به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، «در میدان نبرد و مبارزه آنچه بیش از همه به آن احتیاج دارید، این است که روحیهی تحرّک، روحیهی پیشرفت، روحیهی مبارزهی با شرایط را در خودتان تقویت کنید؛ این شرط اول است. شجاعت ورود در میدان را به خودتان بدهید، عزم راسخ در این زمینه را داشته باشید. مشکل طبعاً پیش میآید»؛ اینها بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با اعضای با هیأت دولت است.
رهبر انقلاب همچنین در این دیدار تأکید کردند مدیران دولتی وقتی با مشکل مواجه میشوند روحیه برخورد، روحیه میتوانیم، روحیه حتماً اقدام میکنیم، در آنها وجود داشته باشد.
با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد به عنوان اصلیترین چالش حال حاضر کشور برای واکاوی و همچنین ارائه راهکار در این زمینه با برخی از کارشناسان این حوزه به گفتوگو نشستیم که یکی از این کارشناسان ابراهیم رزاقی، اقتصاددان، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و مؤلف کتاب "اقتصاد ایران" است.
رزاقی میگوید: 66 میلیون ایرانی در سن کار قرار دارند اما طبق آمار رسمی فقط 23 میلیون نفر کار میکنند، درحالیکه دولتیها مرتباً میگویند سه میلیون بیکار داریم!
این اقتصاد دان تأکید میکند دادن دلار با قیمت پایین به واردات غیر ضرور باعث نابودکردن تولید میشود از این رو باید تنها به کالاهای ضرور اختصاص یابد نه اینکه خودروی دومیلیاردی با آن وارد کنند.
مولف کتاب «اقتصاد ایران» همچنین معتقد است دولت باید از فعالیتهای غیرتولیدی پرسودتر از تولید «مالیات» بگیرد.
آنچه میخوانید مشروح گفتوگو با ابراهیم رزاقی کارشناس مسائل اقتصادی است:
با توجه به شرایط فعلی اقتصاد کشور به نظر شما چه راهکارهایی باید سرلوحه کار دولت و به ویژه تیم اقتصادی دولت قرار گیرد تا شاهد پیشرفت اقتصادی باشیم؟
آقای روحانی اخیراً اظهاراتی داشت مثل اینکه اگر ما نفت صادر نکنیم و نتوانیم صادر کنیم، هیچکس نمیتواند نفت از تنگه هرمز صادر کند، اما راجعبه فسادهای اقتصادی اصلاً موضعگیری روشنی ندارد.
برای مثال در موضوع صندوق ذخیره فرهنگیان آقای روحانی میگوید اختلاسی صورت نگرفته و وام معوقه است و همه بانکهای کشور به خاطر این وامهای معوقه ورشکسته شدهاند. بانک مرکزی هم برخلاف قانون مرتباً به اینها وام مِیدهد در صورتیکه دارند ورشکسته میشوند چون در شرایط خاصی وام دادهاند و آنها هم پس نمیدهند و خیلی از آنها به خارج رفتهاند.
از 66 میلیون ایرانی در سن کار فقط 23 میلیون کار میکنند
66 میلیون ایرانی در سن کار قرار دارند اما طبق آمار رسمی فقط 23 میلیون نفر کار میکنند، درحالیکه دولتیها مرتباً میگویند سه میلیون بیکار داریم؛ باید دید به چه شکلی محاسبه میکنند.
شاید این موضوعات به دوران سازندگی و از ابتدای سیاست سرمایهداری لیبرالی که آقای رفسنجانی خلاف قانون اساسی پیاده کرد، بازگردد یعنی خصوصیسازیها، آزاد گذاشتن بازار و تجارت خارجی.
در ایران از کسانی که ثروت اندوختهاند اصلاً مالیات نمیگیرند
خود آمریکاییها وقتی میبینند یک کالایی دارد تولیدکنندگان را ورشکسته میکند، تعرفه گمرکی میگیرند یا در داخل میبینند سود یکسری فعالیتها بالاتر از سود تولید است، مالیات میگیرند. برای مثال 80 درصد مالیات از خریدوفروش خانه دریافت میکنند در انگلیس هم 90 درصد مالیات میگیرند اما در ایران اصلاً از کسانی که ثروت اندوختهاند، مالیات نمیگیرند.
از این رو با توجه به فعالیتهایی که هست میتوان گفت اصلاً تولید برایشان مطرح نیست چون وارداتشان دارای سود زیادی است که تا الان هم ادامه دادهاند.
