روایتی نو از ده سال پرونده هسته ای ایران/9

چرا ایران از سلاح شیمیایی استفاده نکرد؟

ایران هیچ‌گاه در پاسخ به این حملات، از سلاح های شیمیایی علیه سربازان صدام استفاده نکرد.مقامات آمریکا و رسانه‌های خبری باید به این سوال پاسخ دهند که چرا این اتفاق(حمله شیمیایی ایران به عراق) رخ نداد و این مساله در حوزه مساله هسته‌ای ایران به چه معنی می تواند باشد.
کد خبر: ۲۷۰۴۸
تاریخ انتشار: ۱۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۶ - 04September 2014

چرا ایران از سلاح شیمیایی استفاده نکرد؟

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، گرت پورتر نویسنده، تحلیلگر و تاریخ دان آمریکایی است که پیش از این و در سالهای جنگ ویتنام از فعالان ضد جنگ و صاحب اثر در این حوزه است. تا کنون شش اثر از وی منتشر شده است که ازجمله آنها می توان به (آمریکا،ویتنام و توافقنامه پاریس) و (کامبوج،انقلاب و قحطی) اشاره کرد.وی در تازه ترین اثر خود به بررسی بحران ده ساله هسته ای ایران و عوامل شکل گیری آن پرداخته است.کتاب روند برنامه هسته ای ایران از زمان رژیم پهلوی را بررسی می کند و پس از ذکر مقدمه ی کوتاهی در این باره به بررسی تحولات برنامه هسته ای ایران پس از انقلاب اسلامی می پردازد.وی در کتاب خود به مخالفتها و سنگ اندازی های کشورهای غربی از همان ابتدای انقلاب اسلامی  می پردازد وتاکید می کند که سنگ اندازی ها و کارشکنی های غرب بود که نهایتا به پیگیری سیاست خود کفایی هسته ای توسط ایران انجامید. بخش نهم از ترجمهی این کتاب در ادامه می آید:

