به گزارش خبرنگار ساجد، بسیجی شهید «محمد پورعباس» در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۴۳ چشم به جهان گشود. وی دانشآموز مقطع دبیرستان بود که با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ طی عملیات بیتالمقدس در فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن نامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب الشهداء و الصدیقین و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون
براستی که آنان که در راه خدا کشته میشوند مرده نشمارید بلکه زندهاند و در نزد خدای خود روزی میخورند.
پدر و مادرم و خواهران و برادرم: امیدوارم که حالتان به امید الله و به امید خالق هستی خوب باشد و همچنان مثل گذشته صابر و صبور در راه ایمان و عقیده پاکتان باشید که پیروزی فتح المبین دیگر نزدیک است... انشاءالله.
باری غرض از نوشتن این چند خط نامه و سیاه کردن ورقه و گرفتن وقت شریفتان تنها حلال کردن پسری است که خدا به شما داده است، اکنون هنگام آزمایش او و شماست ... و کاش میتوانستیم یکدم از نزدیک شما را ببینم تا شاید نیروی عظیم و بزرگتری بر من غالب میشد و من مصمّتر به راه خود ادامه میدادم تا بهتر باشید.
اکنون که نمیتوان شما را ببینم و از شما در رابطه با اعمال و رفتار گذشته خویش عذرخواهی و اظهار ندامت و پشیمانی کنم از راه دور (چالوس) که تا چند لحظه دیگر معلوم نیست به کجا برویم بلند میگویم بار خدا؟!
تو آگاهی که تلاش ما نه از آن جهت است که به پایگاه قدرتی برسیم و یا چیزی از کالای بیارج دنیا به چنگ آوریم و با خود بریم!
بلکه بدان جهت است که نشانه و پرچمهای دین تو را برافرازیم و در شهرهای تو، شایستگی را هدیه آوریم... انشاءالله.
پس شما حلالمان کنید که حقالناس بخشودنی نیست مگر با بخشش طرف.
امیدورام به امید هستی بخش جهان در هر کجای عالم که زندگی میکنید خوش و سرحال بوده باشید و در این چند روزه عمر تجربههای گذشتگان را به یاد فراموشی نسپارید که آنان برگه و یادگارها و پادزهرهای مهم و خوبی هستند برای تمامی دردهای زندگی... دعاگو باشید و مسئولیت به دوش که اگر نباشد و بی تفاوت بنگرید که ببینید، قیامت است و شعار فوق را بیخیال نخوانید.
حالم که خوب است و امیدوارم حال همه ما تا روز مرگ جنایتکاران تاریخ، به آنان که آمدند و چاپیدند و خوردند و کشتند و قلب خاک از آن غصهها دارد و سکوت معنادار زمین حاکی از آنست به آنان که مفهوم خوبی و زیبایی را در قالب زشت و بد خوئیان به ما فهماندند، خوب باشید.
دیگر حرفی ندارم حرفهایم را دراین سه، دوبیتی خلاصه میکنم.
درون برکهای از خون شناور صدا زد پاسدار از ژرفسنگر
زما گر شط خون جاری شود باز بماند جاودان الله و اکبر
مسلمانان، مسلمانان خروشید چنان آتشفشان از خود به جوشید
اسارت تا به کی خیزد، خیزد کف در راه آزادی بپوشید
ما سالک راهیم ره سرخ حسین از نسل دلاوران بدریم و حنین
پوشیده کفن جمله به صفاستادیم تا آنکه چه فرمایدمان پیر خمین
محمد پورعباس»
انتهای پیام/ 900