گروه فرهنگ و هنر
دفاع پرس: این فیلمها که سه نسل از وزیران اخیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جرات نکردند به دلیل محتواهای دردسرسازشان، به آنها پروانه نمایش دهند و حتی در یکی دو مورد برغم صدور پروانه نمایش، جلوی اکران آنها را گرفتند، تردیدی نیست که بعضی از این آثار که این روزها شتابزده راهی اکران میشوند به دلیل ساختار قصه و مفاهیم و روح فیلم به هیچ وجه قابلیت تغییر و اصلاح و حتی بازسازی را ندارند. اینکه مدیرکل ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی ظاهرا برغم میل باطنیاش ناگزیر به صدور مجوز میشود و تاکید دارد که این فیلمها پالایش و اصلاح شدهاند چندان نمیتواند با واقعیت منطبق باشد.
طبیعی است این آثار با همه حواشی و پیامدهای فرهنگی و اجتماعیشان، در مرحله اکران با ملاحظات به حق سینماداران روبرو شوند.
فضای فرهنگ و سینمای کشور برغم گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان نگران کننده است. این نگرانی با روندی که سینما اکنون دارد، شدیدتر و وخیمتر هم خواهد شد. رهبری معظم انقلاب، بارها، گلایهها و هشدارهایی نسبت به وضعیت فرهنگ و سینما و افق حرکت آن داشتهاند؛ چرا و چگونه سینما تا به این حد از مسیر اصلی و اهداف آرمانیاش دور و دورتر میشود؟
متاسفانه، جهت گیری این سینما به طرف موضوعات اصلی و مفاهیم و ضرورتهای مهم اجتماعی و فرهنگی کشور نیست. در حالی که حتی، از جدیترین مباحث اجتماعی و مضامین مورد نیاز جامعه غافل شدهایم، از نیازهای سینما در عرصه مفاهیم کلان استراتژیک ملی و بینالمللی هم بسیار دور افتادهایم. به بهانه رونق سالنهای سینمایی موجی دهشتناک از هجویهها و کمدی مبتذل، سینمای ما را احاطه کردهاند و در این مسیر، دغدغههای دلسوزان فرهنگی و سینماگران متعهد و اندیشهورز هم به جایی نخواهد رسید.
دریای سینما طوفانی، آشفته، بی ثبات و پر هرج و مرج است و به نظر میرسد نظارتهای حداقلی که وجود داشته هم، دستخوش ذائقههای سیاسی و جریانی و مرعوب تنگنظریهای سیاسی و همین موجی گردیده که فراگیر شده است.
اکنون اگرچه هنوز جریان ضعیفی از سینمای فرهنگ ساز و هدفمند نفس میکشد اما سیطره نوعی سینمای لودگی و هجویههای سبک و نازل، کاملا ملموس و مشهود است. فیلمهایی مملو از قصههای سرهم بندی شده برای ارائه صحنهها و دیالوگهای سخیف و مزین به الفاظ رکیک و رفتارهای جنسی و جلف. حالا به این حجم از آثار سخیف و نازل باید مجموعهای از فیلمهای ضداخلاقی و حامی فتنه و خشونتگرا را هم اضافه کنیم.
در این میان، حوزه هنری انقلاب اسلامی که در طول حدود چهار دهه گذشته به مثابه پرچمدار و چراغ راه سینمای ایران عمل کرده در چنین اتمسفری نگرانیها و واکنشهایش را نسبت به سوگیری غلط سینمای کشور اعلان کرده و میکند و از آن جایی که این نهاد خود را موظف نسبت رعایت به شئونات قانونی و حفظ چارچوبهای آن میداند همواره تلاش داشته تا اعتراض و دغدغههایش را قانونمند و از طریق مجاری قانونی به نمایش بگذارد.