وقتی فضا اینطور است نشان میدهد برخلاف تظاهری که میکنند فرصت را از دست مردم ایران میگیرند و من این احساس خطر را نسبت به طبقات فقیر و بیکار و تولیدکنندهای که ورشکسته شده است، دارم.
همچنین بدهکاران کوچک هیچکاری از دستشان برنمیآید تا جلوی بانکها را بگیرند و اموالشان یعنی اموال کارخانه یا کارگاه را مصادره نکنند چقدر ملت ایران این رفتارها را ندیده میگیرند؟ از آن طرف هم فضای شبکههای اجتماعی میبینید که به چه شکلی است و یا در روزنامههای اصلاحطلب مرتباً فضاسازی صورت میگیرد تا مردم اطلاع واقعی از دوست و دشمن نداشته باشند.
وظیفه دولت در این شرایط چیست؟
رئیسجمهور گاهی حرفهای دوپهلو میزند، آقای جهانگیری، آخوندی و سایر وزرا هم به همین شکل، مثلا قوه قضائیه میگوید جلوی تلگرام را بگیرید، اما از آن طرف فیلترشکن درست میکنند و هزینهاش را ملت ایران میدهد که در این صورت فیلتر تلگرام بیمعنی است.
پیشرفتهترین نظریههای اقتصادی را داریم
سوال اینجاست واقعاً اگر این وزرا را عوض کنند، وزرایی میآورند که مشکلات را حل کنند. به نظر من غیرممکن است و فرصت از دست میرود. بهگونهای دیگری باید اندیشید و راهکار یافت چون ما هم از لحاظ تئوری، قانون اساسیمان، اندیشههای امام(ره) در وصیتنامه ایشان و اندیشه رهبری در اقتصاد مقاومتی پیشرفتهترین نظریههای اقتصادی راجعبه اقتصاد را برای مستضعفان داریم.
اصل دو قانون اساسی مطالب زیادی را ذکر میکند اما آنچه مدنظر من است و در این زمینه میگوید برای تعالی انسان به سوی خداوند باید ستمگری و ستمپذیری نکرد، عدالت داشت و در اصل سوم هم خاطرنشان میکند دولت برای همه مسکن، خوراک، پوشاک، بیمه و درمان، باید فراهم کند و اصل 43 هم همین را میگوید.
در اصل 44 نیز میگوید دولت باید به صورتی دربیاید که صنایع صنعتیکننده بیاورد و ایران را از ماشینآلات بینیاز کند. تجربه عملی ما در صنایع دفاع قابل مشاهده است که بسیار افتخارآمیز است از ترس این صنایع است که الان آمریکا حمله نمیکند و یا صنایع فضایی مان اما آقای روحانی آن را تعطیل کرد ، صنعت هستهای هم که به این شکل درآمده است، تکنولوژی که سطح آن بسیار بالاست و هر کشوری آن را ندارد. چرا این خط را جلو نمیبرند؟ آیا جز این است که به استقلال اعتقاد ندارند و میگویند نمیتوانیم.
متأسفانه مسئولان فرصتسوزی میکنند
متاسفانه مسئولان فرصتسوزی میکنند هر ماه که میگذرد چه برسد به سال در شرایطی که میخواهیم بهبود بدهیم و فقر و بیکاری را کم کنیم، کلی عقب خواهیم افتاد.
هر انسانی برای هر مستضعفی دلش میتپد تا کار پیدا کند جمهوری اسلامی و دستگاههای انقلابی برخلاف کمونیستها یا سرمایهداران معتقدند مستضعفان جهان باید متحد شوند چرا که بدون این هدف اساسی امکان ارتقا به سوی خداوند کم است. اگر کسی هم در مسیرهای مادی زیادهخواهی کند خدا را فراموش میکند، در فرهنگ سرمایهداری فقط دنبال حداکثر سود و ثروت هستند.
دشمن خارجی در کمین است
فرصت به سرعت کم میشود و خدا نکند مثل وقایعی که در دیماه رخ داد دوباره مشکلاتی به وجود آید، در داخل کشور هم فتنهگران حضور دارند و همراه با ضدانقلاب رسانه در دست دارند که بسیار هم متشکل هستند بهطوریکه در این بلواها و فتنهها شرکت میکنند و خط انهدامی میدهند. یکی از شعارهایشان این بود که بجنگ با بجنگیم، ما اهل جنگیم یعنی با نظام جمهوری اسلامی ایران میخواهند بجنگند، همان کاری که مجاهدین و فداییان انجام دادند.
