به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مشهد، ۵ مردادماه سال ۱۳۲۹ روستای «نوده میرمحراب» در جنوب غربی «گناباد»، فرزندی در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. فرزندی که از همان آغاز، فراز و نشیب زندگی را درک کرد و کودکانه نزیست.
پدر؛ روحانی زادهای کشاورز، که عمری در مسیر ترویج احکام اسلامی سپری کرد! و «سیدرضا کامیاب» که در مسیر تعالی قرار داشت، با گامهایی مستحکم راه را طی کرد و آنچه که باید شد.
طلبه کوشا
پس از اتمام تحصیلات ششم ابتدایی، ۲ سال در حوزه علمیه «گناباد» علوم دینی و فقهی را فرا گرفت. استعداد و پشتکار او در فراگیری علوم دینی سبب شد تا به توصیه استادان، هجرت به «مشهد» را برای ادامه تحصیل برگزیند. در ۱۳ سالگی حوزه علمیه مشهد را درک کرد. «المدرسه علمیه رضوی»، «مدرسه علمیه عباس قلی خان» و «مدرسه علمیه خیرات خان»، بستر جدیت و پشتکار فراوان وی در فراگیری از محضر اساتید بزرگ بود.
استاد «ادیب نیشابوری»، استاد «صالحی»، استاد «مرتضوی»، مرحوم «اشگذری»، آیتالله «خامنهای»، شهید «هاشمینژاد» و...، هر یک بخشی از شخصیت علمی و اجتماعیاش را شکل دادند.
روحانی بصیر
طلبهای بهروز، که جریانهای فکری زمانه خود را به خوبی میشناخت، آفتها و آسیبهای هر جریان را به خوبی رصد میکرد و در گوناگونی دیدگاهها با بصیرتی عمیق، راه از چاه باز میشناخت و دیگران را نیز به ویژه نسل جوان، از ثمرات درخت معرفتش بهرهمند میساخت. به اندیشههای برخاسته از نگاه مکتبی علامه شهید «مرتضی مطهری» نیز توجهی خاصی داشت و گفتارها و نوشتارهای ارزشمندش را پی میگرفت.
در این میان، رویکردی متفاوت به بیان و بنای اندیشههای ناب مقام معظم رهبری در آن روزگار داشت. دروس سطوح عالی حوزه را نیز در محضر ایشان درس گرفت. دریافت جدید او از اسلام، رهیافت تازه به او هدیه کرد. این رهیافت تاره به او تعهدی داد که زیربنای مجاهدات و مبارزات بعدی وی شود. با شروع درس تفسیر آیتالله «خامنهای» - به پیشنهاد سیدرضا - تحولی نوین در حوزه علمیه مشهد رقم خورد.
خطیب روشنگر
آنها که پای منبر وی نشسته و کلام نافذش را تجربه کرده بودند، همواره از شیرینی، شیوایی، کوبندگی و انسجام بیان او یاد میکردند. مضامین متعالی و مفاهیم ارزشمند در قالبی روان و همهفهم و با هیجانی برخاسته از درون ارائه میشد و مخاطبان را ضمن آگاهی بخشی، با دنیایی دیگر روبهرو میساخت. جنس سخنان، حرکت آفرین و نتیجهاش، تکاپو و تلاش در مسیر حق و عدالت بود. حالا که بیش از سه دهه از آن منبرهای آتشین میگذرد، گویی همین امروز است و شهید کامیاب از وضعیت اکنون میگوید و دغدغه یاری ما را دارد! راستی که «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ»
انقلاب در ارتش
هلی کوپتر، حجتالاسلام «کامیاب» را در پادگان «تربت جام» - در میان ارتشیانی که دست به شورش زده و برای کوبیدن بازارهای مشهد، با تانکها و خودروهای زرهی خود اعلام آمادگی کردهاند – مینشاند. اینجا نیز کلام نافذ شهید، غائله را پایان میبخشد. ارتش آرام میشود و به انقلاب میپیوندد. همین مأموریت در «قوچان» و نیز در لشکر ۷۷ خراسان توسط وی به توفیق میرسد.
محبوب مردم
دکتر «عبدالحمید دیالمه» در جمع ۷۲ تن به فوز شهادت نائل آمده بود. انتخابات میان دورهای در سال ۱۳۶۰ در پیش است و حجتالاسلام کامیاب از سوی گروههای مردمی و متدینین به کاندیداتوری دعوت میشود، رأی قاطع مردم به وی، مسئولیت سنگین نمایندگی مجلس را بر دوش او مینهد. قرار است حجتالاسلام کامیاب عرصهای رسمیتر را برای خدمت به مردم و محرومین تجربه کند و اخلاص و پشتکارش را در سنگری دیگر عینیت بخشد.
عروج عاشقانه
پنجشنبه ۸ مردادماه سال ۱۳۶۰، هنگام مراجعت از دفتر حزب جمهوری مشهد به منزل مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید و نفس مطمئنه حجتالاسلام «سیدرضا کامیاب»، با آرامشی مثال زدنی به سوی پروردگار رجعت کرد و طعم گوارای قرب الهی را از پس سالها رنج و تلاش و یک عصر پایمردی، چشید.
در نگاه رهبری
آشنایی من با شهید در سال ۱۳۴۷ در جریان حادثه زلزله «گناباد» و «فردوس» رخ داد. شهید «کامیاب» را اولینبار آنجا دیدم؛ اما روز به روز آشنایی ما عمق بیشتری یافت. تا آخرین سالهای حیات ایشان که من در مشهد بودم و سپس از مشهد به تهران آمده بودم، ارتباطم با ایشان تقریباً پیوسته بود، و ایشان از بهترین طلاب مشهد در علاقهمندی به انقلاب و تعهد نسبت به امام و این خط مبارزه بودند. علت اینکه میگویم از بهترین طلاب مشهد بود، شاید به این معنا بتوان وی را جزو بهترین روحانیون سراسر کشور نامید.
چند مطلب راجع به تعهد ایشان بیان میکنم و یکی از مطالب این است که ایشان برای انجام هر کاری در انجام وظایف نسبت به این خط انقلاب آماده بود. جزو خصوصیاتش این بود. هیچ تأملی نداشت و هرجا میگفتیم اینجا مناسب است، آماده بود و میرفت و حتی زحمت زیادی متحمل میشد. منبر بسیار شیرین و مرتب و منظمی داشت. ایشان یکی از عناصر تعیین کننده در وضع تبلیغات اسلامی و انقلابی خراسان بود و شهادت ایشان از این جهت واقعاً ثلمهای بود که نباید فراموش شود. پس از این واقعه مشهد تکان خورد.
انتهای پیام/