بنابراین زیر بار آن نرفتم و نپذیرفتم. هر چند بسیاری از این دوستان با من و نمایش بنده عکس یادگاری گرفتند و رفتند و مطمئنم در «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» هم همین سرنوشت در انتظار ماست. اما ممنون مدیرکل هنرهای نمایشی، مهدی شفیعی و مدیریت تئاتر شهر، پیمان شریعتی و مدیر انجمن هنرهای نمایشی ایران، ارمغان بهداروند هستم که در کامل کردن این سهگانه و شکل بخشیدن به «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» تنهایم نگذاشتند.نمایش «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» از 22 شهریور هر روز ساعت 19:45 در سالن چهارسو تئاتر روی صحنه میرود. علاقهمندان میتوانند برای خرید بلیت اینترنتی این نمایش از سایت ایران کنسرت اقدام کنند.
منبع: فرهیختگان