داستان کودک و نوجوان (6)؛
داستانی از دشمنیهای آمریکا با ملت ایران برای کودکان
«به دیگران مربوط نیست» نام یکی از داستانهایی است درباره انرژی هستهای، که امیرحسین فردی نویسنده کودک و نوجوان، سالها پیش در مجله کیهان بچهها به چاپ رسانده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
دفاع پرس، «آخرین مسافر یک اتوبوس 2» نام کتابی است از مجموعه پنج جلدی «یادداشتهای یک نویسنده» که به کوشش مریم فردی توسط انتشارات مدرسه به چاپ رسیده است. این کتاب گزیدهای از یادداشتهای مرحوم امیرحسین فردی نویسنده کودک و نوجوات است که در بیش از 30 سال سردبیری مجله هفتگی «کیهان بچهها» به نگارش در آمده است.
مجموعه «یادداشتهای یک نویسنده»، که روایتگر داستانهایی آموزنده است با یک طراحی جالب و تصویرسازیهای مرتبط با موضوعات هر یادداشت دستتان را میگیرد و نرم و آهسته به دنیای اسرارآمیز نوشتن میبرد. با مطالعه آن، لحظه به لحظه شیرین نوشتن را درک میکنید و با دیدن باغی از واژهها، جویباری ناب از خیال و فکر در وجودتان جاری میشود.
این کتاب در 70 صفحه دربرگیرنده 43 یادداشت از امیرحسین فردی است که در هر یادداشت تلاش شده تا موضوعات تربیتی به زبان ساده برای کودکان و نوجوانان بیان شود.
در یکی از یادداشتهای این کتاب با عنوان «به دیگران مربوط نیست» آمده است:
«آنها در خواب هم نمیدیدند که دانشمندان ما بتوانند به انرژی هستهای دست پیدا کنند. آمریکاییهای متکبر و اروپاییهای پر رو، فکر میکردند، ما ملت تنبلی هستیم که همیشه چشممان به دست آنهاست. هر چه دادند میخوریم، میپوشیم و استفاده میکنیم و هر چه هم که ندادند، باگردنی کج التماسشان میکنیم تا دلشان به حالمان بسوزد و با توهین و تحقیر به ما بدهند.
به همین دلیل، وقتی شنیدند که دانشمندان ایرانی، موفق شدهاند به انرژی هستهای دست پیدا کنند، حنجرههایشان را جر دادند و داد و هوار در چهار گوشه عالم راه انداختند که ای داد و ای بیداد، جمهوری اسلامی ایران به انرژی هستهای دست پیدا کرده و الان است که با ساختن بمبهای اتمی نه تنها آدمها، بلکه حشرات، از جمله سوسکهای نازنین آمریکایی را که برتین موجودات کره زمین هستند، از بین ببرد. بشتابید که اوضاع خراب است.
همه میدانند که آن حقه بازیهای زورگو دروغ میگویند، خودشان و دوستانشان این انرژی را دارند و از آن استفاده میکنند، اما وقتی پای جمهوری اسلامی ایران به میان میآید، میگویند: «نه، شما نباید داشته باشید! حق ندارید!»
معلوم است که پرت و پلا میگویند، هسته در گلویشان گیر کرده و به خفقان افتادهاند. به آنها چه که دانشمندان ما به انرژی هستهای دست پیدا کردهاند و ما میخواهیم کشور پیشرفته و ثروتمندی باشیم؟ مگر آنها وکیل وصی ما هستند و یا فکر میکنند میتوانند به ملت ما زور بگویند و توهین بکنند؟
البته که زور بی خود میزنند و فضولی میکنند، بهتر است سرشان توی لاک خودشان باشد. ملت ما خودش میگیرد که چه بکند و چه نکند. به دیگران اصلاً مربوط نیست.»
انتهای پیام/ 121