حاج «اسماعیل وکیل زاده» از یادگاران دفاع مقدس و از رزمندگان غواص عملیات «کربلای پنج» در گفتوگو با خبرنگار دفاع پرس در تبریز، با اشاره به نحوه اجرای عملیات «کربلای 5» اظهار داشت: شهدا تمام مشکلات را با جان دل قبول می کردند و خود را به زحمت و سختی می انداختند.
اسرای ایرانی در عراق منتظر ما بودند
غواص دوران دفاع مقدس گفت: وقتی از جانباز طلبه سید رضاموسوی که بیست روز از آموزش سپری شده بود و با پارت بازی به جمع غواصان ملحق شده بود، آموزش غواصی در کارون برایش خیلی سخت بود و با چشم خودم چندین بار غرق شدنش را دیدم که با کمک دوستان نجات دادند ولی اصرار همرزمان برای رفتن به گروهان آبی خاکی را نپذیرفت! چون هم محله و دوست بودیم خیلی راحت باهم صحبت می کردیم. قبل از عملیات از سید پرسیدم که چرا با تمام این مشقات (تمرینات سخت، آب سرد و...) در گروهان غواصی ماندی، گفت: زمانی که برادر سیدداود حسینی از مربی آموزش غواصی، هنگام رد شدن از کنار ستونها میگفت؛ امام و شهدا چشم به پیروزی شما دوختهاند، اسیران پشت میلههای اسارت در عراق و مردم در شهرها منتظر شمایند، نخواستم شرمنده شوم و خواستم دینم را به اسلام، انقلاب، امام و شهدا ادا کنم.
عراق تصور طرح ریزی عملیات جدید بعد از کربلای 4 را نمیکرد
وکیلزاده افزود: گردانهای غواصی حدود یک ماه (آذرسال1365) آموزش غواصی دیده بودند و از طرفی دشمن به دلیل موفقیت خود در عملیات کربلای 4 به شدت مغرور شده بود و پیش بینی طرحریزی عملیاتی جدید توسط لشکریان اسلام را نمی داد.
دشمن در تحلیلهای خود معتقد بود که ایرانیها در هرسال یک عملیات بزرگ دارند که عملیات کربلای 4 بزرگترین عملیات آنها بود که در آن ناکام مانده بودند و به این خاطر ایرانیها توان طرح ریزی عملیات دیگری ندارند! اما فرمایش ائمه ما که فرمودهاند: (به این مضمون) خدا را شکر که دشمنان ما احمق هستند. واقعا مصداق روایت بوده و هستند.
نظر امام خمینی بر اجرای عملیات کربلای 5 بود
رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: عراقی ها به دلیل چنین تحلیلهایی، عدهای از نیروهایشان را به مرخصی فرستاده بودند و از طرفی وقتی رزمندگان شنیدند که نظر امام خمینی به اجرای عملیات کربلای 5 است با خود عهد و پیمان بستند که اگر در این عملیات تکه تکه هم شوند، نباید بگذارند که حرف امام بر زمین بماندچون فرمایش امام برای لشکریان اسلام حکم ولایت فقیه می باشد که خیر و صلاح مسلمین در عمل به آن حکم است.
شوخی معنادار غواصان هنگام تمرین!
یادگار دوران دفاع مقدس بیان داشت: هنگام آموزش غواصی، نیروهای تدارکات در آموزش های شبانه موقع بیرون آمدن از آب، به دهان هر نفر یک خرما که داخل آن یک چهارم گردو گذاشته بودند، میگذاشتند که در آن سرمای استخوانسوز لذت بخش بود.
برادرزاده شهیدم حسن آقا (معاون گروهان غواصی) پس از خوردن خرما به شوخی می گفت: اینها ما را عادت دادهاند که موقع بیرون آمدن از آب دهان مان را باز میکنیم خرما لطف می کنند می ترسم در عملیات وقتی به خط عراقیها رسیدیم برحسب عادت دهانمان را باز کنیم و آنان بجای خرما، گلوله در دهانمان بگذارند که هستهاش از پشت سرمان بیرون بیاید.