این مباحث نشان میدهد دشمن خارجی از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، روانی، کلی مشکل به وجود آورده و حق و ناحق را جابجا میکند تا مردم تشخیص ندهند که دوست و دشمن کیست؛ نیروی داخلی هم که من فکر میکنم بسیار مخربتر است،نیز موثر است چون اگر این درست عمل میکرد تأثیری نداشت اما در اقتصاد و فرهنگ درست عمل نمیکنند و در فضای مجازی آنگونه که باید از فرهنگ ایرانی حفاظت کنند را شاهد نیستیم.
14 سال است که مقام معظم رهبری بحث مبارزه با فساد را مطرح میکنند که باید به جد صورت گیرد، اینها اقداماتی میکنند که جمهوری اسلامی زیر سوال میرود. ما 300 هزار نفر شهید و 50 هزار نفر جانباز در ایران داشتهایم نباید گذاشت حیثیت کشور را زیر سوال ببرند؛ ما یک الگوی جهانی داریم، خداوند همه را یکسان آفریده اما این بندگانش هستند که نمیگذارند طبقات مستضعف به حداقلها دسترسی داشته باشند.
با دلار ارزان به واردات تولیدکنندگان را نابود کردیم
مقام معظم رهبری بر ضرورت نقشه راه اقتصادی کشور در دیدار اخیر با اعضای هیات دولت تأکید کردند، به نظر شما در حال حاضر که دشمن هم تلاش دارد جنگ روانی اقتصادی علیه کشور به راه اندازد چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
در این راستا باید دید دولت میخواهد دفاع کند یا نه؟ من چند مورد از تئوریهایش را در قانون اساسی مطرح کردم و تجربه عملی را هم گفتم و اقتصاد سخت تر از آنها نیست؛ کار راحت است اولین نکته اینکه چرا ما دلار ارزان بدهیم برای واردات؟ با این کار همه تولیدکنندگان را نابود کرده ایم.
الان دلار حدود 12 هزار تومان است اما گفتند 4 هزار تومان میفروشند، همین 4 هزار تومان اختلافش با بازار آزاد که 10 هزار تومان است، حدود 6 هزار تومان است. حال سوال این است آیا سودی که از این دلار همین 4 هزار تومانی واردکننده میبرد، با سود تولید اصلاً تشابهی دارد؟ سود تولید 10 یا 20 درصد است اما سود واردات با همین دلار 4 هزار تومانی چیزی حدود 200 درصد است.
سوال این است که آیا میشود یکباره قطع کرد و ما دلار ارزان برای واردات ندهیم؟ اگر اینکار را نکنیم آنچه از خارج میآید و خیلی ضروری و حیاتی است موچب می شود قیمتها یکدفعه سه برابر شود و افراد مستضعف نمیتوانند زندگی کنند.
در این صورت برای چه کالاهایی باید دلار را ارائه کرد؟
در حال حاضر 60 درصد کارگران و اکثر بازنشستگان زیر خط فقرند، در چنین حالتی باید سیاست منظمی داشت. اول اینکه دلار را برای کالاهای وارداتی بسیار ضروری بدهیم و کنترل شود که دلار را نگیرند بعد موبایل با آن وارد کنند یا دلار 4 هزار تومانی بگیرند، اتومبیل 2 میلیاردی وارد کنند.
افراد انقلابی و جهادی باید وارد عرصه شوند
این عرصه افراد انقلابی میخواهد کسانی که هیچ چیز برای خود نخواهند، همان کسانی که در دفاع مقدس بودند و الان افتخار سرزمینهایی هستند که در آنجا دفاع میکنند باید کارها را به اینها داد. اینها انگیزه قوی دارند و میتوانند تجربه هم کسب کنند.
همچنین اولین کار این است که به تولیدکنندگان داخلی یارانه بدهیم تا تولیدکنندگان داخلی بتوانند در برابر واردات با دلار ارزان مقاومت کنند. بعد تولید به نسبتی که افزایش مییابد، کالاهای وارداتی را با دلار ارزان ممنوع کنیم.نکته دوم اینکه وقتی داریم یارانه میدهیم دقیق بشناسیم که به هر تولیدکنندهای یارانه ندهیم، بلکه مطمئن شویم تولید خوبی داشته است.
