به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه و بسیج یکی از سازمانهایی است که مسئولیت حفظ و نشر ارزشهای دوران هشت سال رزمندگان دفاع مقدس در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سازمان بسیج مستضعفین را بر عهده دارد. سردار سرتیپ دوم پاسدار احمد حقطلب رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه و بسیج است.
مشروح مصاحبه تفصیلی با سردار حقطلب را در ادامه میخوانید:
در مورد تفاوت این نسل با نسل دفاع مقدس نیاز به ارائهی ترجمهی جدیدی از دفاع مقدس و گفتمان مقاومت وجود دارد، به نظر شما گفتمان مقاومت باید چه ویژگیهایی داشته باشد که بتواند جوانها را به این سمت مجذوب خود کند؟
من خودم به این قائل هستم که نگاهِ نسل جدید ما به انقلاب و دفاع مقدس عمیقتر و با بصیرت بیشتر است، نسل قدیمی تر مانند ما شاید احساساتیتر برخورد کردیم، یعنی شاید به لحاظ عدد و کمیت اینگونه تصور شود که در سالهای اول انقلاب و سالهای جنگ، علاقمندان و افرادی که حاضر بودند پای این انقلاب بایستند، بجنگند و دفاع کنند به لحاظ کمیت بیشتر بودند و الان کمتر شدند، این قابل بررسی است، اولاً من چنین اعتقادی ندارم حتی از لحاظ کمیت، اما از نظر کیفیت میتوانم ثابت کنم، روزهایی که نسل ما رفتند و در دفاع مقدس شرکت کردند، اکثراً مجرد بودند و اکثراً از جنگ و تبعات آن بیاطلاع بودند، یعنی اگر شما با یک جوانی که دارد میرود جبهه، مصاحبه میکردید آنچه که از جبهه و جنگ میدانست حداکثر اطلاعاتی بود که صدا و سیما منعکس میکرد و رزمندگان را تشویق و ترغیب می کرد و بعد هم صحنههایی از پیروزی رزمندگان، به جز روزهای اولیۀ جنگ که به واسطۀ غافلگیری، دشمن بخشهایی از کشور ما را اشغال کرده بود، بعد از عزل بنیصدر با اولین عملیات، عملیات فرمانده کل قوا تهاجم جمهوری اسلامی علیه رژیم بعث عراق شروع شد و از عملیات فرمانده کل قوا به بعد یعنی ثامنالائمه که در 5 مهر ماه، شکست حصر آبادان، طریقالقدس در بُستان، فتحالمبین در شوش و بیتالمقدس همه پیروزی است.
پیروزیهای سریع در فاصلۀ زمانی خیلی کم! یعنی هر کدام از عملیاتها یک سال حداقل وقت میخواهد ولی شما میبینید این عملیاتها 5 مهر سال 60 ـ ما بزرگترین عملیات را ثامنالائمه فرض کنیم ـ تا سوم خرداد 61، 9 ماه زمان برای 4 عملیات که هر کدام شکست حصر آبادان، طریقالقدس در بُستان، فتحالمبین و از آن طرف تا دشت آزادگان و منطقه شوش و دزفول همه آزاد میشود, این تبلیغِ پیروزیها بود. تصاویری که پخش میشود، آن شادمانیها، آن انرژیای که به مردم داده میشود، طبیعی است که روی احساسات نسل جوان تاثیر میگذارد و آنها را به سمت دفاع مقدس میکشاند. آن روز اگر ما به جبهه می رفتیم به غیر از انگیزههای دینی و عقیدتی که داشتیم، حتماً یک انگیزههای دیگری هم برای بعضی از مردم ما بود و آن هم سرزمین و خاکمان مورد تجاوز قرار گرفته است ولی امروز جوان ما سرزمین و خاکش مورد تجاوز قرار نگرفته است، هزاران کیلومتر دورتر در سوریه و لبنان میخواهد بجنگد و انگیزههای ملیگرایانه در او نیست، خاک، وطن و شهر و ناموس ما به طور مستقیم نیست، از آن طرف تبلیغاتی هم نیست که تاثیر بگذارد.
