به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، منطقه خلیج فارس با دارا بودن دو سوم ذخایر نفت، یک سوم ذخایر گاز طبیعی جهان و موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیک خاص کانون توجه بسیاری از کشورها و قدرتهای فرامنطقهای بوده است. این منطقه برای کشورهای فرامنطقهای مخصوصا آمریکا از لحاظ اقتصادی، (وجود منابع عظیم انرژی)، ترانزیت نفتی و همچنین از لحاظ سیاسی که با منازعات اعراب و اسرائیل گره خورده، بسیار حائز اهمیت است.
برخی از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به دلیل فقدان مشروعیت داخلی، عدم یکپارچگی سیاسی، عدم تاثیرگذاری کارآمد بر سیاستهای جهانی و منطقهای در ارتباط با دیگر کشورها، وجود اختلافات قومی-مذهبی، عدم همکاری دول عرب منطقه جهت ثبات امنیت در منطقه، بیاعتمادی این کشورها نسبت به یکدیگر و ضعف ساختاری هنوز نتوانستند منافع، امنیت و اهداف خود را عملی سازند و لذا مجبور شدهاند دست به دامن کشورهای فرامنطقهای مخصوصا آمریکا شوند و در نتیجه به پایگاهی برای دخالت این کشور تبدیل شدهاند. به دلیل اینکه زمینه مشارکت و همکاری دو جانبه و چند جانبه در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس بسیار کمرنگ بوده، لذا این کشورها برای حفظ امنیت خود از کشورهای فرامنطقهای مخصوصا آمریکا درخواست کمک کرده و بدین ترتیب زمینه حضور آمریکا و سایر کشورهای فرامنطقهای در منطقه با هدف حفظ امنیت و ثبات منطقه برای متحدین عرب فراهم شده است.
حضور آمریکا در منطقه خلیج فارس پس از جنگ جهانی دوم و فروپاشی شوروی با سه رویداد مهم پررنگتر شد؛ رویداد اول: جنگ ایران و عراق (۱۹۸۸-۱۹۸۰) که هشت سال به طول انجامید، رویداد دوم: جنگ دوم خلیج فارس (۱۹۹۱) اشغال کویت توسط عراق و حمله آمریکا و متحدانش برای آزادسازی کویت. رویداد سوم: جنگ سوم خلیج فارس (۲۰۰۳) اشغال عراق توسط آمریکا.
در تمامی این جنگها نقش آمریکا و متحدانش کاملا مشهود بوده است که پیامد آن مسابقه تسلیحاتی و فروش سلاح و جنگ افزارهای فراوانی است که علاوه بر منافع اقتصادی فراوان سبب استمرار حضور آمریکا و افزایش مداخلات این کشور در منطقه شده است. این در حالی است که از زمان استقرار نیروهای آمریکایی تاکنون، منطقه معضلات فراوانی را تجربه کرده است؛ مانند وجود گروهکهای افراطی و تروریستی که غالبا توسط آمریکا، متحدان عرب و غیر عرب تغذیه تسلیحاتی، مالی، و مراسلاتی میشوند، دامن زدن به مناقشات و اختلافات قومی جهت تجزیه کشورهای منطقه که نتیجه آن تضعیف این کشورها میباشد و تحریک و ایجاد مناقشات مذهبی مانند اختلاف شیعه و سنی و نیز اشاعه وهابیت و سلفیگری که سبب گسترش تنشهای مذهبی و تروریسم با هدف متشنج کردن منطقه از طریق مداخلات بازیگران ذی نفع صورت گرفته است.
افزایش تنشها، تقویت گروههای تروریستی و جو متشنج منطقه، زمینه مساعدی برای آمریکا ایجاد کرده است تا حضورش را در منطقه تثبیت کند و به مداخلات خود در امور داخلی کشورهای منطقه ادامه دهد و بازار فروش تسلیحات خود را داغ نگه داد.
رویکرد امنیتی ایران
اصلیترین چالش ایران در جنوب و حاشیه خلیج فارس، گسترش حضور آمریکا در این منطقه و عدم امنیت پایدار به دلیل موقعیت ژئوپلتیک، ژئواکونومیک و استراتژیک منطقه است که آن را عرصه رقابت قدرتهای فرامنطقهای کرده است. بدین منظور ایران در رویکرد امنیتی خود در این منطقه، مشارکت و همکاری با کشورهای منطقه، اتخاذ سیاست مستقل از قدرتهای فراملی و فرامنطقهای شرق و غرب، تغییر موازنه قدرت در منطقه، ایجاد ترتیبات امنیتی پایدار با توافق کشورهای منطقه و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات از طریق سیاستهای تنشزدایی را مورد توجه قرار داده است. مشارکت کشورهای منطقه در از بین بردن چالشها و تنشهای منطقه میتواند سبب کاهش بیاعتمادی کنونی در بین کشورها منطقه و عدم نیاز به حضور نظامی قدرتهای فرامنطقهای جهت رفع تشنجات این منطقه شود که نتیجه آن ایجاد نظام امنیتی پایدار در منطقه است. این مهم نیاز به برنامهریزی دراز مدت دارد تا بر پایه الگوی امنیتی مبتنی بر همکاری و مشارکت، تعارصات امنیتی در سطوح ملی، فراملی، منطقهای و فرا منطقهای صورت پذیرد.
گزارش از علی رضایی
انتهای پیام/ 411