به گزارش خبرنگار دفاع پرس در یزد، «محمدصادق خدایی» شاعر جوان کشور است که اگر چه بسیار جوان است، اما سالها است که در خاکریز فرهنگی ادای دین میکند، شاعری از کویر یزد که با شعر «دوربین بابا» رتبه اول کنگره سراسری شعر دفاع مقدس را به خود اختصاص داد.
وی فرزند اول یک خانواده روحانی است که در کودکی دوست داشت خلبان شود، اما تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد روانشناسی مشاوره ادامه داد و امروز مدیر فروش یک شرکت بازرگانی است.
خبرنگار دفاع پرس به گفتوگو با این شاعر جوان و ارزشی کشور پرداخته است که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
دفاع پرس: از چهموقع و چگونه به سرودن شعر پرداختید؟
از روزهای قبل از دبستان با برادرم «راشد» جلوی آینه کمد دیواری میایستادیم و به سبک برنامههای کودک، برنامه اجرا میکردیم. برنامه کودک هم که بدون شعر نمیشد! کم کم به جای شعرهای مرسوم کودکانه، خودم یک چیزهایی را سرهم میکردم و با آهنگ اصلی میخواندم.
البته اولین شعر رسمی و ساختارمند را در 12 سالگی سرودم. همان شبی که مادرم رب گوجه میپخت و من هم در حیاط، همراه او شب زندهداری میکردم. صبح راه افتادم دنبال خوشنویس و بالاخره پدر یکی از همکلاسیهای برادرم قبول کرد که این شعر را خوشنویسی کند!
دفاع پرس: دوست دارید با شعر به کجا برسید؟
آرزو بر جوانان عیب نیست. من خیلی دوست دارم [که] در شعر به مراتب بالاتر برسم. ولی این را هم میدانم که اولاً ظرفیت افراد یکسان نیست، ثانیاً هیچ مرحلهای خط پایان نیست. اگر در مسیر رشد ذوقی باشم و چیزهای تازهای بیاموزم، ناراضی نخواهم بود.
دفاع پرس: از دفاع مقدس در شعرهایتان بگویید؟
دفاع مقدس، شعر مقدس میخواهد. اینها با حرف درست نمیشود. متأسفانه ما در این سالها بیشتر حرف زدیم و بیانیه صادر کردیم.
شعر دفاع مقدس، شعر جنگ نیست. شعری است که در تاریخ، الهام بخش بشریت است. خیلی عرصه سختی است. مخصوصاً با رقیبان فرهنگی که ما داریم و دارند با توان 100 درصدی کار شبانهروزی میکنند.
دفاع پرس: شما نسل بعد از جنگ هستید و جنگ را لمس نکردهاید، چگونه واقعیتهای نادیده را در شعر منعکس میکنید و چگونه احساسات را در شعر جاری میسازید؟
نسل ما از پدر و مادرش خاطرات آن روزها را میشنود، مطالعه میکند، فیلم میبیند، اما ایجاد ارتباط منطقی و صحیح با مفاهیم دفاع مقدس مستلزم کار هنری و فرهنگی است. ما هم سهیم هستیم در این موضوع. شما ببینید چقدر کار هنری مؤثر درباره جنگهای جهانی یا جنگ ویتنام ساخته شده است. قطعاً این کارها مؤثر است که نظام سرمایهداری پشتیبان مالی آنها است.
دفاع پرس: اعتقادی به جنگ نرم دارید؟ در جایگاه هنر و خاصه شعر، آیا خود شعر میتواند تهدید باشد؟
«جنگ نرم»، «شبیخون فرهنگی» یا هر نام دیگری که روی آن بگذاریم، وجود دارد. این جنگها هم فتوحات دارد و هم شکست. یعنی الآن امکان دارد خرمشهر فرهنگی ما اشغال شده باشد و صدای جهان آرا را هیچ کسی نشنود.
اما در جنگ نرم چه میتوان کرد؟ این را باید مهندسان فرهنگ بگویند. هرچند که آگاهی سطحی از وجود جنگ نرم هم خوب است، ولی نباید این موضوع را در همین سطح نگه داشت. جنگ هم لوازم میخواهد هم مردان جنگی!
دفاع پرس: اگر زمان به عقب برمیگشت و اکنون در هشت سال دفاع مقدس بودیم، تصمیم شما برای حضور در جبهه چه بود؟
خدا کند زمان هیچ وقت برنگردد. اما قطعاً من هم کاری را میکردم که پدرم کرد. مثل بیشتر پدرهای این سرزمین.
دفاع پرس: چرا شعر کودک را در حوزه دفاع مقدس انتخاب کردهاید؟
حوزه شعر کودک خیلی مهم است. اگر بگویم چقدر از باورهای صحیح و غلط امروز ما ریشه در شعرهای کودکانه دارد، اشتباه نگفتم. وقتی اینقدر شعر کودک تأثیرگذار است، حتما باید افرادی وارد این عرصه بشوند.
من از 4 سال قبل شعر کودک را شروع کردم و الحمدلله بازخورد خوبی گرفتم. در این مدت حدود 10 جلد کتاب شعر کودک از من به دست کودکان رسید که دوست دارم هیج وقت ارتباطم با این حوزه قطع نشود.
دفاع پرس: موضوعاتی که امروز نسل شما در شعر دفاع مقدس باید منعکس کنند. چیست؟
من نمیتوانم برای شاعران نسل خودم چارچوب تعیین کنم، ولی برای خودم که میتوانم!
