مروری بر وقایع رخ داده در خرمشهر از دوران انقلاب تا سقوط شهر

روز چهارم آبان 59 را باید روز پایان حماسه خونین‌شهر نامید. مقاومت 33 روزه ملت ایران، اعتماد به نفسی را برای رزمندگان به ارمغان آورد تا طی سال‌های بعد خرمشهر آزاد شود.
کد خبر: ۲۶۳۶۲۱
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۷ - 28October 2017

گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: از روزهای نخست هجوم دشمن به کشور، ملت ایران اعم از پیر و جوان راهی مرزهای کشور شدند تا در مقابل دشمن بایستند. رزمندگان به مدت 33 روز از خرمشهر و مرزهای کشور دفاع کردند؛ اما متاسفانه به دلیل کمبود امکانات و آماده نبودن کشورمان برای درگیر شدن در یک جنگ سخت، خرمشهر در چهارم آبان ماه سقوط کرد. هرچند که سرانجام رزمندگان اسلام با تلاش‌های بسیار و جانفشانی توانستند خونین شهر را در سوم خرداد 61 آزاد کنند. در ادامه مروری بر وقایع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در خرمشهر تا سقوط این شهر را می‌خوانید:

بحران‌سازی گروه خلق عرب

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دو گرایش عمده مذهبی و قومی در خرمشهر علیه نظام شاهنشاهی وجود داشت. گرایش قومی به دلیل اتکا بر انگیزه‌های قومی و عدم تجانس اعتقادی با جنبش سراسری امت مسلمانان ایران و نیز به دلیل وابستگی فکری و تشکیلاتی به خارج از کشور (عراق)، نتوانست به موجودیت و توانایی در خور ورود به معادلات قدرت علیه نظام پهلوی، دست یابد و صرفا نظاره‌گر مبارزات جریان مذهبی با رژیم پهلوی بود.

در مقابل، جریان مذهبی – انقلابی که فعالیت خود را مبتنی بر اسلامیت و نه قومیت بنا نهاده بود، در خرمشهر فعال شد. این فعالیت گسترش یافت و موجب شد تا خرمشهر نیز همانند دیگر شهرها نقش خود را در پیروزی انقلاب ایفا کند.

با سقوط نظام شاهنشاهی و در حالی که جریان اصلی انقلاب در خرمشهر فعال بود، گروه عقب مانده از جریان انقلاب، جبهه‌ای را تشکیل داد که مخالفان انقلاب را نیز درون خود جای داد و به این ترتیب زمینه مناسب برای تشکیل و تقویت یک جبهه ضد انقلابی با انگیزه قومیت گرایی در این شهر ایجاد شد.

در جریان انقلاب، گروهی از جوانان مسلمان و انقلابی خرمشهر برای کنترل شهر و نوار مرزی و دستگیری عناصر ضد انقلاب، تشکیلاتی به نام «کانون فرهنگی نظامی جوانان مسلمان خرمشهر» ایجاد کردند. در مقابل نیز تشکیلاتی به نام ستاد رزمندگان خلق عرب تاسیس شد که تمام تلاش خود را صرف برانگیختن عصبیت قومی می کرد و به طرق مختلف به ایجاد و گسترش روحیات ناسیونالیستی و قوم گرایی می پرداخت و برای مشروعیت بخشیدن به اعمال خود، بر گرد آیت الله شبیر خاقانی که امام جماعت مسجد امام صادق (ع) بود و در میان اعراب و عشایر ایرانی و برخی کشورهای عربی نفوذ ذاشت، حلقه زد. اندکی بعد، این ستاد دست خوش تغییراتی شد و از درون آن سازمان سیاسی خلق عرب به وجود آمد که شیوخ وابسته به خارج و عوامل سلطنت طلب ترکیب اصلی آن را تشکیل می‌دادند. این سازمان علاوه بر اقدامات قبلی در خصوص جدا کردن مردم عرب و غیر عرب، به تدریج به اتخاذ مواضع ضدانقلابی علنی تری پرداخت. برای جذب روشنفکران و تحصیل کرده‌های عرب ایجاد شد که همانند سازمان سیاسی آن، تشدید هر چه بیش‌تر قومیت گرایی عربی را جزو اولین و مهم ترین اقدامات خود قرار داد.

