به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، حبیب خزاییفر که معتقد است شاید تا آخر عمر نتواند مشابه موسیقی «ایستاده در غبار» را بسازد، آهنگساز تمامی کارهای آقای محمدحسین مهدویان تا امروز بوده است. موسیقی در فیلم ایستاده در غبار نقش بسیار مهمی را ایفا میکند چراکه بازیگران فیلم تقریباً هیچ دیالوگی ندارند و به همین دلیل موسیقی این پروژه از حجم و زمان بالایی برخوردار است. 50 دقیقه موسیقی فیلم زمان کمی نیست که در کمتر فیلمی اتفاق افتاده است.
حبیب خزاییفر ساخت بیش از 300 قطعه موسیقی برای مجموعههای مستند گروه روایتفتح، ساخت موسیقی چندین برنامه تلویزیونی از جمله این شبها، زومکن، آستانه، استوا، ساخت موسیقی مستندهای سینمایی فصل هرس لقمان خالدی، قصه یک مرد به کارگردانی آقایان عطا مهراد و سیاوش جمالی، ساخت موسیقی فیلم داستانی حبیب آقا به کارگردانی آقای محمد حمزهای و چندین مستند، برنامه تلویزیونی و فیلم داستانی دیگر را در کارنامه خود دارد. در زمستان سال96 نیز شاهد انتشار آلبوم موسیقی متن فیلم «ایستاده در غبار» بودیم که نخستین آلبوم حبیب خزاییفر است. ویژگیهای برجسته موسیقی این فیلم استفاده از آواهای کردی در کنار بخش ارکسترال و حال و هوای متناسب با موسیقی دهه 40 و 50 است.
جایی گفتید شاید تا آخر عمر نتوانم موسیقیای مشابه موسیقی «ایستاده در غبار» بسازم. در اینباره برایمان بگویید.
منظورم از لحاظ توانایی نبود. بیشتر از این جهت بود که شاید برای هیچ فیلمی دیگر نیاز نشود که این حجم موسیقی بسازم. حدود دوسوم این فیلم موسیقی داشت و من نزدیک به 50دقیقه موسیقی با ارکستر برای این کار ساختم. بعید میدانم در سینما این مسأله مرسوم باشد که یک فیلم این قدر موسیقی نیاز داشته باشد. این فیلم ویژگیهای خاصی داشت. دیالوگ نداشت و خصوصیاتی داشت که میطلبید این حجم از موسیقی را داشته باشد. موسیقی فیلم خیلی ویژه بود چون با فیلمی ویژه روبهرو بودیم. فیلمهای امروزی به این سمت حرکت میکنند که از موسیقی کمتر استفاده کنند. دیگر فکر نمیکنم اتفاقی مثل موسیقی ایستاده در غبار رخ دهد.
جایی گفته بودید برای اولینبار نبوده که این نوع موسیقی را امتحان میکردید.
بله، این نوع کار را قبلاً در «آخرین روزهای زمستان» تجربه کرده بودم که البته تفاوت آن کار در این بود که سریال بود.
برای رسیدن به حس و حال مناسب برای موسیقی فیلم چقدر با شخصیت احمد متوسلیان توانستید ارتباط برقرار کنید؟
بیشترین چیزی که به آن توجه داشتم این بود که با یک شخصیت قهرمان روبهرو هستم و قهرمان بودن حاج احمد و شخصیت درونگرای او روی من تأثیر گذاشت.
با توجه به موضوع فیلم ایستاده در غبار، برای هماهنگی موسیقی فیلم با موضوع چه رویکردی را دنبال کردید؟
ایستاده در غبار فیلمی تاریخی بود که در دهه 40 و 50 میگذشت و سعی داشتم نوع موسیقی و نوع سازهای مورد استفاده را به فضای موسیقی آن سالها نزدیک کنم.
در فیلمهای آن دوره موسیقی خیلی مرسوم بود و من هم سعی داشتم به موسیقی فیلمهای آن دوره نزدیک شوم. یعنی هم از ارکستر نسبتاً شلوغی استفاده کنم و هم رنگبندی سازها را به موسیقی آن دوره نزدیک کنم. فضای فیلم هم از لحاظ بصری کاملاً مربوط به آن دوره است و به این طریق سعی کردم هماهنگی میان تصویر و موسیقی را برای مخاطب به ارمغان بیاورم. معمولاً موسیقیدانها و آهنگسازها میگویند موسیقی فیلم نباید شنیده شود، بلکه باید در متن فیلم حل شود. درعینحال که تأثیر خود را روی مخاطب میگذارد اما به وضوح نباید شنیده شود. بر خلاف این مسأله موسیقی فیلم ایستاده در غبار به عمد کاملاً شنیده میشود. چرا که کارگردان فیلم میخواهد برخی جاها با موسیقی حرف بزند.
