یادداشت/ عبدالرسول وصال

با رویش جوانه‌ها چه می‌کنید؟

وجود سرمایه اجتماعی مردم هم نشانه زنده بودن و بیداری جامعه است، هم زنده و بیدار بودن جامعه را تقویت کرده، استمرار می‌بخشد و به همین جهت است که می‌گوییم رویش‌ها از ریزش‌ها بیشتر و بیشتر است.
کد خبر: ۲۷۸۷۳۴
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۸ - 13February 2018

با رویش جوانه‌ها چه می‌کنید؟به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، عبدالرسول وصالی در یادداشتی نوشت:

آنچه در روز ٢٢ بهمن اتفاق افتاد را شاید بتوان در یک جمله خلاصه کرد؛ ما شاهد یک «جامعه زنده» هستیم! کم نیست تاریخچه انقلاباتی که راه به خطا بردند و از مسیر خود بازایستادند. کم نیستند حرکت‌هایی که پر از ریزش بوده‌اند و هیچ رویشی را در خود نپرورانده‌اند. مشارکت مردم و حفظ و تداوم آن یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای یک انقلاب تلقی می‌شود.

همواره مردمان حاضر در صحنه راهپیمایی‌ها با حضور خود این پیام را مخابره می‌کنند که نسبت به سرنوشت خود بی‌تفاوت نیستند بلکه حساس‌اند و مسئولیت خود را در کنش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پذیرفته اند. این کنش‌ها در طول تاریخ 40 ساله انقلاب اگر چه با افت و‌خیزهای فراوانی روبرو بوده و قطار انقلاب بارها و بارها مسافرینی را به حق یا اشتباه پیاده کرده است اما آمار انبوه آنانی که بر این قطار سوار شده‌اند، را می‌شود در مناسباتی همچون راهپیمایی ٢٢ بهمن سراغ گرفت. حضوری بی بدیل و استثنایی. آنهم در روزگار نقد و تحلیل‌های خصمانه و شکوه و شکایت‌های به حق و جانانه.

بدینسان است که می‌گوییم مهمترین اثر و برکت مشارکت مردم در سرفصل‌های انقلاب، زنده بودن جامعه و برخورداری از حیات است. زنده بودن جامعه ویژگی‌های خاص خود را دارد، بدون «خرد» و «جنبش» حیات طیبه‌ای در کار نیست. بروز انقلاب تجلی حساسیت جامعه نسبت به سرنوشت خود بود و تداوم حضور مردم حاکی از نشان دادن واکنش‌های مناسب، نسبت به کنش‌های محیطی دوران مختلفی است که بر انقلاب تحمیل شده یا زاییده تفکر انقلابی است. واکنش مناسب نیز جز در پرتو بصیرت و آگاهی شکل و توسعه نمی‌یابد.

وجود سرمایه اجتماعی مردم هم نشانه زنده بودن و بیداری جامعه است، هم زنده و بیدار بودن جامعه را تقویت کرده، استمرار می‌بخشد و به همین جهت است که می‌گوییم رویش‌ها از ریزش‌ها بیشتر و بیشتر است.

از یک سو، هر چه سطح مشارکت در جامعه افزایش یابد، کنش اجتماعی، سازمان‌یافته‌تر می‌شود و در هر کوی و برزن و مسجد و مدرسه و دانشگاه... آوای وحدت و همدلی سر داده می‌شود، از سوی دیگر، هر چه کنش اجتماعی سازمان‌یافته‌تر و نظام‌مندتر باشد، سطح بالاتری از مشارکت را ایجاد می‌کند و خیل عظیمی را فارغ از جغرافیا و نژاد در سراسر کشور مهیای نقش آفرینی می‌بینیم. بنا بر این حادثه حضور روزافزون مردم هر ساله، یک کنش مثبت، کارساز و پر برکت اجتماعی است که در بستر آگاهی و اراده و خواست روئیده و نشانگر حیات یک جامعه است. جامعه‌ای که بسیاری از تحلیل‌ها به غلط، سرنوشت دیگری را برای او در نسخه می‌پیچند.

برخلاف پیش قضاوت‌ها و تحلیل‌های مغرضانه هیچگاه در راهپیمایی ٢٢ بهمن از آمریت خبری نبوده و نیست. سامانه فرهنگ آمریت - تابعیت برای مردم همیشه در صحنه، معنایی ندارد چرا که اساسا مهم‌ترین عامل ضد مشارکت در یک جامعه قوی بودن فرهنگ آمریت-تابعیت است.

در فرهنگ تابعیت، انتظار مردم، از خودشان نیست بلکه منتظر آمرانند که انجام کارها را به‌عهده گیرند. اما در تمام این سال‌ها مردم نشان داده‌اند که بار انقلاب را این مردم کف کوچه و خیابان بوده‌اند که بردوش کشیده‌اند. هرجا احساس نیازی بوده است، این مردم بوده‌اند که با حضور خود و فعالیت داوطلبانه خود پیشرو و علمدار بوده‌اند. حضور آنان چیزی بیشتر از سهیم بودن و سهم داشتن است،حضور مردم فعالیتی است ارادی.