امروز تصویرِ یک رزمندهای که به دست نیروهای دشمن میافتد که به فجیعترین شکل مورد شکنجه قرار میگیرد و به شهادت میرسد، وقتی در فضای مجازی پخش میشود و هر کسی این را ببیند میگوید اگر من بروم شاید این بلا سر من بیاید، اما زمان جنگ این اخبار و اطلاعات و حوادث نبود. اگر یک جایی با یک رزمندهای در اسارت برخوردی میشد اینها سالها بعد منعکس میشد، آن هم نه در قالب تصویر، در قالب نقلقول که ما که اسیر بودیم، ما را شکنجه کردند و به مراتب کمتر و ضعیفتر از کاری که امروز داعشیها با رزمندگان انجام میدهند.
به نظر من نسل جدید بصیرتش بسیار بیشتر از نسل قدیم است که در چنین میدان مبارزهای که بسیار سخت و وحشتناک و دور از وطن است، حضور مییابد. علیرغم اینکه اکثر مدافعان حرم متاهل هستند و زن جوان و بچه کوچک دارند اینها یک وابستگیهایی ایجاد میکند، در مقابل این وابستگیها اگر انسان بتواند از این تعلقات دل بکند حتماً باید یک ایمان بسیار قوی و بصیرت بالایی داشته باشد که تشخیص بدهد امروز ضرورت دارد در هزاران کیلومتر دورتر برود بجنگد، اگر آنجا نجنگد به قول فرمایش مقام معظم رهبری باید در کرمانشاه و همدان بجنگد.احساس من این است همانطور که حضرت آقا گفتند اگر ما ریزشهایی هم داشتیم به مراتب بیشتر رویشهایی در انقلاب داشتیم و این رویشها به لحاظ کیفی بسیار ارزیابی بالایی می شود. حتماً یک چیرگی بر کمیت هم دارد، هر چند به نظرم بحث کمیت هم قابل بررسی است، به نظر کیفی مطمئن هستم نسل امروز نسلی است که با اطلاعات بیشتر با ایمان قوی در بصیرت بیشتر راه امام و نظام را دنبال میکند.
در دیدار اخیر دست اندرکاران راهیان نور با مقام معظم رهبری در اسفند ماه سال گذشته، ایشان در آن دیدار راهیان نور را یک فناوری برای استخراج فرهنگ دفاع مقدس معرفی کردند و فرمودند نباید هر روز ما مانند روز قبل باشد. در این زمینه و تحول در انتقال فرهنگ دفاع مقدس برای آشنایی جامعه خصوصاً نسل جوان را با این فرهنگ چه اقداماتی را انجام دادید؟
اینکه جای تعجب است و جای افتخار، ببینید مثلاً حقیر با همکارانمان در مجموعه، یکی از هزاران هزار موضوعات نظام جمهوری اسلامی را داریم دنبال میکنیم مثلاً موضوع حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، یک بخشی از این موضوع راهیان نور است، راهیان نور یک بخشی از کار است مثلا در روایتگری یا زیارتگاهها با راهیان نور ارتباط پیدا میکند. ما همه شبانهروز داریم در این زمینه فکر و کار میکنیم و خدمت حضرت آقا میرسیم آقا یک اصطلاح و یک نکتهای را میگویند که واقعاً به ذهن ما نرسیده است. من نمیدانم ایشان با این همه موضوعات مختلف در سطح کشور، منطقه، جهان و با این وسعتِ کار و موضوعات و درگیریهای ذهنی و مشکلاتی که برای نظام و انقلاب وجود دارد، خداوند چه عنایتی به حضرت آقا داشته که برای هر گروهی که خدمت ایشان میروند، یک نکتۀ ناب و خاص میگوید که آن گروه تخصصی هم میمانند که این اصطلاحی که حضرت آقا به کار بردند به عنوان «فناوری» استفاده کردند واقعاً یک حرف نویی بود که یک شوکی به مجموعه وارد کرد.
