به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، اسدالله کاوه در یادداشتی نوشت:
روابط چین و پاکستان پس از پیروزی حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان در انتخابات چگونه خواهد بود؟ این یک پرسش کلیدی برای فهم روندهای موجود در منطقه جنوب آسیا است. اهمیت پاسخ به این پرسش، بدین جهت است که کنشها و واکنشهای چین- پاکستان- هند به طور مستقیم بر منافع جمهوری اسلامی ایران (خصوصاً پس از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام) اثرگذار است.
سرعت رشد روابط چین و پاکستان طی بیش از شش دهه گذشته، در تمامی زمینههای اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی به گونهای بوده که میتوان صفت استراتژیک را برای توصیف آن به کار برد. همکاریهای گسترده نظامی، هستهای، حمایت چین از پاکستان در مجامع بینالمللی (مانند حمایت از عضویت در گروه تأمین کنندگاه هستهای و خروج پاکستان از لیست سیاه FATF)، رایزنیهای دو جانبه و چند جانبه (با حضور روسیه و برخی کشورهای دیگر) در موضوع افغانستان و گسترش تروریسم، سرمایهگذاری بیش از 60 میلیارد دلاری چین در کریدور سیپک، از جمله مواردی است که نشان دهنده اعتماد متقابل در روابط پکن- اسلام آباد است.
تا پیش از انتخابات 2018، عمران خان و حزب متبوعش، به عنوان اپوزیسیون، با بسیاری از سیاستهای داخلی و خارجی دولت به ریاست نواز شریف و خاقان عباسی، از جمله گسترش بی حد و مرز روابط با چین در قالب پروژه سیپک مخالف بودند. انتقاد عمدهی حزب تحریک انصاف، بی توجهی به بافتهای فرهنگی پاکستان در توسعه کریدور، وابستگی شدید اقتصادی، سلطه چین بر شاهرگهای اقتصادی پاکستان و بدهیهای پاکستان در قالب این پروژه بوده است. حتی تحریک انصاف در سال 2014 در مخالفت با سفر شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به اسلام آباد، تظاهراتی نیز ترتیب داده بود.
هر چند عمران خان در سخنرانی پس از اعلام پیروزی، از استحکام روابط با چین سخن گفت، اما مشخص نیست وی پس از به دست گرفتن قدرت، برای حل مشکلاتِ پروژه سیپک، بازبینی در آن انجام میدهد و به غرب متمایل خواهد شد و یا با توجه به نیاز این کشور به چین در مسائل داخلی (توسعه اقتصادی)، پیرامونی (مواجه با هند، مسأله افغانستان و گروههای تروریستی) و بینالمللی (خارج شدن از لیست سیاه FATF و مقابله با سیاستهای آمریکا)، همچون گذشته به توسعه روابط با پکن ادامه خواهد داد.
در طرف مقابل چین در تأمین امنیت ترانزیت انرژی و حل مسائل افغانستان و جلوگیری از گسترش گروههای تروریستی، به همکاری نزدیک با پاکستان نیاز مبرم دارد. علاوه بر آن، کریدور سیپک آزمون بزرگ ایده پهنه- راه (Belt- Road Initiative) چین است که موفقیت و سرانجام آن، راستی آزمایی مناسبی از توان این کشور به عنوان قدرت نوظهور روابط بینالملل در حال گذار است.
فاکتور مهم در تنظیم روابط دو کشور، نقش هند است. بسیاری از تحلیلگران و استراتژی نویسان هندی، نظر منفی به روی کار آمدن عمران خان دارند؛ زیرا به اعتقاد آنان، عمران خان با حمایت ارتش پیروز شده و دولت او، تسلط ارتش بر پاکستان را به ارمغان میآورد. از سوی دیگر، بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده هستند که چین از پاکستان به عنوان اهرم فشار بر هند استفاده میکند، اما اراده مقامات سیاسی هند و چین برای تمایل به همکاری از آغاز سال 2018 میلادی و پس از 70 روز درگیری مرزی در منطقه دوکلام (دونگ لانگ) و اقداماتی مانند عدم مشارکت دهلینو در رزمایش نظامی مالابار با استرالیا، آمریکا و ژاپن و عدم اشاره نخست وزیر هند به تهدید چین برای منطقه هندو- پاسفیک در اجلاس امنیتی شانگری- لا در سنگاپور، به صورت مقطعی و شاید تا میان مدت، تنشها را در روابط دو کشور کاهش داده که میتواند زمینههای بیش از پیش گسترش همکاریها در روابط دو جانبه و نهادهای چند جانبه مانند جی 20، بریکس و سازمان ملل متحد را فراهم کند.
میتوان نتیجهگیری کرد که روابط پکن- اسلام آباد با توجه به سطح وابستگی دو کشور و همچنین اتهام وابستگی عمران خان به ارتش، بدون تغییرات محسوس ادامه خواهد یافت و این امکان وجود دارد که با توجه به قدرت یافتن ارتش، چین در حل اختلافات دهلینو- اسلام آباد میانجیگری کند. شکل گیری بستر مذاکرات سه جانبه بین چین- هند- پاکستان، موجبات توسعه بیش از پیش پاکستان و کاهش تهدیدات امنیتی در منطقه شرقی پیرامونی جمهوری اسلامی ایران را فراهم میکند.
منبع: دیپلماسی ایرانی