فصل سوم:سیاست های هسته ای ناشناخته ایران
ایران و سلاح های شیمیایی
تحلیل گران غربی به صورت سیستماتیک منکر نقش موثر فقه شیعه در سیاست هسته ای ایران شده اند.نهاد کلیدی ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران اختیارات گسترده ای در موضوعات مختلف، به رهبر عالی این کشور می دهد و از همین رو، از سوی منتقدان به عنوان نهادی تئوکراتیک و ناسازگار با دموکراسی دیده می شود.اما از شروع جنگ ایران و عراق در سال 1980 مشخص شد که فقه اسلامی رهبر عالی ایران سدی محکم در برابر دستیابی و استفاده از سلاح کشتارجمعی بود.بخش مهمی از تاریخ ناگفتهی برنامه هستهای ایران، مرتبط با سلاحهای شیمیایی در جنگ ایران و عراق است.رنجی که ایرانیان از سلاح های شیمیای متحمل شدند در سالهای پس از جنگ جنگ جهانی اول بی سابقه بود.طبق آمار رسمی، 20 هزار نفر در اثر عامل اعصاب سارین، سومان و نیز گاز خردل  کشته شدند(از این تعداد 7000 نفر آنها در دم جان سپردند) و 100 هزار نفر نیز دچار جراحتهای سنگین شدند. تا 20 سال پس از این حملات نیز همچنان، 55 هزار نفر به دلیل عوارض سلاحهای شیمیایی تحت درمان بودند.اکثر تلفات، ناشی از گاز خردل بود.عوارض بیماری در مجروحان شیمیایی گاز خردل تا زمان مرگش این افراد (که ممکن است دهه ها طول بکشد ) مداما افزایش پیدا می کند.سال 2002 مرتضی امین پور سرباز سابق ایرانی که بواسطهی گاز خردل شیمیایی شده بود این گونه بیان کرده بود:"گاهی اوقات آرزو می کنم که ای کاش با گلوله کشته می شدم."
با این حال ایران هیچگاه در پاسخ به این حملات، از سلاح های شیمیایی علیه سربازان صدام استفاده نکرد.مقامات آمریکا و رسانههای خبری باید به این سوال پاسخ دهند که چرا این اتفاق(حمله شیمیایی ایران به عراق) رخ نداد و این مساله در حوزه مساله هستهای ایران به چه معنی می تواند باشد.(پاسخ به)این پرسشها منتج به ارزیابی مجدد نسبت به نقش فتوا علیه سلاحهای کشتار جمعی خواهد شد.فتوا به معنی حکمی است که توسط محققان اسلامی با صلاحیت صادر می شود.فتوا سند رسمی و قانونی نیست و (مانند قانونهای رسمی)چاپ نمی شود اما هنگامی که از سوی ولی فقیه جمهوری اسلامی ایران صادر شود اثری مستقیم و قدرتمند بر سیاست این کشور می گذارد.این تاثیرگذاری به میزان زیادی در جنگ ایران و عراق ثابت شد.فتوای بنیانگذار جمهوری اسلامی آیت الله روح الله خمینی علیه در اختیار داشتن و استفاده از سلاح های شیمیایی از گسترش و استفاده این سلاح در طول هشت سال جنگ جلوگیری کرد.عدم استفاده از سلاح شیمیایی توسط ایران باید بسیار بیش از این در بحث های ناظر بر گرایش ایران نسبت به سلاح های کشتار جمعی از جمله سلاح اتمی، تاثیر بگذارد.با این حال افکار عمومی در آمریکا، ایران و عراق را در بدترین حمله ی شیمیایی جنگ یعنی بمباران حلبچه که مارس 1988 رخ داد مقصر می داند و همین موضوع، مساله عدم استفاده از سلاح شیمیایی توسط ایران را به گوشه ای رانده است.حمله به حلبچه بزرگترین حمله شیمیایی به شهروندان در تاریخ مدرن بود که حداقل 5000 کشته داشت و تاثیرات طولانی مدت و وخیمی بر 7000 نفر دیگر گذاشت.دلیل آشفتگی پیرامون این حمله(ومقصردانستن هر دوطرف)سند طبقه بندی شده آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا بود که در آن زمان منتشر شد و ایران و عراق را به یک اندازه در حمله به حلبچه مقصر میدانست. ایران ادعا میکرد که عراق از هیدروژن سیانید  در این حمله استفاده کرده است.مادهای که به گفتهی آژانس اطلاعات دفاعی در زرادخانه های عراق وجود نداشته است و همین مساله، دلیل اصلی مدعای آژانس (مبنی بر مقصر دانستن ایران) بود.نویسنده این گزارش اطلاعاتی در مصاحبه با پاتریک تایلر این گونه گفته بود:"ما مطمئنیم که ایران از سیانید استفاده کرده است،این بخشی از شواهدی است که به موجب آن ایران را محکوم می کنیم."آژانس اطلاعات دفاعی همچنین تصاویر و عکسهایی مبنی بر استفاده از سیانید جمع آوری کرده بود که در آنها انگشتان و پوست قربانیان حلبچه به رنگ آبی کم رنگ درآمده بود.اما واقعیت این است که این رنگ در اثر گاز اعصاب نیز ایجاد می شود و مختص به سیانید نیست.با این وجود برخی از تحلیلگران سیا مانند کنت پولاک برپایه شواهدی چون نشانه های مرگ بر اثر سیانید و این که عراق سیانید در اختیار نداشته است، معتقد بودند که هر دو طرف در حلبچه از سلاح شیمیایی استفاده کرده اند.اما پولاک تصدیق کرد که هیچ شاهد دیگری مبتنی بر استفاده ایران از سلاح شیمیایی در طول جنگ وجود ندارد.تحلیلگران سیا که بر این عقیده(استفاده ایران از سلاح شیمیایی) بودند  نیز سرانجام از گفته های خود عقب کشیدند.