من این طور فکر میکنم که موضوعی قابلیت و اهمیت بیشتری در شعر دفاع مقدس دارد که موضوع روز نسل ما باشد، تمام هنر یک هنرمند یا شاعر همین است دیگر! همین موضوع است که بین نسل امروز و نسلی که دفاع مقدس را مدیریت کرد، پیوند برقرار میکند.
دفاع پرس: از نظر شما بهترین شعر دفاع مقدسی که خواندهاید کدام است.
من شعرهای زیادی با موضوع دفاع مقدس خوانده و شنیدهام. ولی درستتر این است که بگویم بهترین شعر دفاع مقدس هنوز سروده نشده. خوش به حال شاعری که سراینده آن شعر است.
دفاع پرس: بهترین سوژهای که تاکنون در شعرهایتان منعکس کردهاید چه بوده است؟
من سعی میکنم سوژههایی را مورد توجه قرار هم که کمتر به آنها توجه شده است. این کار 2 فایده دارد. هم شعر شاعر به واسطه تازگی زاویه دید، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و هم دید ما نسبت به مفاهیم بازتر خواهد شد. در این سالها شاید در شعرهای دفاع مقدسی من 2 سوژه بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. یکی غزلی از دوران دانش آموزی با نام «بیسیم» که از خودم معروفتر است و دیگری اولین شعر کودکم با نام «دوربین بابا» که در حضور چهرههای نامدار شعر کودک، رتبه اول کنگره سراسری شعر دفاع مقدس را به خود اختصاص داد.
دفاع پرس: شعرهای دفاع مقدس امروز چقدر بازگو کننده روح حماسه و عرفان هشت سال دفاع مقدس هستند؟
این که چقدر شعرهای دفاع مقدس بازگو کننده روح حماسه و عرفان آن دوران هستند را باید پژوهشگران این عرصه پاسخ بدهند. اما من به سهم خودم باید بگویم که ما در این عرصه توفیق متوسط داشتیم.
یعنی بیتوجه نبودیم ولی خیلی هم شاهکار نداشتیم. الان وقت آن است که رد پای ارزشهای جبهه را در کوچه و خیابان امروز پیدا کنیم. باز به شعر کودک ارجاع میدهم که در همین استان ما، بیشترین سوژه این بود که مثلا پدری شهید شده و همسر و دخترش دارند برایش گریه میکنند.
دفاع پرس: سربندی که برای شعرهایتان انتخاب میکنید چیست؟
ترجیح میدهم روی سربندی که انتخاب میکنم، نوشته باشند: «یا صادق آل محمد...». علم و معرفت ما باید نسبت به ائمه افزایش یابد و خدای ناکرده برخی ائمه نزد شیعیان غریب نباشند.
دفاع پرس: نقش شعر در جریانات بعد از جنگ چیست؟
شعر متأسفانه در جریانات بعد از جنگ تاثیر مهمی نداشته و بیشتر منفعل بوده تا اینکه جریان ساز باشد. در زمان پیروزی انقلاب و مخصوصاً دفاع مقدس، نقش شعر و البته تلفیق آن با موسیقی خیلی پررنگ بود.
من هنوز هم وقتی مثال نوای «ای لشکر صاحب زمان آماده باش» را میشنوم، حس میکنم که باید از جایم بلند شوم و به راه بیافتم! چقدر این شعرها در تشویق جوانان به حضور در جبهه مؤثر بود. اما امروز شاعران نشستهاند تا اتفاقی بیافتد و یک شعر تاریخ مصرفدار برایش بگویند که در چند صفحه وب منتشر و خیلی زود فراموش میشود.
دفاع پرس: هر کلمه که می گویم با شعر جواب دهید.
محمدصادق خدایی
من محمدصادقم آیینه باور میکنی؟
من رفیق سابقم آیینه باور میکنی؟
دفاع مقدس
تو را در قاب گنجاندند و بر دیوار کوباندند
چه غمگین بود لبخند تو در قابی که دیگر نیست
در این ساحل پس از باران کسی یادت نمیآید
شب تاریک و بیم موج و گردابی که دیگر نیست
مادر شهید
مثل اول هنوز زیبایی، ایهاالناس باخبر باشید
از ابالفضل چارشان هی من، دستهای زلف و شانه آوردند
من صبورم در اوج نور و غرور، ولی از ظالمان نمیگذرم
که بلایی شبیه درد مرا، به سر این زمانه آوردند
شهدای گمنام
تنها صدای خش خش بیسیم بود و بس
تنها صدای اشهد یک نوجوان، تمام
ده سال بعد کار تفحص نتیجه داد
بیسیم تکه تکه و یک استخوان، تمام
رسالت امروز شعر
آبروی رندها را بردهاند این روزها
خواجه شمسالدین نماهایی که حافظ نیستند
ما نمیمانیم و میماند صدای شعر ما
شرم بادا بر صداهایی که حافظ نیستند
وقتی بر مزار شهیدی می ایستید:
شادیم اما بغض غم را خوب میفهمیم
سرویم اما پشت خم را خوب میفهمیم
فرصت برای عشق کوتاه است کوتاه است
ما ارزش این چند دم را خوب میفهمیم؟
حماسه، عشق، عرفان
عاقبت بغض این فلات شکست، ای وطن! کوههات میدیدند
سوی دریا چگونه میآیند، دشت آزادگان جاری تو
از عراق عطر بازگشت کسی، تا خراسان و هند آمده بود
بیتهایش سپید خواهد ماند، ادبیات پایداری تو
جنگ نادیده را با بیتی شعر توصیف کنید
نه «همت» به «دوران» نه «فهمیده» بودم
من این ماجرا را نفهمیده بودم
انتهای پیام/