مروری بر وقایع رخ داده در خرمشهر از دوران انقلاب تا سقوط شهر

پس از چندی، فعالیت سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب به تظاهرات مسلحانه تبدیل شد و به تدریج گسترش یافت تا آن‌جا که به درگیری‌های پی در پی آن ها با جوانان مسلمان و انقلابی شهر انجامید؛ از جمله، هجوم به کانون فرهنگی نظامی جوانان مسلمان خرمشهر و کتک زدن تعدادی از برادران این کانون و به گروگان گرفتن حدود 17 تن که پس از چند ساعت آزاد شدند. همچنین هنگامی که مردم در حمایت از مردم فلسطین در خیابان امام خمینی راهپیمایی می کردند. به مقابل ساختمان خلق عرب که رسیدند، از بالای ساختمان که از قبل توسط ضدانقلاب سنگربندی شده بود، به سوی جمعیت تیراندازی شد.

عناصر گروه خلق عرب در ماه‌های اردیبهشت، خرداد و تیر 1358 علاوه بر درگیری مسلحانه، به اقداماتی همچون ایجاد آشوب، بمب‌گذاری، ترور و سرقت سلاح و مهمات مبادرت ورزیدند. این اقدامات چنان افزایش یافت که مردم شهر به ستوه آمدند و در تاریخ 23 تیر ماه 1358 به مراکز استقرار گروه های خلق عرب هجوم بردند و ضمن دستگیری عده‌ای از عناصر فعال ضدانقلاب، بقیه را متواری کردند.

به این ترتیب، دوران حضور و فعالیت علنی ضدانقلاب وابسته به عراق در خرمشهر و به طور کلی در خوزستان خاتمه یافت. اگر چه از این پس اقدامات ایذایی با عنوان گروه «چهارشنبه سیاه» اشاره به چهارشنبه 9 خرداد 58 دارد که طی درگیری گسترده ای در این روز، ساختمان‌های سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب به تصرف نیروهای انقلاب در آمد یا به طور مستقیم به دست عوامل عراق انجام شد.

در آستانه جنگ

حکومت عراق پس از فروکش کردن آشوب سازمان خلق عرب در خرمشهر، همچنان به توطئه‌های خود در خوزستان ادامه می داد. در ادامه این روند، علاوه بر اقداماتی نظیر انفجار و خراب کاری که به وسیله گروه‌ها و عناصر وابسته انجام می شد، حرکات مرزی عراق از قبیل احداث استحکامات، شناسایی، نقل و انتقال و تجمع نیرو، حرکات ایذایی آزمایشی و تخریبی و ... به تدریج افزایش یافت. این روند به سه دوره زمانی (از پیروزی انقلاب تا پایان مرداد 1359، از یکم تا 25 شهریور 1359 و از 26 تا 30 شهریور 1359) قابل تفکیک است.

مروری بر وقایع رخ داده در خرمشهر از دوران انقلاب تا سقوط شهر

در یکی از درگیری‌ها که در تاریخ 21 خرداد 1359 در منطقه مرزی جوگه – حدفاصل پاسگاه‌های مومنی و خین – رخ داد که دو تن از اعضای سپاه پاسداران خرمشهر به نام‌های عباس فرحان اسدی و موسی بختور به شهادت رسیدند.

برخی از گزارش‌های تیر ماه 1359 نیز حاکی از افزایش تعداد سنگرها، تقویت نیرو و تجهیزات عراق در مرزهای خرمشهر بود.

در شهریور 1359 تحرک و تجاوز زمینی و هوایی و فعالیت‌های مهندسی ارتش عراق شدت گرفت. پاسگاه‌های مرزی عراق تقویت شده بود. احداث جاده، خاکریز و سنگر، ایجاد کانال، مواضع و شناسایی مناطق مهم به وسیله‌ هواپیماهای عراقی انجام می شد. با ایجاد استحکامات و احداث جاده‌ای سراسری در شمال پاسگاه‌ها، سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین و سربازان بسیاری در مواضع جدید مستقر شدند و در حالی که عراق تنها در مقابل پاسگاه خین پنج نفربر زرهی، یک تیربار ضدهوایی و خمپاره انداز مستقر کرده بود، در این پاسگاه فقط یک نفربر زرهی ایران مستقر بود.