گزارش جهتدار آژانس اطلاعات دفاعی
پاتریک تایلر بعدها دریافت که نویسندگان گزارش آژانس اطلاعاتی دفاعی آمریکا که مدعی استفاده ایران از سیانید شده بود منافعی کاملا مستقیم با این موضوع داشتند.وزارت دفاع آمریکا در سالهای 1987 و 1988 برای حمله هوایی به مناطق مرکزی ایران مانند تهران و دیگر شهرها اطلاعاتی جزئی و دقیق در اختیار فرماندهی عالی عراق قرار داده بود.نویسندگان گزارش مذکور نیز در این طرح مشارکت داشتند.
سرهنگ پات لانگ و معاونش سرهنگ دوم ریک فرانکونا در عملیاتی به نام Druid Lancer فهرستی از هدف های حمله و نیز عکس های ماهواره ای دقیق را در اختیار عراق قرار داده بودند.این دو با در دست داشتن تخمین خسارات بمباران به منظور کمک به طراحی هر یک از حمله ها بین بغداد و واشنگتن در رفت و آمد بودند.آنها  می دانستند که نیروی هوایی صدام برای حمله به هدف های تعیین شده توسط گروه آمریکایی به مهمات خود سلاح های شیمیایی اضافه می کنند.بنابراین منافع شخصی وسازمانی نویسندگان گزارش ایجاب می کرد تا جایی که می توانند تقضیر بمباران شیمیایی حلبچه را بر گردن ایران بیندازند.در مصاحبه ای که برای نوشتن این کتاب با تایلر داشتم او به من گفت که نه گزارش آژانس پیرامون حملهی حلبچه و نه ادعای استفاده ایران از سلاح شیمیایی در طول جنگ به هیچ وجه قابل قبول نیستند. ما اکنون می دانیم که این مساله توسط کسانی گزارش شد که (با ایران)تضاد منافع داشتند.  
نتیجه گیری تیلر در کتاب رابطه زهرآگین که هیلترمن درسال 2007 پیرامون بمباران شیمیایی حلبچه منتشرکرد تایید شد.هیلتر من بر پایه مصاحبه های متعدد با مقامات عراقی و افراد آگاه به حملات شیمایی در طول جنگ نتیجه گرفت که نه تنها ایران علیه مردم حلبچه از سلاح شیمیایی استفاده نکرده است بلکه شاهد محکمی مبنی بر استفاده ایران از سلاح شیمیایی در طول سالهای جنگ نیز وجود ندارد.او همچنین در این کتاب با لانگ هم مصاحبه کرده است.فردی که به گفته خودش تا سال 2000 بر این نظر که ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرده است سماجت میکرده است.هیچ گونه مدرک قابل اعتمادی مبنی بر تلافی ایران نسبت به حملات شیمییایی سیستماتیک عراق علیه مردم ایران وجود ندارد و این مساله امری غیرعادی و بی سابقه در تاریخچه ی جنگ های مدرن است.هیلترمن در کتاب خود آشکارا با مقامات آمریکا در این که ایران برای سالها برنامه محرمانه نظامی اتمی داشته است هم نظر است.او این مساله ی غیر متعارف (عدم استفاده از سلاح) را این گونه شرح میدهد که در زمان سقوط شاه برنامه تحقیقاتی وی به منظور توسعه سلاح های شیمیایی چندان پیشرفت نکرده بود و جمهوری اسلامی مجبور بود خود این برنامه را آغاز کند.او استدلال می کند که ایران توانایی ساخت سلاح شیمیایی را در سالهای پایانی جنگ به دست آورده یود.اما توضیح نمی دهد که چرا ایران طی شش سال نتوانسته بود به فناوری نسبتا سادهی سلاح های شیمیایی دست یابد و نیز چرا پیش از پایان جنگ از توانایی بدست آمده در زمینه سلاح های شیمیایی استفاده نکرد.به هرحال نمی توان دلیل عدم حمله شیمیایی ایران به عراق در پاسخ به حملات شیمیایی این کشور را ناتوانی در ساخت سلاح شمییایی دانست.بخش (صنابع) شیمیایی ایران پیشرفته بود و می توانست سلاح هایی مشابه سلاح های عراق تولید کند.علی اصغر سلطانبه سفیر سابق ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در مصاحبه ای که سال 2009 انجام داد این گونه گفته بود: "همه می دانند که صنایع شیمیایی ایران بسیار پیش رفته تر از عراق بود."پیشرفته بودن بخش شیمیایی عراق در گزارش های آژانس دفاعی نیز ثبت شده است.
هیلترمن با بیان این که ایران در دهه 1990 توسعه سلاح های شیمیایی خود را پذیرفته بود به دنبال تقویت استدلال خود در کتاب است.در اظهاراتی قابل تامل که سال 1998 در کنفرانس کشورهای شرکت کننده در کنوانسیون سلاح های شیمیایی ایراد شد محمد البرزی تصمیم ایران مبنی بر توسعه توانایی سلاح های شیمیایی در سالهای جنگ را یادآور شد.سرویس های اطلاعاتی آمریکا در تخمین های خود نسبت به برنامه هسته ای ایران و برنامه ادعایی سلاح های شیمیایی همواره میان توانایی بالفعل  و بالقوه سلاح های کشتار جمعی تمایز قائل شده اند.البرزی تاکید می کند که پس از آتش بس آگوست 1988 تصمیم عوض شد و پروسه توسعه توانایی سلاح های شیمیایی متوقف شد.سال 2003 هیات ایرانی شرکت کننده در کنوانسیون تایید کرد که ایران تحت نظر دبیرخانه کنوانسیون کارخانه های سلاح شیمیایی خود را نابود کرده است.