اینکه مجبور بودید هر سکانس را ببینید و برایش موسیقی بسازید و با عجله موسیقی فیلم را ساختید چون زمان زیادی نداشتید به خروجی کار لطمه نزد؟ یا شاید هم به بهتر شدن کار کمک کرده باشد. حالا که مدتها از ساخت این موسیقی میگذرد از کار راضی هستید یا آرزو میکنید که کاش زمان بیشتری داشتید؟
دلیلی بر بهتر یا بدتر شدن کار نبود. مهم این است که آن اتفاقی که باید، برای آهنگساز بیفتد. اینکه حس لازم را از فیلمنامه و داستان بگیرد و موسیقی لازم را برای آن بنویسد. این مسأله گاهی خیلی زمان میبرد؛ گاهی هم کمتر. اما خوشبختانه من از قبل با فیلمنامه و عوامل کار ارتباط داشتم و آقای مهدویان داستان را برایمان گفته بود و کاملاً درگیر کار بودیم.
در نتیجه ارتباط برقرار کردن من با کار خیلی زمانبر نشد، چون از قبل درگیرش شده بودم. بیشتر از لحاظ فنی در فشار زمانی بودیم که معمولاً در همه کارها این اتفاق میافتد.
در مورد رضایت از کار هم بله، واقعاً راضی هستم و خدا را شکر میکنم. بازخوردهای کار هم خوب بود.
درباره استفاده از آواهای کردی در موسیقی ایستاده در غبار هم برایمان توضیح دهید.
یک از ویژگیهای متفاوت موسیقی ایستاده در غبار همین آواهای کردی است. فکر میکنم برای اولینبار است که این اتفاق میافتد. در عزاداریهای کرمانشاه از آواهایی بهنام هوره و مور استفاده میکنند که آوا و زبان خاصی دارد. تلفیق این آواها با موسیقی فکر میکنم برای اولینبار بوده باشد. ضبط کار را بعد از رفتن به آن منطقه با افراد بومی آن منطقه انجام دادم. چون بدون رفتن به آن منطقه نمیتوانستم به چیزی که مدنظرم بود برسم. هم میخواستم کار نویی انجام داده باشم و هم اینکه موسیقی از حال و هوای دهه 40 و 50 خارج نشود. از طرفی بخش مهمی از فیلم هم در کرمانشاه و کردستان میگذشت و استفاده از آواهای بومی آن منطقه میتوانست برای انتقال هرچه بهتر حس تصاویر فیلم به مخاطب ابتکار خوبی باشد.
از آلبوم 20 قطعهای موسیقی ایستاده درغبار برایمان بگویید.
قطعات این آلبوم بهجز یکی همه در فیلم استفاده شدهاند. دوست داشتم همزمان با اکران فیلم، انتشار آلبوم اتفاق بیفتد اما انتشار آلبوم مقداری طول کشید و متأسفانه با یک تأخیر حدوداً دو ساله، زمستان پارسال این اتفاق افتاد. آلبوم موسیقی یک فیلم سینمایی امکان تماشای دوباره فیلم بدون تصویر را به مخاطب خود میدهد. اگر موسیقی یک فیلم درست بهکار گرفته شود و در ساخت آن دقت و ظرافت لازم به خرج داده شود، تماشاگر را وادار به تخیل قابهای آن فیلم میکند. تخیلی که برای مخاطب لذتبخش خواهد بود.
در موسیقی ماجرای نیمروز 2 هم حضور خواهید داشت؟
ماجرای نیمروز 2 در مرحله پیشتولید است و موسیقی آن کار هم با من است. اگرچه هنوز قرارداد بسته نشده و برای قرارداد بستن زود است اما صحبتها انجام شده و طبق روال گذشته در این کار آقای مهدویان هم حضور خواهم داشت.
بودنتان قطعی است؟
بله، انشاالله.
منبع: صبح نو