در تاریخ 26 شهریور 1359، رییس جمهوری عراق در نطقی در مجلس این کشور با ملغی اعلام کردن قرارداد 1975 الجزایر و تاکید بر تغییر وضعیت روابط قانونی در شط العرب به وضع قبل از مارس 1975 گفت: «باید تمام حقوق تصرف شده، به حاکمیت کامل عراق بازگردد.» در پی این اظهارات، شدت تجاوزات عراق در نوار مرزی منطقه خرمشهر افزایش یافت و شناورهای این کشور بر تحرک خود افزودند. لشکر پنج و تیپ‌های نیروی مخصوص نیز راهی نوار مرزی شدند. و در مواضع از قبل آماده شده، مستقر شدند. در روز 28 شهریور با تیراندازی نیروهای عراق به پاسگاه خین، درگیری آغاز شد که تا ساعت 20 همان روز ادامه یافت. گزارش‌های روز 29 هریور نیز حاکی از تشدید درگیری‌ها بود. در همین روز یک قایق ایرانی به بهانه نداشتن پرچم عراق، غرق شد و ترمینال نظامی بندر خرمشهر نیز هدف گلوله قرار گرفت. درگیری‌های روز 30 شهریور شدیدتر از روز قبل بود و در اروندرود و پاسگاه‌های مجاور آن ادامه یافت که خسارات بسیاری به بارآورد. درگیری از ساعت 10 صبح هنگام راهپیمایی مردم شهر جهت بزرگداشت شهدای روز گذشته و محکوم کردن دولت بعث عراق، شروع شد که در طول اروند رود و پاسگاه‌های ساحلی ادامه یافت. در مجموع، گزارش‌ها و شواهد موجود از گسترش و آمادگی هجومی قوای عراقی در آخرین روزهای شهریور 1359 حکایت می کرد، اما قبل از این که نیروهای ایران از این شواهد به قطعیت یک هجوم گسترده پی ببرند و قبل از این که قادر به کسب آمادگی و تقویت خود باشند، حمله همه جانبه و گسترده ارتش عراق آغاز شد.

هجوم ناموفق ارتش عراق

اولین روز جنگ

بعد از ظهر 31 شهریور 59، خرمشهر زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت. قسمت غربی شهر شامل کوی طالقانی، راه آهن و مولوی – که نقاط مستضعف نشین و پر جمعیت شهر بودند – بیش از سایر نقاط هدف آتش انبوه خمپاره‌ها و توپ‌های دشمن بودند. همه غافل گیر شده بودند و حیران به کوچه‌ها، خیابان‌ها، خانه‌ها و انسان‌هایی می نگریستند که هدف اصابت توپخانه دشمن قرار گرفته بودند. شهر در آتش دشمن می‌سوخت؛ صدای انفجار لحظه‌ای قطع نمی‌شد. مجروحان و شهدا به بیمارستان انتقال می یافتند؛ اتاق‌های بیمارستان پر بود از شهید و مجروح. مسجد جامع پناه‌گاه و میعادگاهی شد که هر کس که پناهی می جست و یا می خواست از اوضاع اطلاعی داشته باشد، رو به این مسجد می آورد.

مروری بر وقایع رخ داده در خرمشهر از دوران انقلاب تا سقوط شهر

ارتش عراق پس از اجرای آتش روی شهر، پاسگاه‌های مرزی و جاده‌های اصلی را مورد هجوم نیروهای پیاده و زرهی خود قرار داد. آن ها سعی داشتند پس از عبور از مرز، عقبه اصلی خرمشهر (جاده خرمشهر – اهواز) را مسدود کنند و با به خطر انداختن خرمشهر، مقاومت نیروهای مستقر در مرز و پاسگاه‌های مرزی را متزلزل سازند. نیروهای مردمی که به سوی نوار مرزی عزیمت کرده بودند، به همراه نیروهای سپاه پاسداران، ارتش و ژاندارمری در منطقه شلمچه با عراقی‌ها درگیر شدند و پاسگاه شلمچه را که سقوط کرده بود، آزاد کردند. سپس با تعقیب نیروهای دشمن به پاسگاه شلمچه عراق نیز دست یافتند و 20 تن را به اسارت درآوردند. در پی آن، دشمن با سازمان دهی مجدد و اجرای آتش سنگین روی پاسگاه‌های ایران، پیشروی کرد. متقابلا نیروهای ایران که از توان و تجهیزات اندکی برخوردار بودند، عقب نشینی کردند و با موضع گیری در مکانی مناسب تر سرسختانه مقاومت می کردند، در حالی که نیروهای دشمن با حملات مکرر به آن ها نزدیک می شدند.

