به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، انگار که رفته باشی به سی سال پیش، هنوز خاطرات توی کوچه های شهر جریان دارد. از روزهایی که بعد از هر عملیات، اشک ها و لبخندها به هم پیوند می خورد. همینکه مارش پیروزی عملیات از صدا و سیما پخش میشد آنها که فرزندان و عزیزان و دوستانشان را به جبهه فرستادند خوشحال از پیروی و فتحی دیگر باید منتظر خبر شهادت و جانبازی و اسارت می شدند. می دانستند تا چند روز دیگر سیل شهدا از راه می رسد و معلوم نبود شهیدی که با لباس سه رنگ سبز و سرخ و سفید به محله برمی گردد یکی از همکلاسی های دبیرستان است یا یکی از بچه محلهای قدیمی.
همه محل برای مراسم خاکسپاری کمک می کردند. بچه های محل با کمک مسجد و بسیج به استقبال پیکری میرفتند که همین چند روز پیش در محل با او زندگی می کردند. کوچه و محله باز بوی اسپند و گلاب می گرفت، دود و صدای صلوات توی کوچه می پیچید و جمعیتی همراه با شهید برای وداع آخر به سمت گلزار شهدای شهر به راه می افتادند.
حجله شهدا برپا می شد. هرکس که عکس شهید را روی حجله می دید به یاد روزی می افتاد که با او هم صحبت شده بود یا در یک کلاس درس خاطره های دوران مدرسه را مرور می کرد. حالا اینبار بعد از سی و چند سال بار دیگر حجله شهدا در کوچه های محله تهرانسر با چراغ های رنگی نصب شد.
خانمی که چهره اش نشان از نشستن گرد پیری بر روی آن می دهد با دیدن حجله ها جلوتر می آید. عکس جهانآرا، باقری، زین الدین، خرازی، همت و... را که می بیند آهی می کشد انگار که خاطرات آن روزها دوباره زنده شده. دو جوانی که دست در دست هم خیابان را قدم می زنند توجهشان به حجله جلب می شود جلوتر می آیند انگار که برایشان عجیب باشد تا عکس شهدا را می بینند لبخند رضایتی بر لبانشان نقش می بندد.
حجله فرماندهان دفاع مقدس بار دیگر در هفته ای که یاداور پایداری و پایمردی مردان این سرزمین است به رهگذران و عابران یاداور شد که روزی جوانانی از دیار عشق و ایمان برای حفظ وطن از همه چیز خود گذشتند تا امروز چراغ کشور به واسطه نام آنان بر فراز قله افتخار بدرخشد.