با فرمایش قبلی ایشان که در رابطه با هیاتهای اندیشهورز ایشان صحبت کرده بودند، ما چه کردیم؟ ما اولین کاری که کردیم هیاتهای اندیشهورز را تشکیل دادیم، چندی پیش در کرمانشاه جمعی از کارشناسان آموزش و پرورش و جمعی از مسئولین حفظ آثار مناطق استانی ما، راویان و متخصصین راویان نور را دعوت کردیم تا به نکتۀ حضرت آقا بپردازیم که چه باید بکنیم؟ مثلاً یکی از دستاوردهای ما این بود که ما داریم روایتگری میکنیم، راویان ما روایت جنگ را میگویند، چرا نباید روایتگری ما تخصصی باشد؟ یعنی راوی برای دانشآموز سبک و سیاق مورد نیاز دانشآموز روایتگری کند، برای دانشجو اگر این فناوری است، این فناوری به جای خودش استفاده شود، این کار الان شروع شده است و در موضوعات مختلف، هیاتهای اندیشهورز تشکیل شده و انشاءالله روی فرمایش حضرت آقا داریم کار میکنیم و امیدواریم نتایج آن هم به زودی دیده شود.
سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس برای ترویج فرهنگ دفاع مقدس برای نسل جوان چه برنامه و اهدافی دارید؟
من فکر میکنم تا اینجا نسبتاً خوب عمل شده است ولی با آنچه که هدف است و آمال آرزوی ماست و آن هدفگذاری که مقام معظم رهبری کردند, حتماً فاصله داریم. کارهایی که انجام شده در حوزههایی مانند نشر و ادبیات و کتاب که بهترین وسیلۀ انتقال فرهنگ است کار زیادی شده است. کتابهای دفاع مقدس یک زمانی در جمهوری اسلامی نیاز به یک پشتیبانی یک سازمان و یک ارگانی داشت، یعنی نویسنده باید پولی میگرفت تا بنویسد, ناشر یک پولی میگرفت تا کتاب را منتشر کند و به قول امروزی ها با یارانه یا به عنوان هدیه میرفت در سمینارها و همایشها و برای پرسنل سپاه و بسیج و ارتش توزیع میشد آخر هم خوانده نمیشد.
معمولاً اینطوری است کتابی که به من هدیه میدهند، نمیخوانم. ولی امروز چه تالیف، چه نشر کتاب دفاع مقدس توجیح اقتصادی دارد، اولاً از لحاظ محتوایی کتابها خیلی رشد کرده است، طوری که هر انسان و هر اهل مطالعهای علاقمند است روی این ژانر کار کرده و آن را مطالعه کند.رمانهای دفاع مقدس بسیار خواندنی است، کتاب هایی که شما دست میگیرید و میخوانید امکان ندارد تمام نشده زمین بگذارید، در صورتی که من دهها کتاب را در موضوعات دیگر تورقی کردم و چند روزی خود را ملزم کردم آن را بخوانم بعد که به نیمهها نرسیده گفتم وقتم را تلف میکنم گذاشتم کنار، ولی کتابهای دفاع مقدس، کتابهایی که با سبک رمان هم نوشته شده است مثل «دا»، «من زندهام»، «عروسی خوبان»، «یاور صادق»، «عباس دست طلا» و غیره شما وقتی اینها را در دست میگیرید تا آخر میخوانید. این نشان میدهد کهکتاب های دفاع مقدسی از نظر کیفی پیشرفت کرده است.
خود این عاملی شده است برای ترویج کتاب و ترویج فرهنگ دفاع مقدس هم با اقداماتی که انجام شده است، مانند نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس که نویسندگان و ناشران ما لحظهشماری میکنند این نمایشگاه برگزار شود و کتابهایش را عرضه کرده و به فروش برسانند یا آن هزار نمایشگاه در هزار نقطه کشور و یا نمایشگاههای کتاب دفاع مقدس که در راهیان نور انجام میشود, اینها یک بسترِ بسیار خوبی است برای فروش کتابها. الان ناشرین علاقمند هستند در این حوزه کار کنند، مانند سابق نیاز ندارند حتماً کسی به آنها سفارش بدهد، خودشان داوطلبانه میروند دنبال سوژهها و سوژهها را کتاب میکنند، نشر میدهند و به چاپهای دهم، بعضی به چاپهای صد بیست و صد بیستم هم میرسد.
