به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «حجت احمدجانی» سال ۱۳۴۵ در فومن چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام ۲۴ دی ۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم (بقره آیه ۲۱۸)
آنان که بدین اسلام گرویدند و از وطن خود مهاجرت کردند و در راه خدا جهاد کردند؛ آنان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند؛ که خدا بر آنان بخشاینده و مهربان است.
به نام الله، محمد، علی، حسن، حسین و فاطمه که پنج اسم از اسماء الهی و به نام آخرین اسم از اسماء مطهر امام زمان مهدی فاطمه که عزیز زهراست و نشان دهنده قبر گمنام مادرش است و با سلام به رهبر کبیر و با سلام بر خانواده محترم شهدا و با سلام و درود بر شهدای جنگ تحمیلی و با سلام بر مجروحین و معلولین.
آری بر هر انسانی مرگ واجب است، خوشا بحال آنکس که مرگش در راه خدا باشد و من به عنوان یک بنده حقیر از خداوند متعال میخواهم که مرگم را در راه خودش قرار دهد؛ بله مرگ امری است واجب، ولی چند کلمهای صحبت دارم که بر روی کاغذ میآورم.
بله برادران و خواهران مرگ چیزی است که این دنیا را وداع گفتن و به دنیای ابدی پیوستن است، دنیایی که هر انسان پرونده اعمالش را گرفته و نگاه میکنند بعضیها خوشحال و بعضیها ناراحت، چرا باید ناراحت شویم برای اینکه در دنیای مادی به مادیات و زرق و برق دنیا دل بستیم و خداوند را فراموش کردیم و این است نمرات پرونده عمری بد است پس بیایید رها کنیم دنیای مادی را یک مقدار به خود بیاییم که آیا آنکس که دارد چه میکند و آنکس که ندارد چه میکند ببینیم کدام یک بهتر است.
همانطوری که معلوم است آنکس که ندارد بیشتر به فکر خداوند است خداوند خودش فرموده که من بندهام را در سه جا امتحان میکنم: یک در مقام، دوم در ثروت و سوم در مصیبت و خوش به حال آنکس که از این آزمون الهی خوب بیرون بیاید، بیا رها کنیم دنیا را و به دنیای معنوی بپیوندیم، دنیایی که انسان در حالت عرفان به جایی میرسد که با امام زمان خود ملاقات میکند چرا ما یکی از آنها نباشیم خداوندا از تو میخواهم که حتی برای یک لحظه که شده مرا به خودم وامگذار.
خوب مادر جان امیدوارم که مرا ببخشی از اینکه آنگونهای که باید میشد نتوانستم جبران زحمات تو را بنمایم، تو واقعا در حق من مادری کردهای فقط تنها چیزی میتوانم بگویم این است که انشاءالله شما مادران خوب را با مادر بزرگمان زهرا (س) محشور فرماید و تنها خواهشی که از شما دارم اینست که در مرگم به سر و سینه مزن، چون طاقت گریه تو را ندارم و در مرگم شجاع باش و مرگ فرزندت برایم افتخار بدان هم برای خود و هم برای فرزندت و شما ای پدر عزیز امیدوارم که مرا ببخشید از اینکه نتوانستم آنگونه با شما همکاری کنم و از شما میخواهم که در مرگم ناراحت نباشی و یک صحبتی با برادرم دارم محمد جان درس خودت را خوب بخوان و سعی کن جای مرا در خانه پر کنی و شما خواهرانم در حجاب خودتان سخت کوشا باشید؛ چون حجاب که از حضرت فاطمه (س) به ما رسیده.
خوب پدر و مادر جان من در حدود ۳۵ عدد روزه و یک سال و نیم را بدهکارم.
در پایان از خداوند میخواهم که شهادت را نصیبم گرداند و من شهادت در راه خدا را یک سعادت برای خود میدانم بارالها موقع شهادت همچون عباس (ع) شهیدم گردان تا در آن دنیا پیش او خجل نشوم.
پروردگارا آن هنگام که رزمندگان ما بر قلب دشمن حمله کردند یاد دنیا را از خاطرشان محو کن تا به دلربایی فریبندهاش فریب نخورند و خود را نبازند بارالها پروردگارا رحمت و درود بیپایانت را بر دادگستر جهان قائم آل محمد محمدی موعود ابلاغ فرما و نایب بر حق او امام خمینی را تا قیام حضرتش حفظ فرما.
آمین یا رب العالمین
والسلام»
انتهای پیام/ 111