به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «اکبر صفا» روز سوم فروردین 1345 در تهران چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام 11 اسفند 1362 طی عملیات خیبر در طلائیه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
عضوا علی الجهاد بنواجذکم، ولا تلتفتوا الی ناعق نعق
با چنگ و دندان به جهاد برخیزید و به زمزمههای شوم صلح و سازش اعتنا نکنید (نهج البلاغه)
با سلام و با درود بر رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و بر امام زمان (عج) و نائب برحقش خورشید پرنور جماران و امت شهید پرور و تمامی مستضعفین جهان و خانواده عزیزم.
بار دیگر توفیق نصیبمان شد تا در جبهههای نور علیه ظلمت شرکت کنیم و از خداوند تبارک و تعالی میخواهم هر چه زودتر رزمندگان اسلام را به ضریح کربلا برساند و پیروز و مویدشان گرداند بارالها اگر لیاقت درون وجود من حس کردی دوست دارم در سنگر و در جبهه بمیرم شهید بشوم نمیخواهم در بستر بمیرم. اما میدانم نتوانستم دین خود را ادا کنم و به سخنان امام عزیزمان لبیک بگویم، میدانم نتوانستم خدمت به این انقلاب و امت شهیدپرور و بچههای یتیم و خانواده شهدا کنم، میدانم سعادت دوستی با دوستان را نداشتم، میدانم فرزند خوبی برای خانواده نبودم و در آخر اگر قدر پدر و مادر زحمتکشم را خوب ندانستم، ولی آنها قدر فرزند خود را داشته و وظیفه مادری و پدری را به نحو احسن انجام دادند آن هم فرزندی که قدرشان را نمیدانست.
ولی من ارزش این نعمتهای بزرگی را که خداوند نصیبمان کرده بود ندانستم و وظیفه فرزندی را نمیدانستم و نتوانستم کاری پرثمر برایشان کنم امیدوارم مرا ببخشند و مرا حلال کنند و همچنین برادرانم و خواهرانم و امت شهید پرور و دوستانم و فامیلهایم و مخصوصا امام عزیزمان میخواهم که مرا حلال کنند، درست است که من لایق شما عزیزان نبودم و من حقیر کوچکتر، از همه شما برادرانم میخواهم کاری حسینی کنید مانند امام حسین (ع) در مقابل دشمنان داخلی منافقین و دشمنان خارجی کافر شیطان بزرگ آمریکا از خواهرانم میخواهم زینبوار برای این مملکت باشند. البته من خیلی کوچکتر آنم که این صحبتها را به قلم بیاورم این را میدانم که خودتان وظیفهتان را میدانید و همچنین از دوستان بسیجی میخواهم که پشت جبهه را مثل ستون نگهدارند چون چشم این امت به شما بسیجیها است همینطور که نخستوزیر هم میفرمایند بسیج مدرسه عشق است و شما عزیزان هم به نحو احسن تبری و تولی را انجام دهید و پایگاههای بسیج را خالی نکنید و معتقد به سلسله مراتب باشید. سعی داشته باشید در مقابل دشمن درست بین باشید در مقابل کوچکترین توطئه علیه انقلاب و امام ایستادگی کنید و بلافاصله آن را خنثی سازید و به خواستههای امام عزیزمان لبیک بگویید و همینطور که خداوند من طلبنی وجدنی را میفرمایند اگر لیاقت داشته باشیم ما را میطلبد و من اول امیدوارم که گناهان ما را آمرزیده باشد با دعای دوستان.
از خانوادهام میخواهم مثل کوه استوار در جلو جنازهام بایستند میدانم برایتان سخت است البته سختی فقط برای این که از کنار شما دور شدهام ولی این را بدانید که خداوند آنقدر احترام به شما مادر و پدران قائل است که نمیتوان به زبان آورد چرا چون فرزندی را که برای شما عزیز است در راه خدا میفرستید و میگویید بروید به امید پیروزی اسلام. آنقدر صبور باشید تا چشم منافقین و کفار کور شود دوست دارم برایم گریه نکنید چون ما همه رفتنی هستیم چه بهتر که در این راه و در این مکان مقدس از بین برویم و نه این که در بستر، میدانید که ما را خداوند در این دنیا آفرید تا آزمایش شویم و امتحان خوبی بدهیم پس چه بهتر که هر چه زودتر برویم و کارنامه قبولی را بگیریم و شما را روسفید کنیم البته شما همین که در راه خدا و امام عزیز و انقلاب همکاری میکنید و فرزندانی این چنین تربیت میکنید روسفید هستید دوست دارم هر وقت به بهشت زهرا میروید اول سر قبر مفقودین و شهدای گمنام بروید چون آنها واجبتر از ما هستند و مادر و پدر عزیزم اگر من نیامدم بدانید در قبر مفقودالاثرین هستم امیدوارم که ناراحتی نداشته باشید از این بابت چون خواسته خدا است و مطمئن باشید که خداوند صبر بیشتر و اجر بیشتر به شما خواهد داد.
و دوباره از همه میخواهم قدر این نعمت بزرگی را که خداوند به ما داده است (امام امت) بدانید در نمازهایتان، در قنوت و در آخر حتما دعا به جانشان کنید و سعی کنید رهنمودهایشان را تکثیر کرده و پخش کنید و در آخر التماس دعا داریم و طلب بخشش از شما دوستان و فامیلها و مخصوصا پدر و مادر عزیزم، برادران و خواهرانم.
والسلام علی من اتبع الهدی
به امید پیروزی رزمندگان و سلامتی و طول عمر رهبر و شفای مجروحین و معلولین و آزاد شدن اسرا و صبر به خانواده شهدا انشاءالله
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
اکبر صفا 62/12/4»
انتهای پیام/ 181