همین کنگرهها و یادوارهها هم یک وسیله است، عمدتاً مخاطبین ما در کنگرهها و یادوارههای شهدا جوانان هستند، چون برگزارکنندگان آنها جوانان هستند، بچههای بسیجی، بچههای حزباللهی و مذهبی در شهرها و روستاها با هزینههای خودشان، یاوارهها را برگزار میکنند. اگر 20 هزار یادواره را یک سازمانی مانند سپاه یا بسیج پشتیبانی کند، هزینه آن چند صد میلیارد میشود! اصلاً در توان سپاه و بسیج نیست. گاهی اوقات به اصطلاح مسئولین سازمان سپاه و بسیج یک نمکی در آرد آنها میریزند مثلا 100 هزار تومان، 200 هزار تومان میدهند که استارتی برای کار باشد. این یادواره ها توسط مردم اداره و هزینه میشود و توسط جوانها اجرا میشود و مخاطبین آن هم عمدتاً جوان هستند و این انتقال فرهنگ دفاع مقدس است.
در خصوص راهیان نور نیز یکی از قویترین ابزار در این حوزه باشد، زائران راهیان نور در سال 89 ، 400 هزار نفر بودند که در سال گذشته به 7 میلیون رسیده است. یک بخشی از این رشد تلاش سازمانها و نهادهایی مانند مجموعهی ماست یک بخشی از آن علاقمندی مردم است. دانشآموزی که سال گذشته در قالب راهیان نور دانشآموزی آمده و برگشته سال بعد خانوادهاش را آورده! یعنی آنجا آنقدر برایش جذاب بوده که خانوادهاش را بیاورد. واقعاً راهیان نور برای جوانان جذابیت دارد.
اینها همه ابزارِ انتقالِ فرهنگ دفاع مقدس به نسل جوان است. من یک آماری گرفتم از شهدای مدافعین حرم، تا الان شهیدی از مدافعین حرم نیست که یا مستقیماً به عنوان خادم راهیان نور یا راوی بوده یا دستاندرکار برگزاری اردوها بوده است یا غیرمستقیم به عنوان مخاطبی که شرکت کرده است، یعنی ما شهید مدافع حرمی نداریم که با دفاع مقدس ما آشنا نشده باشد، برای همین است که من با قدرت و قوت میگویم ما یا کسانی که دستاندرکار این کار هستند تا حد زیادی توانستند فرهنگ دفاع مقدس را به نسل جوان منتقل کنند.
البته باید اعتراف کنیم حتماً این همۀ آن چیزی که حضرت آقا از ما خواست نیست، همۀ آن چیزهایی که ما میتوانستیم انجام بدهیم هم نیست، درست است ما یک رقم 400 هزار تایی در طول 5 سال میگوییم 7 میلیون شده است، این 7 میلیون برآورد نیست، آدمهایی هستند که در زیارتگاهها هستند و آمارگیری میکنند، 7 میلیون بازدید از زیارتگاهها، این رشد، رشدِ خوبی به لحاظ کمی و کیفی است، بازخورد و نتیجهاش یک چنین جوانانی هستند، شهید بزرگوار شهید حججی، دو سال پیش در نمایشگاه دفاع مقدس ما مسئولیت داشت و کار کرد و هم اهل راهیان نور بوده و بالاخره ساخته شدن این جوانان در این حوزه است. البته به نظرم سازمانهای دیگر تبلیغاتی، فرهنگی و هنری در کشور باید بیشتر مشارکت کنند مثلاً صدا و سیما خیلی نقش بیشتر و قابل توجهتری میتواند داشته باشد که اینها در سالهای بعد با هماهنگی بیشتر یک همافزایی بیشتر و اثرگذارتر خواهد داشت.
سردار غیبپرور در یکی از سخنرانیهایشان گفتند باید روالی که در برگزاری یادواره شهدا وجود دارد تغییر کرده و یک تحول جدیدی در شیوهی برگزاری یادواره شهدا انجام شود. در این زمینه برای تغییر و تحول و استفاده از هنرهای متفاوت برای نمایش رشادتها و ایثارگریهای شهدا چه اقداماتی قرار است انجام شود؟
معمولاً ما عادت کردیم وقتی حضرت آقا یک ایدهای میدهند، یک همایشی برگزار میکنیم، مثلاً حضرت آقا بحث آتش به اختیار را مطرح میکنند بعد ما همایش برگزار میکنیم و روی صحبتهای حضرت آقا کار میکنیم و اینقدر در این همایش میمانیم که سال بعد آقا میبینند از این هم چیزی به دست نیامد. یک تعبیر دیگری به کار میگیرند که ما را به کار وادارند. ولی الحمدلله اینطوری نبوده و در کنار کارها بررسی این موضوعات که چگونه میتوانیم یادوارههایمان را پویاتر و اثر گذارتر بکنیم، کارهای اجرایی هم صورت گرفته است.
