وی سرانجام در 20 شهریورماه سال 1360 توسط منافقین کوردل مانند جدش حضرت علی (ع) در محراب عبادت ترور شد و به شهادت رسید و اینگونه بود که بنیانگذار عظیمالشان انقلاب اسلامی در 21 شهریور 1360/ 13 ذى القعدة 1401 درباره شهادت این اسوه تقوا پیام بلندی به شرح ذیل صادر کردند:
«إنالله و إنا إلیه راجعون، با شهید نمودن یک تن دیگر از ذریه رسول الله و اولاد روحانى و جسمانى شهید بزرگ، امیرالمؤمنین، سند جنایت منحرفان و منافقان به ثبت رسید. سید بزرگوار و عالم عادل عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات، حجتالاسلام و المسلمین، شهید عظیمالشأن، مرحوم حاج «سیداسداللَّه مدنى» (رضوان اللَّه علیه) همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت به دست منافقىن شقى به شهادت رسید.
اگر با به شهادت رسیدن مولاى متقیان اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش، شهید مدنى هم آرزوى منافقان را برآورده خواهد کرد. اگر خوارج سیاهبخت از شهادت ولىاللَّهالاعظم طرفى بستند و به حکومت رسیدند، این گروهکهاى خائن نیز به آمال خبیث خود، که سقوط حکومت اسلام و برقرارى حکومت آمریکایى است، میرسند.
آنان لعنت خدا و رسول، و ننگ ابدى را براى خود و اینان عذاب ابدى خدا و نفرت و لعنت قادر متعال و امت اسلام را براى خود و همپیمانان و اربابان خونخوار خویش، به بار آوردند. ملت بزرگ و روحانیون معظم چون صفى مرصوص ایستادهاند که هر پرچمى از دست تواناى سردارى بیفتد، سردار دیگرى آن را برداشته و به میدان آید و با قدرت بیشتر در حفظ پرچم اسلامى به کوشش برخیزد.
شهید مدنى با شهادت مظلومانه خود ضد انقلاب و منافقین ضد اسلام را به کلى منزوى کرد. این چهره نورانى ـ اسلامى عمرى را در تهذیب نفس و خدمت به اسلام و تربیت مسلمانان و مجاهده در راه حق علیه باطل گذراند و از چهرههاى کم نظیرى بود که به حد وافر از علم و عمل و تقوا و تعهد و زهد و خودسازى برخوردار بود. به شهادت رساندن چنین شخصیتى به تمام معنا اسلامى، همراه با تنى چند از فرزندان اسلام و یاران با وفاى انقلاب اسلامى در میعادگاه نماز جمعه و در حضور جماعت مسلمین، جز عناد با اسلام و کمر بستن به محو آثار شریعت و تعطیلی جمعه و جماعت مسلمین توجیهى ندارد.
اگر تا امروز براى جنایتها و شرارتهاى خود بهانههاى بىپایهاى مىتراشیدند، در شهادت این عالم متقى که جز درباره خدمت به اسلام و مسلمانان نمىاندیشید، بهانهاى جز انتقام از اسلام و ملت شریف نمىتوانند بتراشند. انتقام از اسلام، که آن را اساس سقوط دستگاههاى جبار و شکست ابرقدرتها در ایران و پس از آن در منطقه مىبینند و از ملت قدرتمند که پشت بر آنان نموده و کاخهاى آمال و آرزوى آنان را در هم کوبیده و تمامى آنان را از صحنه تا ابد بیرون رانده است، مىگیرند.
مردم رزمنده ایران و خصوص مردم غیرتمند آذربایجان که چنین روحانى متعهد و عالم عالیقدرى را از دست دادهاند و حریف شکست خورده خود را مىشناسند با عزمى جزم و ارادهاى خلل ناپذیر، انتقام خود را از آنان مىگیرند.
اینجانب شهادت این مجاهد عزیز، عظیم و یاران باوفایش را به پیشگاه اجداد طاهرینش، خصوصاً بقیه اللَّه (ارواحنا له الفداء) و به ملت مجاهد ایران و اهالى غیور و شجاع آذربایجان و به حوزههاى علمیه و خاندان محترم این شهیدان تبریک و تسلیت مىگویم.
خط سرخ شهادت، خط آل محمد و على است، و این افتخار از خاندان نبوت و ولایت به ذریه طیبه آن بزرگواران و به پیروان خط آنان به ارث رسیده است. درود خداوند و سلام امت اسلامى بر این خط سرخ شهادت. و رحمت بىپایان حق تعالى بر شهیدان، این خط در طول تاریخ، افتخار و سرفرازى بر فرزندان پرتوان پیروزىآفرین اسلام و شهداى راه آن و ننگ و نفرت و لعنت ابدى بر وابستگان و پیروان شیاطین شرق و غرب، خصوصاً شیطان بزرگ، آمریکاى جنایتکار که با نقشههاى شیطانى شکستخورده خود گمان کرده ملتى را که براى خداوند متعال و اسلام بزرگ قیام نموده و هزاران شهید و معلول تقدیم نموده با این دغلبازیها مىتواند سست کند و یا از میدان به در برد.
اینان پیروان سید شهیدانند که در راه اسلام و قرآن کریم از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را قربانی کرد و اسلام عزیز را با خون پاک خود آبیارى و زنده نمود. و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قواى مسلح نظامى و انتظامى و مردمى ما پیرو اولیایى هستند که همه چیز خود را در راه هدف و عقیده فدا نموده و براى اسلام و پیروان معظم آن شرف و افتخار آفریدند.
از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین
و رحمت براى شهیدان، خصوصاً شهداى
اخیرمان، و بالأخص شهید عزیز مدنى معظم و سلامت کامل براى مجروحین این
حادثه، و صبر و استقامت براى ملت بزرگ، خصوصاً آذربایجانیهاى عزیز و
بازماندگان شهیدان، خواهانم. سلام و درود بر همگان.»
(صحیفه امام، ج15،ص227)