به گزارش گروه فرهنگ و هنر
دفاع پرس، «سعید تشکری» نویسنده رمان و نمایشنامه، کارگردان تئاتر و منتقد هنری و ادبی، با اشاره به نمایشنامههای تئاتر دفاع مقدس اظهار داشت: نمایشنامهنویسی دفاع مقدس ما در دورهای که هشت سال جنگ را پشت سر میگذاشتیم، بافت واقعگرایانه داشت. چرا که آن دوران اهالی نویسنده خودشان به صورت مستقیم با جنگ و جبهه و حال و هوای آن در ارتباط بودند. بی شک امکان ورود تخیلات در آن دوران بسیار کم بود. همچنین مردم با آثاری که برگرفته از تخیلات غیر باورپذیر نویسنده باشد ارتباط برقرار نمیکردند.
وی با بررسی دهههای پس از جنگ و وضعیت نمایشنامهنویسی دفاع مقدس گفت: با اتمام جنگ و آغاز دهه 70 در ایران همان نویسندگانی که خود جنگ را به وضوح لمس کرده بودند نمایشنامهنویسی را آغاز کردند. در آن روزها همین افراد توانستند آثار خوبی در حوزه ادبیات، نمایشنامه و فیلمنامه تولید کنند. تولیداتی که از روی کاغذ به اجرای صحنهای و یا روی پرده سینما و قاب تلویزیون ختم میشد و مردم را با خود همراه میکرد. اما در دهه 80 تحولی در رسانههایی همچون تئاتر رخ داد. تحولی که تولید را از مرحله اجرا به مرحله آموزش منتقل کرد. آموزش هنر تئاتر در بخشهای گوناگون آن هم در عرصه دفاع مقدس موجب ظهور چهرههای جدید و جوانی شد که خیلی از جنگ نمیدانستند. با این حال جوانان دهه 60 که تلخیها و شیرینیهای جنگ را با چشمان خود دیده بودند و روحشان با آن فضا درگیر بود کار خود را ادامه دادند و دست از کار نکشیدند. اما در دهه 90 از آنجایی که تولیدی دیگر انجام نمیشد، کم کم جوانان هنرمند دهه 60 حضور بیرمقتری در تئاتر پیدا کردند. چرا که گویا برنامهریزی سازمانهای مربوطه و مدیران هنری بیش از تولید روی آموزش آن هم نه به صورت خیلی جدی معطوف شده بود.
اقتباس نمایشی یعنی استخراج موقعیتهای نمایشی داستانتشکری با اشاره به اینکه اقتباس ادبی از رمانهای دفاع مقدس کار دشوار و تخصصی است، گفت: دورانی که ما جنگ را تجربه میکردیم دسترسی به خاطرات و منابع مورد نیاز یک نویسنده کم بود. اکثر نویسندگان یا خودشان در جبههها حضور داشتند و یا به گزارشهای محدودی از وقایع خط مقدم جبههها دسترسی داشتند. اما امروزه این منابع در دسترس قرار دارد ولی اقتباس از آن ها نیازمند تخصص و توانایی بالایی است. متاسفانه ما تخصص را از تئاتر خارج کردیم و بیشتر به تجربه و آزمایش روی آوردیم. این موضوع موجب آسیب پذیری تئاتر دفاع مقدس شد.
نویسنده رمان تازه چاپ شده «رژیسو» افزود: یک داستان و یا روایت برای تبدیل به نمایشنامه نیاز به یک نمایشنامهنویس مجرب با شناخت دقیق درام دارد. چرا که درامیزه کردن یک اثر به معنای رونویسی خط به خط داستان و یا خاطره نیست. بلکه استخراج موقعیتهای نمایشی اثر و تبدیل مناسب آن به یک درام نمایشی است. این کار از سوی هر هنرمند تئاتری ساخته نیست. باید علم، توانایی و تخصص این کار را داشته باشد.
وی در پیشنهادی برای بهتر شدن وضعیت نمایشنامهنویسی تئاتر دفاع مقدس با نگاه به هنرمندان جوان علاقهمند به تئاتر دفاع مقدس گفت: جوانان ما برای ادامه این مسیر نیازمند دریافت یک الگوی مناسب در این زمینه هستند. وقتی ما مدل مناسبی برای نمایشنامه نویسی اقتباسی نداریم امکان بهرهبرداری از خاطرهنگاریها و رمانهای دفاع مقدس توسط جوانان را از خودمان سلب میکنیم. با تنظیم و ارائه یک الگوی مناسب میتوانیم جریانسازی کنیم و موفق باشیم.
سرمایهگذاری روی افراد توانمند تئاتر دفاع مقدس صفر استتشکری در ادامه گفت: سرمایهگذاری روی افراد توانمند تئاتر دفاع مقدس به صفر رسیده است. نمیدانم چرا هرساله به جای ادامه کار، آن را از نو آغاز میکنیم؟ این در حالی است که فعالیتهای خوبی در سال گذشته آن داشتیم. این نوع مدیریت موجب درجا زدن و پسرفت تئاتر دفاع مقدس میشود. یکی از راههای رشد این عرصه هنری بازنشر آثار موفق و انتقال تجربیات آنان به نسل جوان به صورت کارگاهی، عملی و تولیدی است. جشنوارهها و برنامههایی که برگزار میشود باید دارای اساسنامهای بلندمدت باشد تا با تعویض دبیر و مدیران تغییر جدی نکند. متاسفانه ما در سیستم تئاتر کشور با فقدان تشکیلات تئاتری مدون روبهرو شدهایم. باید سیستمی راهاندازی شود و به محوریت آن را قانون و اساسنامه پیش برد؛ طوری که بهدور از سلیقه شخصی آدمهای روی کار باشد.
وی در پایان با یادآوری سخنان امام خمینی(ره) در سیام شهریورماه سال 1367 پس از پذیرش قطعنامه 598 که در پیامی خطاب به هنرمندان و خانواده شهدا به تجلیل از هنر و هنرمندان متعهد پرداخته شده، گفت: ایشان با برشمردن ابعاد هنر اصیل به تقدیر از هنرمندانی پرداختند که هنرشان را در راه مبارزه با استکبار و دشمنان اسلام به کار بستند و خود در جبهه نبرد حق علیه باطل به فیض شهادت نائل آمدند. امام(ره) در متن پیام خود به هنرمندان آورده اند: «خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه هاى عشق و شهادت و شرف و عزتْ سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنرى است که باید، به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیباپسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند. تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه دارى مدرن و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بى درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایى» باشد.
هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.
هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مىبرند. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان امریکا و شوروى، را بیاموزد.
هنرمندان ما تنها زمانى مىتوانند بىدغدغه کوله بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیدهاند.
و هنرمندان ما در جبهههاى دفاع مقدسمان این گونه بودند، تا به ملأ اعلی شتافتند. و براى خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزى اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بى درد را رسوا نمودند. خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.»