قبل از فرمایش سردار غیبپرور در همین سالهای اخیر ارزیابیهایی که ما میکردیم دیدیم جوان امروزی نیاز به تنوع دارد و ما هم باید با تکنولوژی و فضای فرهنگی را خودمان را هماهنگ کنیم، چند طرح دادیم که از دو سال گذشته دارد اجرا میشود، یک بحث آبروی کوچهها و یکی افتخار محله، یعنی این دو با هم مطرح شد، یادوارههای ما را از حسینیهها و مساجد یا پایگاه بسیج بیرون آورد، قبلاً مکان اجرای این برنامهها مشخص بود. در مساجد و حسینیهها یک یادواره در فضای بسته برگزار میکردند، یک سخنران و یک مداح میآمد و احتمالاً یک راوی هم میآمد از دفاع مقدس میگفت و از خانواده شهید تجلیل میشد و از شهامت و شجاعت شهید گفته میشد و گاهی هم یک سرودی خوانده میشد یا فرزند شهید مطلبی میگفت و موضوعات اینچنینی مطرح بود و ما این را آوردیم در قالبی که گفتم، ما به آن یک شکل جدیدی دادیم.
امروز از این آمار بیست هزار و سیصد یادوارهای که سال گذشته برگزار شده، بیش از 2500 یادواره آن در قالب آبروی کوچهها و افتخار محله انجام شده است، یعنی دیگر آن یادواره میرود جلوی در خانه شهید، سبک جدید و خیلی جذاب است و اثرگذاری آن خیلی بیشتر است. آنها میروند محله و کوچه را دعوت میکنند و جلوی در خانه را با وسایل دفاع مقدسی تزیین میکنند و از محله دعوت میکنند دوستان و همسایههای شهید میآیند و برنامهای برگزار میشود این برای یک شهید است. در افتخار محله برای شهدای آن محله انجام میشود، سال گذشته یک تعدادی از آن از طریق صدا و سیما پخش شده بود که در تهران اجرا شده بود, اینها در حال تقویت است و امسال داریم روی آن کار میکنیم، روی محتوای این برنامهها و کارهای جدید تبلیغاتی آن و یک دستاوردی برای سراسر کشور ارسال کردیم.
ما نمیتوانیم یک نسخه برای همه بپیچیم، بافتهای فرهنگی، قومیتی، زبان حتی مذاهب، در اهل سنت یک شکلی است، در قومیتهای مختلف در کشور ما، عرب، کرد، لر و غیره هستند هر کدام سنتهای خاصی دارند ما محورهای کلی را برای مراکز حفظ آثار در سراسر کشور فرستادیم و عزیزان براساس محورهای کلی خودشان یک استنباط و استنتاجی میکنند، شیوههای جدیدی را به دست میآورند.
حوزه دفاع مقدس گسترش پیدا کرده و به جبهه مقاومت در سوریه و لبنان و عراق رسیده است. در این زمینه سازمان حفظ آثار سپاه برای بیان رشادتهای مدافعان و شهدای مدافع حرم، چه اقداماتی در حوزۀ مقاومت و معرفی شهدا مقاومت انجام دادهاید؟
در رابطه با بحث مدافعین حرم به دلایلی یا سازمانی یا ساختاری یا دقت در نشر اطلاعات و اخبار آن مطرح بوده است. در این حوزه سعی و تلاش شده نیروی قدس سپاه فعالیت کند، ما فقط در حوزۀ برگزاریِ بزرگداشتها و یادواره های آنها فعالیت میکنیم. بحث های کمی تخصصیتر آن را به مقتضای ضرورتهایی که این کار داشته است با سپاه قدس است و بعضی از نمودهایش را شما در جامعه میبینید. مثلاً تبلیغات میدانی یا یادوارههایی که برای شهدای مدافعان حرم برگزار میشود و در قالب یادواره به موضوعات پرداخته میشود ولی ما در مسائل تخصصی وارد نشدیم.
