به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید والامقام «علی ماهانی» در سال ۱۳۳۶ در شهر کرمان دیده به جهان گشود. این رزمنده دلاور در جریان عملیات والفجر سه در سال ۱۳۶۳ به شهادت رسید.
متن وصیتنامه شهید «علی ماهانی» به شرح زیر است:
«بِسْمِ اَللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
اَلْحَمْدُ اَللهِ الَّذی هَدینا لِهذا وَ ما کُناَّ لِنَهْتَدِیَّ لَوْ لا اَنْ هَدینَا اَلله. آیه ۴۳. سوره اعراف.
حمد و سپاس خدایی را که ما را به این دین مبین و این انقلاب عظیم و این رهبر کبیر راهنمائی و هدایت فرمود.
قدر این انقلاب را بدانید الله، الله، از رهبر انقلاب سر پیچی نکنید. الله، الله، از روحانیت آگاه و در خط امام اطاعت کنید. از محرومان و خانوادههای شهید عفلت نکنید. الله، الله، از قرآن اطاعت کنید نگذارید در طاقچهها گرد و خاک بخورد. بخوانید و بکار ببرید. دل از این دنیا بر کنید تا همصبحت خدا شوید، حُب دنیا را از دلتان بیرون کنید تا شوق به لقای خدا قلبتان را پر کند. از ظلمتگاه بیرون روید تا نور تقوی وجود تان را نورانی کند. اگر معنویت میخواهید دست بهدامن امام حسین (ع) بشوید، نماز شب را بخوانید تا به مقام محمود برسید.
پدر و مادر عزیز، از اینکه در مقابل زحمات شبانهروزی شما قدردانی نکردم معذرت میخواهم. پدر و مادر عزیز راه شهیدان را ادامه بدهید از همه هستی خودتان در راه خدا بگذرید. دنیا ارزش ندارد. دنیا را بدهید به اهل دنیا، دنیا را با عشق امام حسین (ع) عوض نکنید. پدر و مادر آنهاییکه امروز در خانه نشستهاند و جهاد در راه خدا را ترک کردهاند؛ خداوند لباس ذلت و خواری در دنیا و آخرت بر آنها میپوشاند. آنها نامردان بیغیرتی هستند که ماندن در دنیا و زندگی ننگین را بر مرگ شرافتمندانه برگزیدهاند. وقتی رسول الله (ص) به اینها دستور جهاد میداد در جواب میگفتند: (شَغَلْتَنا وَ اَمْوالُنا وَ اَهْلُنا) «ما اموالی داریم ما زن و بچه داریم، اموالمان از بین میرود.» اهل و عیالمان بی سرپرست میشوند اینها ایمان به خدا ندارند. خدا در قرآن میفرماید: (اَلله وَلیُّ الَّذین آمَنُوا) یعنی خدا سرپرست مومنان است. همه ما در معرض امتحان خدا هستیم. خدا در قرآن میفرماید: (الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیوهَ لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً. آیه۲. سوره ملک) خدا زندگی و مرگ را آفرید تا معلوم شود که کدام یک از شما مردم کردارتان نیکوتر است.
امیدوارم که همه مرا ببخشید مخصوصا شما پدر و مادر عزیزم. برادارن و خواهرانم حق زیادی بگردن من دارند. امیدوارم که همگی مرا حلال کنند.
در پایان برای همسنگران شهیدم اشعاری سرودهام که تقدیمتان مینمایم:
یاد یاران وفادارم شهیدان عزیز، اصفیا و اولیا و عاشقان اشکریز
آن دعاهای کمیل و آنهمه راز و نیاز گریههای عاشقانه محضر آن بینیاز
آن مصیبتها و آن سوز و گداز، در غم آن تشنــــه خشکیده کام
در غم زهرای اطهر، بانوی خشکیده کام کین ز جور آن عدوی سنگدل
در غم یاران چهگویم من خدا داند، ولی سنگ باشد آن دلی در وی نباشد جوششی
روز و شب در هجران یاران شهیدم سوختم، عاقبت با گریه و ناله چو شمع افروختم، ای علی بس، تورا آنجا همی ره نادهند اصفیا و اولیا در کار دیگر واردند
عـاشقـان مهدیاند و عـاشقــان راستگوی شرط اخلاص است جان دادن در راه آن نکوی
کاشکی ما را بدان جا راه بود راه مردان خدا بر ما بسی هموار بـود
کاشکـی در زمره مردان حق روی مهدی را همی دیدار بود
کاشکـی ما هم بسان عاشقان زیر تیغش وعده دیدار بود
کاشکی ما را در این راه عظیم نفس را بر ما بسی همکار بود
کاشکی در زمره مردان حق روی مهدی را همی دیدار بود
کاشکی یاران رفته از قفـس با دم ما لحظهای دمساز بود
کاشکی محمود و ناصر، اکبر و یاران همه زندگیشان همچو خورشید بر همه تکرار بــود
من چه گـویم کـاین همه دورم ز حق قلب آنها روز و شب در گرو آن بار بود
آن همه اخلاص و ایثار و گذشت سینه شان در پیشگاهش مخزن اسرار بود
کاشکی در زمره مردان حق روی مهدی را همی دیدار بود.
مقدار نامعلومی مظلمه بر گردن دارم چنانچه برایتان مقدور است هزار تومان به فقیران بدهید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
علی ماهانی»
انتهای پیام/ 114