هیچ کشوری بدون گرفتن مالیات از فعالیتهای غیرتولیدی پرسود، صنعتی نشده
همچنین باید دانست غیر از موضوع دلار که بحث کلیدی است، هیچ کشوری در دنیا بدون گرفتن مالیات از فعالیتهای غیرتولیدی پرسود، صنعتی نشده است. آدام اسمیت بنیانگذار علم اقتصاد نظریه اش را اینگونه گفت که هر کسی دنبال سود برود کشور صنعتی میشود زیرا آن موقع مشاهده میکرد در انگلستان بزرگترین سود در صنایع ماشین بود و هر کس هر پولی داشت آنجا میبرد حال اگر چنین وضعی در یک کشوری نبود باید دولت اقدام کند.
دولت باید از فعالیتهای غیرتولیدی پرسودتر از تولید مالیات بگیرد که به شدت سود این فعالیتها پایین آید و هر کسی سود میخواهد به سمت تولید برود و به 20 درصد قانع میشود اگر کسی هم فرار از مالیات داشته باشد طبق مجازات سخت برخورد شود.
الان 85 درصد تکیه دولت به نفت است
اگر این کار را انجام دهیم، یک اتفاق دیگری خواهد افتاد و آن اینکه علاوه بر تمایل گرایش سرمایهها و سپردهها به سمت تولید کشاورزی صنعتی، دولت از فروش نفت بینیاز میشود چون الان همه تکیه دولت به نفت 85 درصد است و روی نفت، پتروشیمی و مواد خام تکیه دارد. برعکس؛ دولت این مواد را نباید صادر کند چون به سرعت تمام و تهی خواهند شد.
یک اتفاق دیگر هم میافتد، به نسبتی که مالیات به طور واقعی شفاف گرفته میشود، از فعالیتهایی که سودشان بالاتر از تولید است، به نسبت حجم درآمد، مالیاتهای تساعدی وصول شود یعنی هر کس که ثروت بیشتری دارد، نسبت به حداقلهای زندگی در وضع مطلوبتری است اشرافیتر زندگی میکند، پس میشود از او مالیات گرفت.
مالیات هم تصاعدی است؛ اگر مثلا مغازه معمولی باشد 15 درصد مالیات گرفته میشود و اگر بیشتر شد مثلا 500 میلیونی 4 برابر میشود. خانه ارزان قیمت مالیات کم و هرچه تصاعدی میشود بالاتر میرود.
این موارد را باید شناسایی کرد که چه کسی فقیر یا پولدار است، در نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر آمده است که باید چه کار کرد و رهبر انقلاب هم بر سادهزیستی تأکید دارند.
مسئولان باید از کوخنشینان باشند
امام خمینی (ره) در وصیتنامهشان آوردهاند که مسئولان باید از کوخنشینان باشند و درد آنها را بدانند وای به زمانی که روحیه کاخنشینی پیدا کنند که الان متأسفانه برخی مسئولان چنین هستند.
الان سرمایهداران حرفهایی که میزنند مثل دموکراسی فقط برای فریب دیگران است و می خواهند کشوری که مستقل است آنها را تحت سلطه خود داشته باشند.
کلیدیترین موضوع در اقتصاد ایران حضور افراد جهادی است
الان همه امکانات وجود دارد، اما کلیدیترین موضوع وجود افراد جهادی است افرادی که به خدا میاندیشند نه به خود. برخی مسئولان به گونهای زندگی میکنند که خیلی با انقلاب اسلامی نسبتی ندارند. کار با انتخاب با افراد جهادی قابل حل است، قوه قضائیه هم باید در این راستا جهادی عمل کند.
یا برای مثال در مجلس سه وزیر را خواستند استیضاح کنند اما رأی نیاورد. حرفهایی که میزنند در نهایت آنکه به نفع مردم است، تصویب نمیشود و یا آنکه مجلس تصویب میکند دولت اجرا نمیکند متأسفانه در همه جا این افراد نفوذ دارند حتی ممکن است سوابقی هم در انقلاب هم داشته باشند.
به نظر بنده ما احتیاج داریم که مستضعفان جهان را متشکل کنیم و مقاومت اقتصادی داشته و با حداقل هزینهها سرمایهگذاری کنیم؛ همانگونه هم که مقام معظم رهبری فرمودند باید مطالبه مؤثر داشت چراکه برخی مطالبه میکنند اما فایده ندارد.
منبع: فارس