32 انتشارات دفاع مقدسی در کشور تاسیس شده که زیرمجموعه سازمان حفظ آثار سپاه است. نحوه و روند تولید و چاپ کتاب چگونه است و اینکه تا چه اندازه از ظرفیت جوانانی که مستعد نویسندگی هستند استفاده میشود؟
ما در نمایشگاهِ ملی کتاب دفاع مقدس وقتی از ناشرین دفاع مقدس دعوت میکنیم تا حدود 130 ناشر و 135 ناشر هم شرکت کردند، یعنی ما می توانیم اینطوری استنتاج کنیم که حداقل 130، 135 ناشر در حوزهی کتاب دفاع مقدس کار میکنند، حالا بعضی از آنها ناشر اختصاصی کتاب دفاع مقدس هستند بعضی نه در کنار کتاب دفاع مقدس کتابهای دیگری هم چاپ میکنند، ولی آخرین آمار ما از ناشرینی که در نمایشگاه دفاع مقدس شرکت میکنند بالای 130 ناشر هستند.
ما 32 سپاه استانی داریم، در این 32 سپاه استانی در اصل 32 مرکز حفظ آثار هم داریم، ما سالی که آمدیم اینجا مسئولیت گرفتیم گفتیم باید تمام مراکز حفظ آثار ما یک نشر تخصصی دفاع مقدس راهاندازی کنند، این است که 32 سپاه استانی ما رفتند به سمت اینکه هر کدام از آنها یک انتشارات دفاع مقدسی راهاندازی کنند، در جهت تقویت و رشد کتاب دفاع مقدس در حوزۀ کتاب. تا الان شاید 25 استان به صورت قطعی انتشاراتشان را راهاندازی کردند و بقیه هم درصدد راهاندازی این انتشارات هستند. قرار است 32 انتشارات وابسته به مراکز حفظ آثار انجام شود تا الان 25 تا از آنها قطعی است یعنی 25 ناشر ما کتاب چاپ کردند و منتشر شده است و 7 استان دیگر تا پایان امسال انتشارات آنها راهاندازی میشود.
ما در فضای بینالملل، فعالیت در این حوزه را با نمایشگاه فرانکفورت آلمان شروع کردیم. در سالهای گذشته در فرانکفورت غرفه داشتند ولی معمولاً آنچه از طرف وزارت ارشاد هماهنگ میشود یک غرفۀ بزرگی است که ناشرین در آن شرکت میکنند. هر ساله هم گروهکهای ضد انقلاب مانند منافقین میآیند در نمایشگاه آنجا یک فعالیتی را شروع میکنند، توهین میکنند، شلوغ میکنند تظاهرات میکنند، هر چند تعدادشان کم است ولی مزاحمتی ایجاد میکنند، ما در این فضا تصمیم گرفتیم غرفۀ دفاع مقدس ایجاد کنیم گفتیم به کوری چشم ضدانقلابها و منافقین نه تنها فقط در حوزهی انقلاب اسلامی در حوزۀ دفاع مقدس کار میکنیم.
4 سال پیش اولین حضورمان در فرانکفورت را انجام دادیم، الحمدلله ابتدا با یک تابلویی دفاع مقدس و سال بعد غرفۀ دفاع مقدس، سال گذشته در نمایشگاه بین المللی مسکو شرکت کردیم، امسال در نمایشگاه بین المللی چین شرکت کردیم. مقدمۀ حضور فعال ما در نمایشگاه ها باید ترجمه باشد، هم خود سازمان ما 5، 6 کتاب ترجمه عربی و انگلیسی کار کرده است مجموعه های دیگری هم شرکت کردند.
