به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، ابوالقاسم قاسم‌زاده در یادداشتی نوشت:
وزیر دفاع ترامپ (ژنرال ماتیس) خبر از ارائه استراتژی امنیتی جدید به کنگره آمریکا داد که در آن به جای اولویت مبارزه با تروریسم، برتری نظامی آمریکا مد نظر است. از مجموعه این طرح، ۱۱ صفحه آن انتشار عمومی پیدا کرده است. ژنرال ماتیس در سخنان خود گفت: اولویت مبارزه با تروریسم، استراتژی نظامی و اولویت نخست ما نیست. وزیر دفاع آمریکا گفت: «در استراتژی جدید نظامی، به جای مقابله با تروریسم با چین و روسیه رقابت تسلیحاتی می‌کنیم.» دولت ترامپ، دستیابی برتری قدرت نظامی در جهان بخصوص در برابر دو قدرت روسیه و چین، همچنین در مناطق حساس جهان بخصوص در حوزه خاورمیانه را می‌خواهد. سخنان وزیر دفاع ترامپ با واکنش فوری و منفی دولت‌های روسیه و چین مواجه شد.
این هر دو دولت ترامپ را متهم کرده‌اند که به جای تعدیل رقابت‌های تسلیحاتی بازگشت به تشدید آن را انتخاب کرده است و از نتایج چنین برنامه‌ای، بسترسازی برای دوره جدید از «جنگ سرد» است که جهان را در هاله‌ای از تهدید ویرانگر تولید انواع و اقسام تسلیحات نظامی قرار خواهد داد. برداشت‌های اولیه تحلیلگران سیاسی و نظامی از ارائه طرح استراتژی امنیتی جدید ترامپ، بازسازی قدرت اقتصادی و ایجاد شاهراه درآمدی از فروش انواع و اقسام تسلیحات نظامی است. ترامپ با ارائه استراتژی جدید امنیتی‌ـ نظامی در عمل شعار دوباره راه‌اندازی چرخه تولیدات نظامی و تحرک جدید کمپانی‌های تسلیحاتی آمریکا را در نظر دارد. آمریکا در نگاه ترامپ باید دو اقدام را همزمان انجام دهد.
اول از کمپانی‌های تولیدی تسلیحات نظامی رخوت‌زدایی کند تا بار دیگر چرخه این بخش از نظام سرمایه‌داری فعال شود که منافع کلان و زودبازده مالی (دلاری) را برای آمریکا دارد. دوم، از طریق فروش تسلیحات نظامی در مناطق گوناگون جهان، «دلار‌های سرگردان» راهی واشنگتن شود. تجربه بستن قرارداد ده ساله ۴۲۰ میلیارد دلاری و قرارداد نقدی و فوری دریافت ۱۲۰ میلیارد دلاری از فروش تسلیحات به سعودی‌ها بسیار برای ترامپ موفقیت‌آمیز بود. ترامپ در مبارزه انتخاباتی چند بار گفت که سران عرب حوزه خلیج فارس دو ویژگی بیشتر ندارند. ذخیره عظیم و انباشته از دلار‌های نفتی دارند. دوم، افراط در انواع و اقسام «عیاشی‌ها» دارند! آن‌ها باید دلار‌های انباشته را به آمریکا بازگردانند، اگر حراست از امنیت خود را از کاخ سفید می‌خواهند!
اکنون از پی‌آمد‌های ارائه برنامه‌ریزی جدید امنیتی‌ـ نظامی ترامپ به کنگره نقد و تفسیر‌های بسیار و گوناگون ارائه می‌شود که محور عمده آن‌ها بازگشت به دوران «رقابت جنگی» و «تهدید نظامی» آمریکا در برابر دو قدرت بزرگ جهانی روسیه و چین است. ترامپ باور دارد، دیکته سیاسی از توان و قدرت نظامی برمی‌آید. چین و روسیه در سال‌های اخیر با بهره‌گیری از قدرت نظامی خود، بخشی از مناطق در نفوذ و سلطه آمریکا را گرفته‌اند. بخصوص در حوزه خاورمیانه و علی‌الخصوص در کناره دریای مدیترانه، روسیه برنده بحران سوریه و داعش بوده است. برنامه جدید استراتژی نظامی، علاوه بر درآمد «دلاری» از رژیم‌های حاکم عربی، بازسازی مجدد قدرت نفوذی و نظامی آمریکا را دربر خواهد داشت! برخی از تحلیگران نظامی غرب ارائه برنامه جدید استراتژی نظامی از سوی ترامپ را، بازگشت آمریکا به دور جدید از «پنتاگونیسم» تفسیر کرده‌اند که در آن در حالی که چرخه تولید کمپانی‌های نظامی رونق مجدد پیدا می‌کنند، سودآوری سریع آن نسبت به دیگر بخش‌های سرمایه‌ای برای آمریکا غیرقابل انکار است. این سیاست جهان را به سوی «تهدید» دائمی جنگ به جای امنیت پایدار هدایت خواهد کرد.
