یادداشت؛

کارکرد دیپلماسی دفاعی در مقابله با جنگ نرم

از میان تهدیدات فراروی امنیت ملی کشورها در دنیای امروز مؤثرترین، کارآمدترین و در عین حال پیچیده‌ترین تهدید، جنگ نرم است که به جنگ بدون خونریزی مبتنی بر راهکارهای اجتماعی و فرهنگی یاد می‌شود.
کد خبر: ۲۶۱۶
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۲ - 11November 2013

کارکرد دیپلماسی دفاعی در مقابله با جنگ نرم

خبرگزاری دفاع مقدس- رسول شادمانی: در عصر حاضر، جنگ نرم به یکی از تهدیدات اصلی و نظام برانداز جوامع انسانی در اقصی نقاط جهان تبدیل شده است به گونه ای که نظام های مستقل و غیر همسوء با نظام های لیبرال دموکراسی غرب که مدعی یکه تازی در عرصه روابط بین الملل اند دائماً با آن مواجه هستند.

آماج جنگ نرم بر اذهان و قلوب جوامع تمرکز دارد و سعی در دستبرد به افکار عمومی و هدایت نرم افکار عمومی و همچنین با اغواء و تهییج افکار غالب در جامعه به سمت و سویی خاص، خود را به اهداف ترسیم شده نزدیک می کند.

جنگ نرم به مثابه تهدیدی نامتقارن، مبانی نظام های سیاسی را مورد تهدید قرار می دهد و همین امر، لزوم پرداختن به جنگ نرم و راهبردهای مقابله با آن را توجیه می نماید که بر حسب مورد، مقابله با جنگ نرم، یکی از دغدغه های اصلی مسئولین و سیاستمدارن کشورهای مورد تهاجم است.


یکی از مسائل مهم در مقابل جنگ نرم، دیپلماسی دفاعی است که کشورها باید اهتمام ویژه ای به آن مبذول دارند تا از آسیب های احتمالی جنگ نرم بکاهند.


از میان تهدیدات فراروی امنیت ملی کشورها در دنیای امروز مؤثرترین، کارآمدترین و در عین حال پیچیدهترین تهدید، جنگ نرم است که به جنگ بدون خونریزی مبتنی بر راهکارهای اجتماعی و فرهنگی یاد میشود.

استحاله، براندازی و بیثباتی از اهداف اصلی جنگ نرم بهشمار میرود. در واقع جنگ نرم همان براندازی پایه و اساس نظام به طرق خاموش و آرام است که تغییرات ناشی از آن بنیادین و در گستره ی زمان و به عبارتی تدریجی رخ می دهد که همراه با آرامش و خالی از روش های فیزیکی است و بیشتر با استفاده از ابزارهای تبلیغات، رسانه، احزاب، ایدئولوژی، فرهنگ و... بکار گرفته می شود.


مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد ندارد. «جان کالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از "استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود"، می داند.

ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: "جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروه های دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد."


جنگ نرم برای ایجاد تغییر در ساختار سیاسی، فرهنگی، اجتماعی حکومت ها و ملت ها بکار می رود که در آن از سلاح های نظامی متعارف و غیر متعارف (کشتارجمعی) و کشتار فیزیکی انسان ها خبری نیست؛ بلکه بیشتر جنبه رسانه ای و نرم افزاری داشته اگر چه در انتها همان اهداف جنگ سخت و نظامی دنبال می شود، اما ابزار بکارگیری متحول شده و از ابزار نرم و هوشمند استفاده می شود. علاوه بر آن نسبت به جنگ سخت، هزینه های بسیار ناچیزی را متقبل می شود که در گذشته هزینه ها سرسام آور و در نهایت به ندرت به نتیجه سوق پیدا می کرده است.

آن چه که امروزه بیش از هر زمان دیگری در مراودات سیاسی، نظامی و امنیتی کشورهای جهان به چشم میخورد داشتن برنامه های بلند مدت و کاملا استراتژیک است. این در حالی است که فراهم نمودن امنیت نرم در سایه یک دیپلماسی دفاعی مترقی و هوشمندانه این اجازه را به کشورها میدهد که هم از پتانسیل بینالمللی در راستای پیشبرد اهداف مختلف خود بهره ببرند و هم با کمترین هزینه امنیتی و نظامی، بتوانند ثبات لازم را در کشورهای خویش ایجاد نمایند. لذا داشتن دیپلماسی دفاعی مطلوب و هوشمندانه یقیناً یکی از مهمترین ساز و کارهای ایجاد و گسترش امنیت نرم در هر کشوری است که از قبل آن امنیت محقق می شود.

احساس امنیت، خود امنیتی است که امنیت پایدار را رقم می زند. بنابراین در جنگ نرم، دشمن به دنبال کم رنگ کردن چنین احساسی است، یعنی امنیت نرم را در جامعه با خطر جدی مواجه کند و بتواند آنچه در دست دارد را رو کند و به اهداف خود جامع عمل به پوشاند.

در واقع جبهه مقابل می داند که اگر مردم در مورد انجام فعالیت های اجتماعی خود احساس ناامنی کنند، به مرور زمان، خاستگاه های خود را تغییرداده و به صف معارضین نظام سوق پیدا می کنند و بر همین اساس نارضایتی از اوضاع اجتماعی میتواند افراد را به نحو ناآگاهانه به عنوان ستون پنجم در جامعه درآورد و در نهایت به صورت آگاهانه باعث سوق دادن آنها به بیگانگان و مخالفان نظام شود که این امر، امنیت هر کشوری را با خطر جدی مواجه می کند.

لذا دیپلماسی دفاعی به عنوان یکی از ابزارهای مهم ایجاد امنیت، نقش بسیارحساس و حیاتی دارد و خلل در این مورد کشور را با چالشی اساسی مواجه می کند. دیپلماسی دفاعی به عنوان رویکردی نرم می تواند در مقابله با جنگ نرم به پا خیزد و در عرصه های سخت، استراتژی دشمن را که با همه ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی خود به مقابله برخاسته با بن بست مواجه کند.


فعالیت های دیپلماسی دفاعی می تواند در راستای  تقویت امنیت و ضرورت توسعه، امتیازات یکی در مقابل هزینه از سوی دیگر، و یا حتی هر دو را تضعیف کند. همه این موارد در ترکیبی از استراتژی، سیاست، رهبری و اجرا به دست می آید.

موفقیت دیپلماسی دفاعی در گرو استراتژی مناسب، مبتنی برتوانایی های داخلی و تبیین مناسب از ژئوپلتیک منطقه و رهبری درست در زمان های مختلف و اجرای به هنگام است.

دیپلماسی دفاعی به عنوان مکمل دیپلماسی سیاسی، مقولهای است که به طور عمده از سوی سازمان های دفاعی کشورها مورد پیگیری واقع میشود. این سازمانها تلاش دارند با استفاده از ظرفیتهای سخت افزارانه و نرمافزارانه خود، تعاملاتی را با بازیگران بیرونی برای تأمین هرچه بهتر منافع ملی و همچنین بهبود شاخصهای امنیت ملی در کشورهای مطبوع خود به عمل آورند.

نظر شما
پربیننده ها