کار ترجمه کار سختی است، کسانی که در این زمینه کار میکنند، تجربیات ناموفق هم داشتند مثلاً ما کتاب عربی چاپ کردیم. یک ایرانی که زبان عربی بلد است، کتاب را ترجمه کرده است و وقتی عربها میخوانند خیلی مورد قبول آنها نیست کتاب ترجمه باید طوری ترجمه شود که زبان اصلی مترجم آن باشد باید کسانی که فارسی بلد است کتاب را ترجمه کند، یک انگلیسیزبان که فارسی بلد است باید ترجمه کند.
ما از سال گذشته شروع کردیم با جامعه المصطفی این کار را شروع کردیم ولی نتیجۀ آن زمانبر است، انشاءالله اوج آن شاید در سالهای بعد مشخص شود، امسال ما باز در برنامههایمان ترجمه 5 کتاب داشتیم که دوستان شروع کردند، ضمن اینکه تمام کارشناسان این حوزه میگویند به غیر از بحث ترجمه نشر کتاب ترجمهشده هم باید توسط انتشارات خارجی انجام شود. متاسفانه با شرایطی که علیه جمهوری اسلامی وجود دارد کتابی که در جمهوری اسلامی چاپ میشود حتی ورود آن به بعضی از کشورهای عربی ممنوع است، اگر چاپ ایران باشد اجازۀ ورود به کشورشان را نمیدهند.
حالا همان کتاب در آن کشور چاپ شود مثلاً در بیروت چاپ شد، یا در انگلستان یا فرانسه چاپ شود، ما به زحمت این تجربه را به دست آوردیم و از سال گذشته دوستان ما در نمایشگاه کتاب صربستان، ناشرین صرب را پیدا کردند و آنها ابراز علاقه کردند، نمونه کتابهای ما را دیدند و پسندیدند و گفتند ما حاضریم مشارکت کنیم.
ما الان در حوزۀ نمایشگاه بینالمللی دنبال ناشرین خارجیای هستیم که بیشتر کتابهای دفاع مقدسی که جنبۀ رمان دارد و در کشور آنها مخاطب هم دارد را در کشور خود منتشر کنند. جامعۀ هدفمان هم عمدتاً روسیه و کشورهای روسزبانی است که در آسیای میانه و قفقاز زیاد داریم، ضمن اینکه هم فرهنگ و تاریخشان تا حدی با ما همخوانی دارد.
امسال یک نمایشگاهی هم در هندوستان برگزار میشود که بنا داریم در آن شرکت فعالی داشته باشیم. برای نمایشگاه بینالمللی کتاب هندوستان هم حساب جداگانهای باز کردیم. فکر میکنیم به خاطر فارسیزبانهایی که در هندوستان هستند و نزدیکی فرهنگی ما با آنها فضای خوبی را درآسیای میانه یا شبهجزیره هند و کشورهایی مانند پاکستان، هند و بنگلادش و کشورهایی که سبقۀ فرهنگی هم با ما دارند.
ما برای این کار باید بازاریابی کنیم، مثلاً از روسیه که دوستان برای من تعریف میکردند، میگفتند آشنایی زبان روسها حتی به انگلیسی هم ضعیف است چه برسد به فارسی، میگفتند کتابهایی که ما عرضه کرده بودیم، یا جذب کتابهایی میشدند که جلدش زیبا است که ما در این زمینه هم کتاب هایی را منتشر کردیم که اینها خیلی مخاطب دارد. در این مسیر وابستگان فرهنگی ما خیلی میتوانند کمک کنند.
در حوزه نویسندگان نیز یکی از اهداف ما جذب نویسندگان خاکستری است. یعنی نویسندگانی که قلمهای خوبی دارند و در حوزههای دیگر کتاب نوشتند و کتابهای آنها هم خیلی پرفروش است و مورد توجه است. برای آنها برنامههای راهیان نوری گذاشتیم و آنها را به مناطق عملیاتی دفاع مقدس بردیم و به آنها رشادت های شهدا را نشان دادیم تا بتوانند در این زمینه هم قلم بزنند که در این حوزه موفق بودیم. در تربیت نویسنده هم ما اردوهایی در استان ها برگزار میشود که از تهران چندین نویسنده مطرح به علاقمندان آموزش میدهند و از بین آنها افراد توانمندی پیدا میشوند و آنها در این حوزه کتاب های خوبی را مینویسند.
منبع: تسنیم