خاورمیانه جنگ‌زده که هم‌اکنون از دو پدیده فقرزدگی و آوارگی مردم آن رنج می‌برد با اجرای برنامه جدید استراتژی نظامی آمریکا همچنان در سایه سنگین جنگ باقی می‌ماند و تشدید سیاست «بحران‌های پیرامونی» که از سیاست‌های عمده و اصلی رژیم صهیونیستی است، امتداد می‌یابد. ترامپ خاورمیانه‌ای را می‌خواهد که همواره در بحران‌های گوناگون بسر ببرد تا دولت‌ها در کشور‌های مسلمان این منطقه فرصت اجرای تحول سازنده سرمایه‌ای و اقتصادی و رشد زیست مردم در «رفاه» پایدار را به دست نیاورند. این سیاست در راستای تثبیت هژمونی اسرائیل در خاورمیانه است.
ترامپ همه نگاه برنامه‌ای و سیاسی خود در خاورمیانه را با دو اصل دنبال می‌کند. اول، تضعیف مداوم جمهوری اسلامی ایران، بخصوص با اجرای تحریم‌های مالی‌ـ اقتصادی. دوم، انطباق همه سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا برای تثبیت هژمونی اسرائیل. بازخورد برنامه استراتژی جدید امنیتی ـ. نظامی ترامپ که از سوی ژنرال ماتیس وزیر دفاع او ارائه شد، در راستای اجرای چنین سیاستی در حوزه خلیج‌فارس و خاورمیانه است.
اجرای چنین سیاست برتری قدرت نظامی، علاوه بر رقبای روسیه و چین که آن را مخرب امنیت و صلح بین‌المللی ارزیابی کرده‌اند، اتحادیه اروپا را نیز با مشکلات جدی و جدیدی مواجه خواهد کرد. کشور‌های اروپایی (اتحادیه) استراتژی سیاست در ذیل منافع اقتصادی و بسط هرچه وسیع‌تر «بازار» در امنیت نسبی را می‌خواهند. «پنتاگونیسم» ترامپ نه‌تن‌ها سودی برای اروپایی‌ها نخواهد داشت که در عمل در برابر استراتژی اقتصادی اتحادیه اروپا قرار خواهد گرفت؛ آن هم اروپایی که از دو پدیده، یکی گسترش تروریسم و پذیرش آوارگان جنگ‌زده از کشور‌های آفریقایی تا خاورمیانه و غرب آسیا و دومی، بحران‌آفرینی در خاورمیانه و در غرب آسیا متضرر است و رنج می‌برد. شاخص ضعف و بحران‌های اقتصادی اروپا هم‌اکنون نیز اقتصاد جهانی را متأثر کرده است.
حال تصور کنید که با فروش انواع و اقسام تسلیحات نظامی، صف‌آرایی‌های جنگ و بحران‌های جدید سربرآورد. ترامپ به اروپایی‌ها می‌گوید، شما نیز از سیاست من پیروی کنید تا برای ترمیم اقتصاد خود، با فروش تسلیحات رونق اقتصادی پیدا کنید. تجربه چنین سیاستی بعد از جنگ جهانی دوم و در جهان دوقطبی، جهان ناآرامی بود که غیر از کمپانی‌های تسلیحاتی و بخش‌های سرمایه‌داری نظامی، برای ملت‌ها و دولت‌ها سودی دربر نداشته است.
خاورمیانه و غرب آسیا اکنون با ارائه استراتژی جدید امنیتی ـ. نظامی ترامپ وارد فاز جدیدی از بحران خواهند شد که محصول آن فقرزدگی ملت‌ها و تهدید‌های جنگی است که گسترش بیشتری می‌یابند.
منبع: روزنامه اطلاعات