آنان بازیگرانی فعال، آگاه، بیدار و زنده‌اند، نه فقط تماشاگری صرف. این موضوعی است که گردانندگان تشکل‌های همسو با انقلاب و یا حتی اپوزیسیون و ضد انقلاب گاه از آن غافلند چرا که خود در پهنه آمریت قدرت‌طلبی و قیم‌مابی گرفتارند و تلنگرش را هر بار در ایام الله می‌خورند و باز هم فراموششان می‌شود.

بدخواهان شاید ایرادشان این باشد که بوی بهبود اوضاع مردمان به‌ویژه از منظر اقتصادی شنیده نمی‌شود پس از چه روی پای در عرصه مشارکت می‌گذارند؟ از چه روی حضورشان زبانزد می‌شود و..... اتفاقا پاسخ این سئوال در حضور و تداوم حضور مردم نهفته است. زندگی یک جامعه و کشور، هیچگاه بازیچه دست اقبال و شانس نیست. آنان که در زندگی سیاسی اجتماعی خود مشارکت نمی‌ورزند در واقع عنان زندگی و حیات جمعی خود را به بخت و اقبال و آمران می‌سپارند.

بخت و اقبال هیچگاه نمی‌تواند یک زندگی شایسته را برای یک کشور پهناور مانند ایران بسازد. بدیهی است که در پای صندوق‌های آرا هر زمان که حضور مردم کمرنگ‌تر بوده است، گرایشاتی در بدنه مدیریتی کشور حیات بخشیده‌ایم که همانان عامل رکود و توقف در روند بهبود جامعه شده‌اند.

اسـتمرار هـر جنبـشى، منوط بـر زنده نگاه داشتن انگیزه‌هاى اولیه و اصلى آن جـنبـش است و انگیزه‌هاى اصلى مردم ما در سال ٥٧ چیزی جز استقلال فرهنگى، آزادى سیاسى و جـمهورى اسلامى نبود. مداومت مردم در حضورشان و استمرار شعارهای اصلی آنان حکایت از وجود و تقویت انگیزه‌ها دارد.

انگیزه‌هایی که جنسشان در هر نسل و دهه یکی است. نوع بیان و تفاوت درنحوه رسیدن به آن موجب نمی‌شود که نسل‌های گوناگون در کنار هم قرار نگیرند و آن زیبایی بصری که در یکشنبه موعود شاهد آن بودیم را هر ساله مشاهده نکنیم. حضور نسل‌های جدید موجب نوسازی انقلاب می‌شود. از عوامل تداوم انقلاب، نوسازی مادی و معنوی در سطح جامعه است. همین نوسازی مادی و معنوی است که باعث می‌شود هر کسی از هر گروهی با هر پوشش و اعتقادی در کادر تصویری انقلاب قرار بگیرد.

کادری که واقعی است و همه جهانیان در ٢٢ بهمن شاهد آن بوده‌اند و خواهند بود، البته برای این تداوم شرط مهمی وجود دارد که می‌توان آن را در سخنان رهبری معظم انقلاب اسلامی مشاهده کرد؛«انقلاب زنده است، این اصول زنده است؛ هیچ مانعى ندارد که برگ و بار عوض بشود. خزان‌هایى در راه است؛ این یک حرکت طبیعى است براى موجودات زنده‌ عالم. همیشه ریزش و رویش وجود دارد؛ مهم این است که در کنار ریزش، رویش هم وجود داشته باشد؛ و امروز این‌جور است. واقعیت قضیه این است که این ملت با حرکت خود، با حضور خود، با نشاط خود، بر روى همه‌ى توطئه‌ها خط بطلان کشید، بعد از این هم همین‌جور خواهد بود؛ منتها شرطش ادامه‌ى تقواست، که تقوا موجب رحمت الهى است. به خودمان مغرور نشویم. مغرور شدن ملت‌ها و مسئولان ملت‌ها همیشه مایه سرنگون شدن و سقوط آنها شده است. هیچ‌کس نگوید «من» کردم. خداى متعال در قرآن با لحن استهزاءآمیز نافذ خود مى‌گوید که قارون گفت: «قال انما اوتیته على علم عندى»؛ من خودم بودم که با توانایى خودم توانستم به این نقطه برسم! خداى متعال او را در اعماق زمین سرنگون کرد. ما باید تلاش کنیم؛ ما باید مجاهدت کنیم. هیچ ملتى بدون مجاهدت، بدون تلاش، بدون ابتکار، بدون نوآورى، بدون فتح مراحل گوناگون پیشرفت، به جایى نمى‌رسد؛ اما برکت از خداست، توفیق از خداست و تقوا زاد راه است؛ لذا توصیه‌ همه پیغمبران تقوا بوده است.»*

* بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس و مسؤولان قوه‌ قضائیه و خانواده‌هاى شهداى فاجعه هفتم تیر ۱۳۸۴

منبع: روزنامه شهروند

نظر شما
پربیننده ها