به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، «محمد ایمانی» در یادداشتی نوشت:
1-سوءمدیریت در برخی ارکان مهم دولت، اعتراض منتقدان و حامیان را یکجا برانگیخته است. گویا درباره هر چیزی اختلاف نظر باشد، درباره این نقیصه مهم معطلی و فرصتسوزی برخی مراکز راهبردی دولت اتفاق نظر وجود دارد. این روند، خسارتهای بزرگی را به همراه داشته و اگر تغییر نکند، میتواند هزینههای بزرگتری را در آینده به بار آورد.
2- دولت تعطیل نیست اما برخی اجزای مهم آن، همچنان «معطل» هستند و منفعل عمل میکنند. آن قدر که برخی محافل، اصرار بر «عملیات روانی» با افکار عمومی دارند، اگر یکدهم همان اهتمام را به تلاش و خدمت و گرهگشایی از مشکلات اختصاص میدادند، جایی برای تاثیرگذاری تحریمهای دشمن و فشار بر مردم باقی نمیماند. قضاوت نمیکنیم که عملیات روانی رسانهها و سیاسیون افراطی، هماهنگ با دولت هست یا نه. اما متاسفانه برخی مدیران به واسطه همراهی با عملیات روانی جریان معارض ارزشها، خود را در موضع اتهام قرار میدهند. برخی مدیران نیز چنان به عدم رسیدگی به مشکلات اصرار دارند که انسان بدگمان میشود آیا مامور ناراضی کردن مردم هستند؟
3- رهبر معظم انقلاب، دو هفته قبل در نامه مهمی خطاب به رئیسجمهور، ضمن ابراز نگرانی از اخبار منتشر شده درباره نحوه واگذاری ارز و سکه در ماههای اخیر، دستور دادند ضمن رسیدگی به موضوع، گزارش دقیقی تهیه و به محضر ایشان ارائه شود. معظمله هفته گذشته نیز دولتمردان را به حضور پذیرفتند و ضمن حمایت و ترغیب و دادن برخی تذکرات مهم فرمودند «در میدان نبرد و مبارزه آنچه بیش از همه به آن احتیاج دارید، این است که روحیه تحرک، روحیه پیشرفت، روحیه مبارزه با شرایط را در خودتان تقویت کنید؛ این شرط اول است. شجاعت ورود در میدان را به خودتان بدهید، عزم راسخ در این زمینه را داشته باشید. همواره در جوامع، مشکل پیش میآید. یک جور آدم هست که وقتی با مشکل مواجه میشود احساس مسئولیت مضاعف پیدا میکند، جوششِ غیرت پیدا میکند. انگیزه و احساس مسئولیتش مضاعف میشود. یک جور آدم هم هست که وقتی با مشکل مواجه شد، دچار یأس و ترس و منفیبافی و «نمیشود» و «نمیتوانیم» و «چکار کنیم» میشود. مدیران دولتی باید از نوع اول باشند».
4- مدیرانی که سرگرم حاشیهها و فرعیات یا استثناها و اقلیتها باشند، لاجرم از اولویتها و اکثریت (همان تودههای مسلمان و رنجکشیده و پای کار انقلاب) و نقشه دشمن غافل میمانند. یک روز، سرگرمی دختر رقاص و زن هتاک به نیروی انتظامی. روز دیگر، حصر سران فتنه. روز بعدی، روسری سر چوب کردن چند زن ماموریتدار. روز چهارم، کنسرتبازی. روز پنجم، ترتیب دادن برنامه رقص دخترکان در حضور شهردار سابق. روز ششم، رفتن زنان به استادیوم فوتبال یا آفتابی شدن هنرپیشههای فیلمهای مبتذل روزگار طاغوت و... روز هفتم، سرگرمی مردم با سپنتا نیکنام و نظایر آن! روزها و هفتهها، با دستمایه قرار دادن همین سوژهپردازیها توسط شبکه رسانهای زنجیرهای پر میشود تا مردم نپرسند وعدههای رونق اقتصادی از طریق امتیازفروشی به دشمن سیریناپذیر چه شد؟
5- اخیرا خانم سلحشوری عضو فراکسیون امید با اشاره به رانتها و فسادهایی مانند ثبت سفارش غیرقانونی 6500 خودرو گفته است «خدا میداند که از روی مردم شرمندهایم. خدا میداند که من از روی مردم خجالت میکشم. این همه به استانها رفتیم و وعده دادیم؛ اما به محض اینکه 4 سال دوم دولت آغاز شد، ببینید چه شده؛ فاجعهای در حال رخ دادن است. ارز و سکه از کجا توزیع میشود؟ این رانت 4200 تومانی را چرا ایجاد کردند؟ من کارشناس اقتصادی نیستم، اما میدانم که این یک رانت برای گروههای خاص بود».