عدم انتخاب برخی از فیلمهای مسئلهدار برای نمایش در سینماهای حوزه هنری در این راستاست. حوزه هنری با بکارگیری این تدبیر و تمهید، ضمن رعایت ساحت قوانین، به نوعی هشدارش را نسبت به مسیر حرکت سینمای ایران و پیامدهای تلخ و زیان بار آن بیان کرده است.
زمانی این نهاد در مواجهه با گسترش موج فیلمهای «فسادمحور» و «عشقهای مثلثی» علم جلوگیری از اکران اینگونه فیلمها را برافراشت که بعد از گذشت چند سالی شاهد کمرنگ شدن تولید آن نوع فیلمها بودیم و امروز متاسفانه، سینما مسیر دیگری را میرود و خطر نفوذ فرهنگی دشمن از طریق تخطئه و تضعیف مبانی اعتقادی و اخلاقی و تولید انبوه آثار سخیف و مبتذل شرایط خطرناکی را رقم زده، باز این سازمان سینمایی حوزه هنری انقلاب است که به مقابله برخاسته تا اجازه ندهد آثار مغایر و متضارب با آرمانهای انقلاب، ارزشها و باورهای فرهنگی و اجتماعی و مخرب بنیان های خانواده و اخلاق میدانداری کنند.
در این راه، نه تنها از طریق گفتمان سازی و تولید فیلمهای خانواده محور و استراتژیک همچون: «یه حبه قند»، «میهمان داریم»، «مزار شریف»، «ماجرای نیمروز»، «بیست و یک روز بعد» بلکه با سیاستگذاری در عرصه سینماداری تلاش کرده و میکوشد سالنهای سینمایش که با برند و محوریت «تحکیم بنیانهای خانواده، اخلاق و سرگرمیهای سالم» فعال است از آثاری که باعث تضعیف بنیان خانواده، خدشه به مناسبات اخلاقی، تخطئه باورهای فرهنگی و اجتماعی و مبانی دینی میشوند حمایت نکند.
شاید، برای حوزه هنری آسانتر باشد که نسبت به اکران همه فیلمهایی که از مجاری به اصطلاح قانونی پروانه نمایش میگذرند واکنش نشان ندهد و مطابق اعلام شورای صنفی نمایش تمکین کند، ضمن اینکه، به دلیل داشتن بیش از 100 سالن سینما در سطح کشور درصد بالایی از درآمد گیشه سینماها را به خود اختصاص دهد اما با این نگاه جایگاه و نقش پاسداری از پیام و گفتمان انقلاب اسلامی که راهبرد اصلی این نهاد است، به حاشیه میرود.
حوزه هنری انقلاب اسلامی به لحاظ مالی و اقتصادی سرمایهگذاری عظیمی در سینما کرده و این روند همچنان ادامه دارد. این نهاد از طریق موسسه بهمن سبز فقط در سال گذشته بیش از 12 هزار صندلی به ناوگان سینمایی کشور اضافه کرده است. پس قطعا، با راهبردهای روشن و شفاف و بر اساس برنامههای کلان و هدفمندش مسیریابی در سینما را ادامه میدهد و ابایی ندارد به دلیل اهداف متعالی فرهنگی و اجتماعی سینما و درک کارکردها و کاربردهای رسانه سینما در متن جامعه و تاثیرات آن در کاهش آسیبهای اجتماعی با استفاده از حقوق قانونی و متداول خویش و به حسب رسالتی که دارد از اکران چند فیلم که جز دردسر و هزینه برای جامعه و سینما پیامدی ندارند به لحاظ مالی و اقتصادی متضرر شود.
سازمان سینمایی حوزه هنری برای صیانت و حراست از سینما و حفظ منافع کلان سینما، دنبال این است که سینماهایش از ناحیه خانوادهها به عنوان یک فضای امن برای ارائه یک محتوای خوب شناخته شوند و به عنوان یک فضای اخلاقی دارای امنیت و اطمینان برای خانوادهها به حساب آید و مبنایش جلب اعتماد خانوادههاست.
انتهای پیام/ 121