وی افزود: به همین خاطر است که بارها گفتهام، رزمندگان وشهدا میدانستند کجا میروند و چه سرنوشتی در انتظارشان است. بعبارتی آنان با بصیرت در این راه مقدس قدم گذاشتند.
سفارش رزمندگان در شب عملیات مادی و دنیوی نبود
رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: بیشتر بچهها دایم الوضو بودند دراول صبح 18 دی ماه سال 1365 که رزمندگان در شلمچه برای عملیات در شب آماده شدند در فرصتها به تلاوت قرآن مشغول بودند چون همانند یاران حضرت سیدالشهدا عاشق راز و نیاز با خالق هستی بودند آن روز عاشقان کربلا به خواندن نماز جماعت مغرب و عشا آماده شدند. شهید داود زارعی آخرین اذانش را سر داد و داخل سنگر رزمندگان اسلام به نماز ایستادند غواصان چنان حال معنوی داشتند که گویا نماز آخرشان را اقامه میکردند.
پس از آن نماز عاشقانه که شاید ملائکه به تماشا ایستاده بودند دعای توسلی خوانده شد و از اهل بیت (ع) برای پیروزی عملیات کمک خواستند و دقایقی در مصیبت امام مظلومان اشک ریختند. به ساعت حرکت به سمت دشمن نزدیک شده بودیم که برادر مطلق فرمانده گروهان آخرین نکات مربوط به عملیات را یادآور شد. بسیاری از بچهها در گوشهای خلوت کرده بودند و به راز و نیاز مشغول بودند. کم کم زمان وداع و شروع عملیات نزدیک شده بود.
وکیلزاده ادامه داد: وداع و خداحافظی رزمندگان از یکدیگر از جلوههای ویژه و زیبای دفاع مقدس بود که از کربلای امام غریب به یادگار مانده بود. در خداحافظیهایشان از دنیا حرف نمیزدند، وصیتشان مادی نبود بلکه به همدیگر سفارش میکردند اگر یکی شهید شد، دیگری را نیز شفاعت کند و دست او را بگیرد. نکته جالب اینجا بود که تمام رزمندگان هنگام سفارش به یکدیگر از پیروی از ولایت فقیه و ادامه دادن راه شهیدان سخن میگفتند. غواصان با همدیگر عهد میبستند اگر شهید شدیم پیکرهایمان را روی موانع بگذارید و عبور کنید تا خط مستحکم دشمن را تصرف کنید!
غواص عملیات کربلای 5 افزود: در بامداد 19 دی ماه غواصان داخل آب سردی حرکت میکردند که انواع و اقسام موانع بر سر راه رزمندگان ایجاد شده بود چرا که آن منطقه برای دو طرف اهمیت فوق العادهای داشت بخصوص برای عراق. از شروع تجاوز دشمنان اسلام به ایران در 31 شهریور 1359 در این منطقه درگیرهای زیادی بود و دشمن پیچیدهترین موانع را برای حفاظت از بصره ایجاد کرده بود. آب یکی از موانع بیشمار دشمن بود که به منطقه باز کرده بود و عمق آب نیز متغیر بود که دلایلهای متعددی انجام عملیات را در شلمچه دشوار کرده بود که بحث جداگانهای میطلبد.
وی ادامه داد: با چنین دشواریهایی، رزمندگان ایثارگر با خدای خود عهد کرده بودند که به یاری خودش خط دشمن را خواهند شکست و کام امام و خانواده شهدا را شیرین خواهند کرد.
غواصان پس از شکستن خط اول عراق سجده شکر کردند
غواص دوران دفاع مقدس تاکید کرد: عملیات بسیار سخت بود بندگان پاک خدا مثل برگ روی زمین می افتادند. بسیاری از غواصان پس از شکستن خط اول سجده شکر به درگاه خداوند کردند. فرماندهان و نیروهای ما از خطوط بعدی دشمن اطلاعاتی نداشتند چرا که امکان شناسایی خط دوم و سوم عراق توسط نیروهای اطلاعات و شناسایی، امکان پذیر نبود.