6- همزمان آقای کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران (از اعضای ائتلاف حاضر در دولت) درباره پیشنهاد رئیسجمهور به وزرا برای تشکیل اتاق فکر گفته است «قطعاً پیشنهاد خوبی است. اما مهمتر از آن در شرایط فعلی، قدرت تصمیمگیری و انجام تصمیمات است. یکی از مشکلات، همین عدم تصمیمگیریهاست. چند وقت است که ترمیم کابینه مطرح است و به نوعی جامعه و کابینه در حالت صبر و انتظار و تردید و اضطراب قرار گرفتهاند. طبیعی است اعضای کابینه هم که مطمئن نیستند حضورشان تداوم دارد یا نه، در حالت برزخی قرار میگیرند و قطعاً در کیفیت کار خودشان و حتی معاونانشان تاثیرگذار است. ما نمیتوانیم از وزیری که نمیداند هست یا نیست و دائماً با حالت تردید و اضطراب روبهرو است، توقع کار داشته باشیم. مگر این دولت چقدر وقت دارد؟ نصف عمر دولت دوم هم تمام شد. این حالت صبر و انتظار یعنی چه؟ کسی در این حالت کاری برای مردم انجام نمیدهد. حتی نمیتواند پاسخ مردم را بدهد. سم مهلک همین است. اگر قرار نیست تغییر دهند بگویند تا آخر این دولت هیچ کس عوض نمیشود؛ همه به کار خود بچسبند و اگر هم قرار است تغییر دهند، بالاخره یک روز، دو روز، یک هفته، یک ماه، شش ماه».
7- رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، هفتم فروردین امسال با انتقاد از بانک مرکزی اعلام کرد «در ماههای پایانی سال 96، 30 میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است». سرمایهای معادل 140 هزار میلیارد تومان از کشور خارج شد؛ حال آنکه مثلا کل سرمایهگذاری خارجی جذب شده در دولت آقای روحانی به 3 میلیارد دلار رسید. دولت برای جذب چند میلیارد دلار، آن همه خسارت برجام را متحمل شد اما با تحرکات شبکه جنگ اقتصادی دشمن و خوابزدگی دیدبانهای اقتصادی و امنیتی، 10 برابر همان رقم، به سادگی آب خوردن از کشور خارج شد. تازه همه این اتفاقات، قبل از تلاطم امسال بازار ارز و تزریق دهها میلیارد دلار به خیال تنظیم بازار رخ میداد.
8- آقای نوبخت میگوید «تا 25 خرداد، بیش از 9 میلیارد و 700 میلیون دلار ارز 4200 تومانی فروخته شد». سخنگوی بانک مرکزی 29 خرداد گفت «در طول 70 روزی که از اجرای سیاست ارزی دولت میگذرد، بالغ بر 16 میلیارد و 700 میلیون دلار ارز تخصیص یافته است». نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران و چین میگوید «دولت با اختصاص ارز با نرخ 4 هزار و 200 تومان، 100 هزار میلیارد تومان رانت داده است». برخی محافل حامی دولت، میزان ارز واگذار شده ظرف پنج، شش ماه گذشته برای (به اصطلاح) تنظیم بازار را
30 میلیارد دلار اعلام کردهاند. همچنین 60 تن طلا (7 میلیون سکه) ظرف دو ماه به شکل سردرگم در بازار پاشیده شد که عناصر رانتخوار یا ماموریتدار، آن را بلعیدند. رانت واگذار شده در بازار سکه نزدیک 8 هزار میلیارد تومان است. و اگر رانت نهفته در دلار را حداقل 4 هزار تومان فرض کنیم، در حقیقت ظرف چند ماه، مبلغی معادل 120 هزار میلیارد تومان رانت، از بیتالمال به جیب یک اقلیت دو، سه درصدی رانتخوار (نشسته در حاشیه امنیت جنجال رسانههای زنجیرهای) رفته است. جالب اینکه دولت اعلام کرده بود امسال
113 هزار میلیارد تومان برای ایجاد و حمایت از یک میلیون و 300 هزار شغل اختصاص میدهد.
