گروه اخبار داخلی دفاع پرس - رامین فرهادی: در زمان گذر کردیمُ مرور کردیم گذشته های نهچندان دور را! نشان به آن نشان که تنفیذ حکم ریاست جمهوری بود. شبکه های اجتماعی منتصب به مقام عظمای ولایت، تصویری پر از معنا و اتحاد را منتشر کردند. در عکس، یک روحانی مقابل علائم مشخصه غربی ها ایستاده و پشت سرش افرادی از تمام اقشار به مثال کوه، صف کشیده اند. می توان آن شخصِ راهبر را جناب روحانی اش خواندُ آن امت همیشه در صحنه را ملت شریف ایران.
خب طبیعی بود آن زمان خیلی ساده از کنار آن عکس گذشتیمُ آنچنان که باید توجهمان را جلب نکرد. شاید اختلاف نظرهای سیاسی دلیل اصلی این قصور بود. اما وحشی بافقی می فرماید؛ تو مو بینی و مجنون پیچش مو!
قطع به یقین دیدگاه رهبری به آینده کشور مثل بینش بنده نیست. منِ نوعی در نهایت تلاش، نوک بینی ام را دیده و باد در گلو انداخته و منصفانه و غیرمنصفانه نقد میکنم. اما ایشان نگاهشان چیز دیگری ست! وقتی نگاه پدرانه به موضوعات داشته باشی می شود همین که این روزها می بینیم. برای مثال عرض کنم که یکی دو سال قبل حرفهاُ تصاویری منتشر شد که امروز می شود چراغُ روشنایی راه.
بگذریمُ برسیم به امروزی که از آن حرف زدیم. چندی پیش رییس جمهور سخیف آمریکا یاوه گویی کرده و همین رییس جمهورمان جوابش را داده بود. اما باز در شبکه های اجتماعی راه گنده لات های چاله میدانی را در پیش گرفته و رجزخوانی کرده بود. همایش روسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور استُ میهمانُ خطیب اصلی اش جناب حسن روحانی! ایشان قرار است در میان دیپلمات های کشورمان حرف بزنندُ راهی نشان دهند. همیشه در مواقع بحران چشممان به کلام رهبری بوده و هست، اما این روزها نیم نگاهی هم به دیگر مسئولان کشور داریم تا دلمان از بعضی چیزها بیشتر قرص شود. ایشان صحبت هایشان را کاملا نرم و مهربانانه شروع کردند.
مثلا اینکه سیاست خارجی بعد از امنیت ملی مهمترین مسأله هر کشوری است. اگر برای حاکمیت ملی دو محل ظهور و بروز در نظر بگیریم، دموکراسی و آراء مردم در پای صندوقهای رای، مظهر داخلی حاکمیت ملی هستند و سیاست خارجی مظهر حاکمیت ملی هر نظام سیاسی در دنیای بیرونی و عرصه بینالمللی است. خب تا اینجای کار همه چیز متداول بود. اما یکباره سخنانی گفته می شود که مدتها از جنابشان انتظار می رفت.
کلی از اتحاد بین رهبری، دولت و ملت گفتندُ از مظلومیت بی بدیل ایران اسلامی. از ظلم های بیش از حدُ منطق آنان گفتُ از بی مرامی هایشان. خلاصه آنقدر با صلابتُ شجاعت حرف زد تا اینکه فکر کردم مهدوی کیا گل دوم را در آن بازی تاریخی به آمریکا زده و ما پیروز میدانیم. حالمان خوب بودُ هر لحظه بیش از پیش احساس غرور می کردم! ایشان بعد از کلامی متحیرانه حجت را برای همتای آمریکایی اش تمام کرد.
آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه در طول تاریخ هستیم. با دم شیر بازی نکن؛ پشیمانکننده است.
کمتر کسی این موضع قدرتمندانه را پیش بینی می کرد. داشتیم لذت می بردیم از نوع بیانشان همانطور که از معجزات صحرای طبس. صحبت هایشان تمام شد. زمان عبور کردُ چیزی که ماند شرفُ شأن، برای ملت غیور ایران بود. مردم ما همیشه قانع بودندُ عالی. مثلا در این هیاهوی بی ثباتی بازارِ ارزُ سکهُ اقتصاد همین چند دقیقه حرف برایمان آبی بود به روی آتش. گرچه هنوز از اوضاع فعلی اقتصاد ایرانمان رضایت کامل را نداریم ولی این اتحادها هرچه بیشتر، گره های دوستی و آشتی ملی هم بیشتر.
حال چند روز از آن سخنان خوب و حیاتی گذشته و ترامپ خان قلدر در نطقی گفته: آقای روحانی دیگر هرگز آمریکا را تهدید نکن که در غیر این صورت پیامدهایی را خواهی دید که تنها معدودی در تاریخ تجربه اش کرده اند. کاش فرصتی می شدُ کامنتی بر توئیت معنادار ترامپ خان بی عقل میگذاشتم که منظورت از پیامدهایی که تعداد معدودی در تاریخ تجربه اش کرده اند چیست؟؟ اسیر شدنتان در باتلاق ویتنام یا گرفتار شدنتان در صحرای طبس؟ جواب را خودم می دهمُ کلامم را تمام می کنم. یکی نیست بگوید مرد ناحسابی به نظر من شما نه به نیروهای «دلتا فورس»تان بنازید، نه به تیم ملی فوتبال کشورتان! نه به داعشِ دستآموزتان بنازیدُ نه به بالگردهای مجهزتان. نه به یگان ویژه نیروی دریایی تان بنازیدُ نه به «جردن باروز» کشتی گیرتان. شما شاید در جبهه فرهنگی خودی نشان دادید، اما این دلیل نمیشود که در جنگ سخت و نظامی هم حرفی برای گفتن داشته باشید. ملت شریف ایران مثل همیشه دست در دست و پشت به پشت هم ایستاده تا در مقابل تو و دستنشاندگان در منطقه بایستد. جهاد و مقاومت همیشه برای ما ادامه دارد.
انتهای پیام/