روزنامه نیویورکتایمز نوشته است: «موارد اندکی وجود دارند که به اندازه ترکیب قدرت، جاهطلبی و هراس ویرانگر باشند- تمام این سه عامل این روزها در ریاض به وفور به چشم میخورند.»
عربستان سعودی که زمانی یک قدرت منطقهای محتاط و منفعل بود، در سالهای گذشته هدف جدیدی پیدا کرده است. بلندپروازی سنگدلانه ولیعهد محمد بن سلمان که با سرکوبگریهای او در داخل علیه تجار و اعضای خاندان سلطنتی به نمایش درآمده، در اثر اضطراری که او برای مهار نفوذ ایران احساس میکند، اکنون بر سراسر خاورمیانه هم سایه افکنده است. ولیعهد، برای این کار دلیل دارد. ایران، مصمم است که به قدرتی مسلط از عراق تا لبنان تبدیل شود.»
نیویورکتایمز با اشاره به سیاست محافظهکار و خطرگریز پادشاه قبلی عربستان سعودی در قبال ایران نوشته محمد بن سلمان، در تلاش است با کنار گذاشتن رویههای قبلی در سیاست خارجی عربستان تحول ایجاد کند.
«اکنون سیاست خارجی و امنیتی سعودی وارد دورهای پرتکاپو شده و [ریاض] به جای مقابله محتاطانه با ایران و جلب حمایت گسترده از این تصمیم، روشی غیراصولی، تنشزا و غیرسازنده را در دستور کار قرار داده و هنوز هم ایران، یک گام جلو است.»
به نوشته نیویورکتایمز، مداخله عربستان سعودی در یمن در حمایت از نیروهای دولت مستعفی این کشور برای مقابله با حوثیها (اعضای جنبش حزبالله)، پرهزینه و بینتیجه بودهاند.
روزنامه آمریکایی در ادامه با اشاره به نقش عربستان سعودی در استعفای سعد الحریری، نخستوزیر لبنان نوشته است: «جدیدترین قمار عربستان سعودی -یعنی استعفای اجباری نخستوزیر لبنان و حصر خانگی احتمالی وی که زمانی متحد مطلوب ریاض بود- حیرت بسیاری را در لبنان و مناطق دیگر به دنبال داشته است. این اقدام هم احتمالاً اثرات معکوس خواهد داشت.»
نیویورکتایمز مینویسد: «در واقع اگر هدف از این اقدام مقابله با ایران باشد، عربستان میدان درستی را برای مبارزه انتخاب نکرده است. لبنان و یمن، کشورهای پیرامونی (peripheral) محسوب میشوند که در آنها جنگها پرهزینه و پیچیده و نتایج آنها مبهم و کمبازده هستند. در خاورمیانه، موازنه قدرت در سوریه و عراق تعیین میشود. اما در آن کشورها هزینهها بالا و خطرات حتی بالاتر هستند. در هر دو کشور، ایران بسیار جلوتر است.»
«در سال 2011، استدلال ریاض این بود که حمایت از آشوبها در سوریه به جبران سلطه ایران در عراق کمک خواهد کرد. اوضاع، اینطور پیش نرفته است. شورشهای رو به افول در سوریه را نمیتوان احیا کرد، ایالات متحده اساساً خودش را از جنگ داخلی سوریه جدا کرده و آینده این کشور در مسکو، آنکارا و تهران تعیین میشود.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «ریاض این را یاد گرفته که ائتلافهای منطقهای که با هزینههای سنگین ایجاد میشوند الزاماً مزایای سیاسی و نظامی مورد انتظار را ایجاد نمیکنند. سعودیها با میلیاردها دلار دولت رئیسجمهور عبدالفتاح السیسی در مصر را زیر چتر حمایت خود گرفتند اما آقای سیسی الان روابط با بشار اسد، رئیسجمهور سوریه را از سر گرفته و فشارهای عربستان سعودی برای تنشزایی با ایران را رد کرده است. آقای سیسی، درخواستهای سعودی برای اعزام یمن جهت مبارزه با حوثیها را هم رد کرده است.»
روزنامه آمریکایی نوشته است: «در سطح بنیادین، مسئله اینکه در رقابت بین تهران و ریاض چه کسی پیروز میشود در نهایت به ظرفیتها و توانمندی باز میگردد. ایران، دارای شبکه، تخصص، تجربه و صبر راهبردی لازم جهت مبارزه در جنگهای نیابتی و پیروزی در آنها با هزینه پایین و قابلیت انکارپذیری بالا است. سعودیها به کلام ساده، صاحب [این ظرفیتها] نیستند و به همین دلیل است که تلاش آنها برای پیروز شدن بر ایران در این بازی برایشان خطرناک و پرهزینه است.»
روزنامه آمریکایی نوشته است: «ایران یک قدرت دیگر دارد: این کشور نشان داده که در شرایط خوب و بد، برای کمک به دوستان و متحدانش حاضر است. عربستان سعودی این رویه ثابت را ندارد. این موضوع را از معارضان سوری، سران قبایل عراقی و سیاستمداران لبنانی بپرسید.»