9- آقای احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات و مشاور خاتمی گفته است «دولت با ریختن 30 میلیارد دلار ارز در بازار به قیمت 4200 تومان، موجب جشن و پایکوبی رانتخواران شد. دو میلیارد یا پنج میلیارد آن را در اختیار افراد مشخص و دارای شناسنامه یا شرکتهای تجاری سرشناس میگذارید، بقیه 30 میلیارد را چگونه و با چه مکانیزمی میخواستید کنترل کنید؟ دولت گوشت را خیلی راحت دست گربه داد... دولت باید تلاش کند و مردم به این باور برسند که تیم اقتصادی تمام توش و توان خود را گذاشته تا وضعیت را بهبود بخشند. اگر چنین کنند ولو اینکه موفق هم نشوند، ملت خرده نخواهد گرفت. اما اگر مردم شاهد بیبرنامگی و تصمیمات غیرعلمی شوند قطعا نظر مثبتی به دولت نخواهند داشت، کما اینکه اکنون شاهد چنین امری هستیم که مردم از عملکرد دولت ناراضی هستند».
10- وزارت خارجه، دهمین گزارش سه ماهه اجرای برجام را تقدیم مجلس کرد. کاش میشد طبق وعدههای برجامی، در متن گزارش بنویسند «150 میلیارد دلار پول بلوکه شده، طبق وعده به کشور بازگشت. 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی جذب شد. طرفهای غربی به تمام تعهدات خود درباره بازسازی رآکتور بتنریزی شده اراک و تامین کیک زرد مورد نیاز ایران عمل کردهاند. 200 فروند هواپیما که تحریم آنها لغو شده بود، خریداری و به کشور منتقل شد. اجرای فاز 11 پروژه پارس جنوبی توسط شرکت توتال به سرانجام رسید و برداشت از این مخزن مشترک با قطر آغاز شد. بانکهای اروپایی با پایان تحریمهای بانکی و مالی، درخواست گسترش همکاری را دارند اما حجم مراودات به قدری افزایش یافته که مجبور شدهایم برای همکاری با این موسسات، سقف و سهمیه اعمال کنیم. چرخ کارخانهها و چرخ سانتریفیوژها با چنان سرعت سرسامآوری چرخیده و داغ شده که مدیران مجبور شدهاند بخشی از کار را متوقف کنند. به قدری هیئتهای تجاری و بانکی و سرمایهگذاری پشت گیتهای ورود به ایران صف کشیدهاند که دستور داده شده فعلا هیچ سرمایهگذار و تاجری را ولو به عنوان توریست به کشور راه ندهند».
11- اما سر سوزنی از این خبرها نیست. آرزواندیشی و بیعملی و بیهمتی، عیبی بزرگ برای مدیران است. تا دیروز دولت ما فکر میکرد در ماجرای برجام برنده شده؛ سه گل زده و دو گل خورده است اما اکنون آقای ترکان مشاور ارشد رئیسجمهور میگوید «با اصطلاحات ورزش کشتی، الان روی پل هستیم و باید مقاومت کنیم». دولت به اراده خویش، کمر و کُنده و خم خود را در اختیار دشمن قرار داد و حالا باید برای خروج از این وضعیت همت کند، نه اینکه زیر دست حریف بخوابد تا مدام تابانده شود و امتیاز پشت امتیاز بدهد. این فرجام سوءتفاهم «بازی برد-برد با غرب» است. کار به جایی رسیده که آقای سریعالقلم مشاور سابق دولت میگوید «فضایی ایجاد شد که میگفت اگر برجام شکل بگیرد، تحریمها برداشته میشود و همه مشکلات حل خواهد شد. وزارت خارجه به گونهای وانمود کرد که انگار با برجام همه مسائل حل خواهد شد. این تصور اشتباه، سادهانگارانه و رومانتیک، و ناشی از فقدان شناخت درباره آمریکا بود». این قبیل اظهارات برائتجویانه درحالی است که وی در اوج مذاکرات، از موضع دفاع از برجام به منتقدان حمله کرده و گفته بود: «تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیار ضعیف است. در نتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت میشویم. صداوسیمای ما از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتیاش است، درباره جریان هستهای نظرخواهی میکند».
12- به نظر میرسد مشکل راهبردی برخی مدیران، غفلت از فرمان امیر مومنان علیهالسلام به مالک اشتر است «... باید محبوبترین امور نزد تو، میانهترین در حق، و فراگیرترین در عدالت، و جامعترین در رضایت مردم باشد، چرا که خشم عموم، خشنودى خواص را بىنتیجه مىکند، و خشم خواص در برابر خشنودى عموم بىاثر است. و به وقت آسانى و رفاه احدى از رعیّت بر والى پرخرجتر، و زمان مشکلات کمیارىتر، و هنگام انصاف ناخشنودتر، و در خواهش و خواسته با اصرارتر، و زمان بخشش کمسپاستر، و وقت منع از عطا دیرعذرپذیرتر، و در حوادث روزگار بىصبرتر از خواص نیست. همانا ستون دین، و جمعیّت مسلمانان، و مهیاشدگان براى جنگ با دشمن توده مردمند، پس باید توجه و میل تو به آنان باشد».
منبع: روزنامه کیهان