دومین روز جنگ

در دومین روز (1 مهر 59) هر چند رزمندگان اسلام از سرعت پیشروی دشمن کاسته بودند، لیکن در محور شمال سیل بند عرایض، نیروهای زرهی عراق به طرف جاده خرمشهر – اهواز پیشروی می کردند. در محور جاده شلمچه نیز ابتدا پاسگاه شلمچه و سپس پاسگاه حدود اشغال شد.

مروری بر وقایع رخ داده در خرمشهر از دوران انقلاب تا سقوط شهر

سومین روز جنگ

در سومین روز (2 مهر 59) در حالی که هشدارها نسبت به سقوط خرمشهر افزایش یافته، درخواست کمک می‌شد، بر اثر بمباران هوایی و آتش شدید و متمرکز توپخانه و تانک‌های مهاجم، مقاومت نیروهای ایران در شمال سیل بند عرایض درهم شکسته شد و تعدادی از آن‌ها شهید و تعدادی نیز عقب نشستند. سپس کماندوهای عراقی در موازات جاده شلمچه به پل نو نزدیک می شدند و نیروهای زرهی نیز از سمت شمال سیل بند عرایض به طرف جاده خرمشهر – اهواز پیشروی می کردند.

خرمشهر به تدریج شکل نظامی به خود می گرفت تا آماده یک مقاومت حماسی و سرنوشت ساز شود. نتیجه هجوم سه روز گذشته دشمن، شهادت و جراحت بسیاری از مردم و ویرانی ساختمان‌ها بود. آب و برق و ارتباط مخابراتی قطع و بسیاری از انبارها، فروشگاه‌ها و ... نیز طعمه حریق شده بودند. فرمانداری، شهرداری، آتش نشانی، سازمان آب و شرکت‌های برق و مخابرات بی وقفه در تلاش‌ برای انجام دادن اقدامات ضروری و امدادرسانی بودند. برخی خانواده ها در حال ترک شهر بودند. عده ای از شهروندان نیز به همراه نیروهای نظامی فقط به دفاع می اندیشیدند. از سوی دیگر، نیروهای مردمی به طور انفرادی و بعضا در دستجات کوچک، از نقاط مختلف کشور وارد خرمشهر می شدند و به هسته‌‍‌های مقاومت می پیوستند.

خبر پیشروی دشمن، التهاب ایجاد کرده بود طوری که با احساس خطر، دسته‌ای رو به دروازه های شهر می کردند تا با سلاح های انفرادی مانع حرکت دشمن شوند و افرادی به مقر سپاه پاسداران و مسجد جامع روی آوردند تا کسب تکلیف کنند. به درخواست محمد جهان آرا (فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر)، مساجد و حسینیه‌ها گشوده شدند. همه سلاح های سپاه که شامل تعدادی اسلحه سبک بود و نیز تعدادی سلاح از پادگان دژ، به مساجد انتقال یافت. مسجد جامع مرکز فرماندهی، محل پشتیبانی، امدادرسانی، تجمع نیرو و تبادل اطلاعات شده بود. کمک های مردمی به این مکان می رسید و از این جا پایگاه های مقاومت تغذیه می شدند. نیروهای اعزامی در مسجد جامع سازمان دهی می شدند، مجروحان نیز به این جا انتقال می یافتند. دشمن در پایان روز سوم (2 مهر ماه 1359)، تا پشت نهر عرایض و سیل بند آن پیش آمد و به آرایش قوای خود در این منطقه پرداخت. به این ترتیب دشمن می کوشید با درگیری در محورهای مختلف و گسترش دادن جبهه‌ها و اجرای آتش روی شهر، نیروهای مدافع را در نقاط متعدد درگیر کند تا بتواند شهر را دور بزند و با رسیدن به منطقه مارد، خرمشهر را به طور کامل محاصره کند. نیروهای سپاه خرمشهر به همراه نیروهایی که از سایر شهرها آمده بودند و نیز با یاری مردم این شهر و نیروهای ارتش و ژاندارمری با استقرار در محورهای مختلفی که احتمال ورود دشمن از طریق آن‌ها می رفت، مقاومت اساسی خود را آغاز کردند.

مروری بر وقایع رخ داده در خرمشهر از دوران انقلاب تا سقوط شهر

اشغال خرمشهر

تلاش برای عبور از دروازه های شهر

ارتش عراق پس از ناکامی در اشغال سریع استان خوزستان، تصرف خرمشهر و آبادان را که تسلط کامل او را بر اروندرود محقق می ساخت به عنوان هدف اصلی برگزید. به همین منظور، نیروهای خود را در منطقه عمومی خرمشهر تقویت کرد. لشکر سوم زرهی محور عملیاتی خرمشهر و آبادان را تحویل گرفت و تیپ 33 نیروی مخصوص را مامور اشغال خرمشهر کرد. در مقابل، نیروهای مدافع بدون داشتن تجهیزات کامل و مناسب، اما با اراده‌ای استوار و مصمم در محورهای ورودی شهر برای مقابله با هجوم دشمن آماده بودند.