چرا ایران از سلاح شیمیایی استفاده نکرد؟
مهم ترین دلیل عدم استفاده ایران از سلاح شیمیایی در طول جنگ ناتوانی این کشور در ساخت این سلاح نبود بلکه آیت الله خمینی به عنوان ولی فقیه استفاده از این سلاح ها را ممنوع کرده بود.پس از آن که نیروهای عراقی شروع به استفاده از سلاح های شیمیایی کردند مقامات نظامی ایران گزینه ی تلافی با استفاده از این سلاح ها را مطرح کردند اما آیت الله خمینی به دلیل ممنوعیت استفاده از این سلاح در اسلام، از این کار جلوگیری کرد.این مطلب را سید حسین موسویان مقام ارشد وقت وزارت خارجه که بسیار به رفسنجانی(فرمانده نیروهای نظامی از میانه سال 1988)نزدیک بود می گوید.مطابق با مصاحبه ی یک روحانی ارشد شیعه با خبرنگار آمریکا در سال 2003 فتوای خمینی علیه سلاح های شیمیایی بازتاب اجماع فقهای قم بر ممنوع بودن این چنین سلاح هایی بود.این تصمیم خمینی تنشی آشکارا بین نیاز ایران به بازداشتن عراق از بمباران شهرها و حمله شیمیایی بیشتر و تعهد ایران به اصول اسلامی ایجاد کرد.حملات شیمیایی عراق به خصوص وقتی با بمباران شهرها همراه می شد روحیه سربازان و مردم این کشور را تضعیف می کرد.ایران دهها مروح شیمیایی خود را برای درمان به اروپا فرستاد  و از سازمان ملل درخواست کرد که پیرامون این حملات تحقیق کرده و عراق را به دلیل نقض قوانین جنگ محکوم کند.با این حال آمریکا، انگلیس و فرانسه در این موضوع سکوت کردند و شورای امنیت سازمان ملل نیز هیچ گاه عراق را، به خاطر نقض پروتکل ژنو(ممنوعیت استفاده از سلاح های شیمیایی) محکوم نکرد.
ایران حدی از بازدارندگی در مقابل عراق را می خواست و به همین دلیل بود که هیچ گاه مقامات ایران در طول جنگ صریحا به این فتوای خمینی اشاره ای نکردند.در مقاطع مختلف مقامات عالیرتبه ایران هشدار دادند که خودداری ایران از استفاده از سلاح شیمیایی تا ابد ادامه نخواهد داشت و اگر عراق سریعا این حملات را متوقف نکند ایران مجبور به تلافی خواهد شد.با این حال هیچ گاه صریحا تهدید به حمله شیمیایی نکرند.یکی از اولین اظهارات در این باره را رفسنجانی رئیس وقت مجلس مارس سال 1984 در نماز جمعه دانشگاه تهران گفت:"در حال حاضر ما متعهد به عدم استفاده از سلاح شیمیایی هستیم اما نمی دانم این مساله تا چه زمانی ادامه خواهد یافت...اگر آنها به این حملات خود ادامه دهند می توان باز هم صبر کرد؟"
همان سال نماینده ایران در سازمان ملل نظر ایران را پیرامون این موضوع را جزئی تر توضیح داد:"اگر عراقی ها به جنایت خود ادامه دهند ما توانایی ساخت سلاح شیمیایی را داریم و ممکن است از آن استفاده کنیم.اما معتقدیم اقدام به تلافی زمانی منطقی است که همه ابزارهای ممکن برای منع عراق از ادامه حملات را به کار برده باشیم و با این حال این کشور باز هم به جنایت خود ادامه دهد." اوایل 1986 وزیر خارجه ایران علی اکبر ولایتی به خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل هشدار داد که اگر جهان واکنش فوری به عراق نشان دهد،چارهای برای ایران نمانده جز آنکه برای جلوگیری از حملات شیمیایی دست به اقدامات جدیدی بزند.آگوست 1986 نیز هنگامی که خبرنگار از رفسنجانی پرسید چرا ایران با سلاح های شیمیایی این حملات را تلافی نمی کند این گونه گفت:"در روزهای گذشته اقدامات مشخصی را انجام داده ایم و می توانیم از همان نوع تلافی کنیم."
 

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار