کتاب «السابقون ابرکوه» در سه فصل «کلیات، شهدا و جانبازان و خاطرات رزمندگان» در 206 صفحه گردآوری شده است.
در فصل اول کتاب پیشینهای از جنگ تحمیلی و بعد از آن پیشینه و نقش ابرکوه و روستای مریمآباد در دفاع مقدس بیان شده است؛ در این بخش آمده است.
پیشینه ابرکوه
دارالسعاده شهرستان «ابرکوه»با مساحت 5.5878 کیلومتر مربع، با ارتفاع حدود 1500 متر از سطح دریا، شهرستانی از استان یزد است که در فاصله 140 کیلومتری جنوب غربی شهر یزد، 280 کیلومتری جنوب شرقی شهر اصفهان، 300 کیلومتری شمال شرقی شهر شیراز و 730 کیلومتری جنوب شهر تهران قرار دارد و فاصله آن تا جاده اصلی شیراز ـ تهران، 45 کیلومتر است.
ابرکوه در آغاز جنگ
روز اول جنگ وقتی رادیو و تلویزیون خبر بمباران فرودگاهها، پالایشگاهها، مراکز اقتصادی، تولیدی، راههای ارتباطی و حمله به شهرهای خرمشهر و آبادان را پخش کرد، کار ستادی در ابرکوه هم آغاز شد.
در شهر همه چیز موجود بود و وضع شهر به حال عادی پیش میرفت. اولین آشنایی مردم با آژیر خطر و وضعیت قرمز در این دوران شروع شد. در امر استتار و رعایت خاموشی در شب، مردم به سرعت کلیه پنجرهها را با روزنامه و یا پارچه تیره میپوشاندند. چراغ خیابانهای شهر خاموش میشدند. ماشینها کم تردد میکردند. فقط بر حسب اضطرار رفت و آمد انجام میشد.
کمکم مردم به فکر اعزام نیرو به مناطق مورد هجوم دشمن افتاده و بسیجیان به سمت جبههها روانه شدند. در وضع پیش آمده، ملت دوست داشتند به هم کمک کنند. روزهای بعد به مرور زمان، جنگ زدگان هم به شهر ما آمدند. با توجه به کارشکنیهای بعضی از افراد و گروهکهای ضدانقلاب در کشور، کار فرهنگی کردن هم جایگاه خاص خودش را داشت که روحانیان، دانشجویان و دانشآموزان پیگیر آن بودند.
پیشینه روستای مریمآباد
روستای مریمآباد با یکهزار و 335 نفر جمعیت دارای سابقه تاریخی طولانی است که در صحنههای علمی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی شهرستان ابرکوه میدرخشد.
نقش مردم روستای مریمآباد در دفاع مقدس
بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1365 جمعیت روستای مریمآباد 952 نفر بوده است. تعداد شهدای روستای مریمآباد 10 نفر میباشد که فقط خانواده 6 نفر از آن عزیزان تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان ابرکوه هستند، لذا ملاک جامعه آماری ما همان 6 نفر است.
براساس آمار موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران فقط 22 نفر از جانبازان روستای مریمآباد تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان ابرکوه قرار دارند.
نویسنده در فصل دوم کتاب به معرفی شهدا و جانبازان این روستان پرداخته است و بعد از آن خاطرات ایثاگران را در فصل سوم این کتاب آورده است.
بخشی از کتاب
من در قسمت جلوی بلم و شهید «عبدالرضا کریمی» در قسمت عقب بلم نشست. از ساعت 5 صبح تا یک بعدازظهر یک کلام حرف نزدیم. تکلم فقط با اشاره انجام میشد. عراقیها گاهی با قایق از آب راه رد میشدند، موج آب بلم را تکان میداد.
فرمانده گروهان گفته بود: هر وقت نیروهای دشمن حمله کردند، شما دو نفر باید مقاومت کنید و گرنه به ضررتان هست، چون وقتی مقاومت کنید نیروهای خودی به کمکتان میآیند، شاید جان سالم به در ببرید، ولی اگر مقاومت نکنید، شما را با خود میبرند، هم شما اسیر میشوید و هم آنها پاسگاه را اشغال میکنند...
بدرقه رزمندگان از مریمآباد، عکس ازعلیمحمد کریمی
یادمان نورالشهدا گلزار مطهر شهدای مریمآباد
انتهای پیام/