از صبح روز هفتم مهر ماه دشمن پس از اجرای آتش سنگین و انبوه، روی محورهای پل نو و پلیس راه، حمله خود را از هر دو محور آغاز کرد. در محور پل نو، یک گردان نیروی مخصوص عراقی در مقابل حدود 60 پاسدار قرار گرفت که به عقب رانده شد؛ اما پیشروی واحدهای زرهی عراقی به سمت منطقه دوربند موجب شد مدافعان با این احتمال که ممکن است در محاصره کامل دشمن قرار گیرند، با حرکت به سمت نخلستان‌های جنوب جاده شلمچه تا دوربند عقب نشینی کردند. متقابلا، عراقی‌ها نیز قبل از این منطقه متوقف شدند. در محور پلیس راه نیز پیشروی دشمن به سمت شهر با پایداری رزمندگان خودی متوقف شد و عراقی‌ها تا سیل بند و انبارهای عمومی عقب رانده شدند.

تنگ تر شدن حلقه محاصره شهر

از روز 27 مهر ماه 59 فشار یگان‌های متجاوز شدیدتر شد. رزمندگان که از احتمال، سقوط محور مرکزی شهر (خیابان چهل متری، مسجد جامع و پل) نگران بودند، با همان تعداد اندک در اطراف محور مرکزی و راه‌هایی که به آن ختم می شد و مسیرهایی که از جاده کمربندی به پل می رسید و نیز در کوی طالقانی موضع گرفتند. عراقی‌ها با پیشروی تدریجی در محور مرکزی، از یک طرف به فلکه آتش نشانی و از طرف دیگر به خیابان‌های اطراف گل فروشی نزدیک می شدند و از محور کمربندی نیز خود را به خیابان‌های آرش و عشایر رساندند. تعداد یگان‌های مهاجم، وجود مسیرهای متعدد برای نفوذ، شمار اندک مدافعان، نبودن فرماندهی واحد، نداشتن سازمان و نظم لازم، همه و همه موجب شد تا فشارهای سختی بر مدافعان شهر وارد آید، چندان که اگر کسی از گلوله‌ها و ترکش‌های دشمن آسیب نمی دید. حتما بر اثر خستگی شدید و نرسیدن آب و غذا از پای در می‌آمد، یا به دلیل نداشتن هماهنگی، ممکن بود هنگام تاریکی شب، رزمندگان خودی مقابل یکدیگر قرار گیرند، یا درنگ برای تشخیص نیروی خودی از دشمن، موجب سواستفاده متجاوزان می شد که ضایعات بیشتری به بار می آورد. عراقی‌ها نیز با راهنمایی عناصر ضدانقلاب داخلی، در تاریکی شب، نفوذ خود را گسترش می دادند، گاهی اوقات از اطراف مواضع مدافعان می گذشتند و پشت سر آن ها قرار می گرفتند. با این همه، رزمندگان اجازه نمی دادند متجاوزان به راحتی نفوذ کنند، به گونه‌ای که دشمن برای هر قدم پیشروی متحمل تلفات و خسارات سختی می شد.

مروری بر وقایع رخ داده در خرمشهر از دوران انقلاب تا سقوط شهر

با پیشروی دشمن از محورهای متعدد در روز 28 مهر 59، مسجدجامع که پایگاه اصلی پشتیبانی مدافعان بود، زیر آتش متمرکز خمپاره‌های عراقی قرار گرفت و شماری شهید یا مجروح شدند. اوضاع پشتیبانی نیز چنان بحرانی شد که رزمندگان حتی در مضیقه نان در نقاط مختلف و به کارگیری قوای تازه نفش در محورهای متعدد، دفاع از شهر را بسیار دشوار کرده بود.

اشغال خرمشهر

روز چهارم آبان 59 را باید روز پایان حماسه خونین شهر نامید. مقاومت 33 روزه ملت ایران، اعتماد به نفسی را برای رزمندگان به ارمغان آورد تا طی سال‌های بعد خرمشهر آزاد شود.

انتهای پیام/ 131
نظر شما
پربیننده ها