وی افزود: پس از شکستن خط اول عراق که دژ بسیار مستحکمی بود، با منطقهای مواجه شده بودیم که هم از خط دوم عراق ما را میزدند و هم از سنگرهای کمین خط اول که غواصان از آنها عبور کرده بودند تعدادی از دشمن داخل سنگری در آب مانده بودندکه رزمندگان را در تیر راس خود قرار داده بودند و سمت چپ گردان ما که لشکر ثارالله نتوانسته بود برسد دشمن از چپ نیز مزاحم بود. آتش توپخانه و سلاح های دیگرش برسر مردان بی ادعا ریخته میشد اما با این حال به فضل خدا و عنایت حضرت ولی عصر(عج) و تدبیر فرماندهان بالاخص سیدمجید سیدفاطمی فرمانده گردان حبیب ابن مظاهر و سردار محمد اوصانلو فرمانده گردان حضرت ولیعصر (عج) که در کنار نیروهایشان حضور داشتند رزمندگان اسلام توانستند به خط مستحکم ولی عنکبوتی دشمن قدم گذاشته و موقعیت خودشان را به برکت پرپرشدن جوانان بی ادعا تثبیت و عملیات توسط گردانهای دیگر ادامه یابد.
حاج اسماعیل وکیل زاده میگوید: قبل ازشکست خط در آب اتفاقاتی افتاد، کار گره خورده بود و وضعیت به گونهای بود که حتی فرمانده لشکر بر ادامه یا توقف عملیات نمیتوانست تصمیم بگیرد چون تا خط اول توسط غواصان شکسته نمیشد تصمیمگیری دشوار بود. بیسیمها هم ساکت بودند که در آن لحظات سخت روشن شدن چراغ قوه محمد سوداگر از خط عراق به خط خودی که علامت رسیدن به سنگرهای دشمن بود به آنها خبر داد که عملیات تا آن لحظه با موفقیت سپری شده و ادامه عملیات ممکن است باعث ایجاد نور امید در دل فرماندهان و قوت قلب برای ادامه عملیات شد. شجاعت و مجاهدت محمد سوداگر و غواصان در شکستن خط اول عراق به رشادتهای این بزرگوار افزود و حضور فرماندهان گردانها آقایان سید فاطمی و اوصانلو در خط اول که به تثبیت موقعیت نیروها وادامه نبرد کمک می کرد واقعا سرنوشت ساز بود.
صورت های شهدا زیر نور منورها جلوه دیگری داشت
رزمنده دوران دفاع مقدس در پایان سخنانش با صدایی حزن انگیز و با بغض سنگینی میگوید: عملیات شب وصل بود. از رشادتهای مردان خدا قطره ای از اقیانوسها را بیان کردم. فقط خداوند می داند که چه ایثارهایی رخ داد. هیچ گاه پیکرهای نورانی شهدا را با روشن شدن منورهای دشمن دیده میشد را فراموش نمی کنم. چهرههایی که نشان از رسیدن به معبود و هم سفره شدن با حضرت ابا عبدالله حکایت میکرد. نسل امروز و آینده بدانند که گوهرهای ارزشمندی تقدیم اسلام شده و باید همه در حفظ ارزشهای شهدا کوشا و راه آنان که برقراری احکام اسلام و اطاعت از ولی فقیه است راهشان را ادامه دهیم و بدانیم که دنیا زودگذر است فریب شیاطین را نخوریم مثل کوه در مقابل استکبار و منافقین بایستیم که انشاءلله وعده خداوند بر نابودی دشمنان اسلام نزدیک است. با عمل به وصایای شهدا انشاءلله از شفاعت شهدا بهره مند گردیم.
گفتوگو: نوید اسماعیلی
انتهای پیام/