به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، متن پیش رو نگاهی دارد به متن سینمایی «ممنون برای خدمتتان» و در ادامه نیز فرامتن اثر هم مورد کنکاش و تحلیل قرار داده شده است.
فیلم سینمایی «ممنون برای خدمتتان» (Thank You for Service) محصول سال 2017 سینمای ایالات متحده براساس فیلم نامه ای از جیسن هال است که در عین حال کارگردانی اثر را بر عهده دارد. اثری نه چندان قابل اهمیت در خصوص مساله ای که می توان از دل آن درام و ملودرام های بسیار قدرتمندی برای خلق یک اثر سینمایی جذاب بیرون کشید که جیسن هال، چه در حوزه نویسندگی فیلم نامه و چه در حوزه کارگردانی از انجام این مهم عاجز است.
در نگاه اول فیلم نامه ممنون برای خدمتتان ریشه تمامی ناتوانی های اثر به شما می رود. جیسن هال که نگارش تک تیرانداز آمریکایی را هم در کارنامه نویسندگیش دارد، فیلم نامه اقتباسی ممنون برای خدمتتان را از روی کتابی با همین نام نوشته روزنامه نگار آمریکایی، دیوید فینکل به رشته تحریر درآورده است. کتاب به صورتی پیوسته و منسجم در قالب گزارش، داستان نویسی زندگی سربازان آمریکایی گردان پیاده نظام 2-16 را هم در بغداد را در طول سال های 2007 و 2008 و هم در دوران بازگشت به زندگی در ایالات متحده ثبت می کند. غالب درون مایه کتاب به آثار و تبعات فشارهای روانی جنگ بر زندگی بعد از خدمت سربازان آمریکایی می پردازد. به خصوص که کتاب سعی دارد نگاهی هم به مشکل روانی اختلال استرس پس از سانحه یا همان (PTSD) سربازان هم داشته باشد. در بستر این مسائل فینکل سعی دارد در کتابش تلاش این سربازان را در بازگشت به زندگی عادی را هم مطرح کند. این کتاب جزء نامزدهای نهایی دریافت جایزه انجمن متنقدین ادبی ملی آمریکا بود که در عین حال برنده جایزه کتاب برتر سال 2013 روزنامه نیویورک تایمز و برنده برنده جایزه کتاب هلن برنشتاین برای تعالی در روزنامه نگاری بود. هم چنین فینکل برای این کتاب جایزه بهترین کتاب سال 2013 N.P.R و نهایتا جایزه ادبی کارلا فورستنبرگ کوهن را هم دریافت کرد. اما در مقام مقایسه اقتباس جیسن هال از این کتاب چندان چنگی به دل نمی زند، چرا که کتاب فینکل به مراتب جلوتر از فیلم نامه هال است.
البته باید این را هم در نظر داشت که کتاب با تمام محاسن خود و جوایزی که دریافت کرده نمی تواند به گرد پای آثار شاخصی در این حوزه مانند کتاب متولد چهارم جولای، نوشته ران کویچ، فعال ضد جنگ آمریکایی برسد. کتابی که بعدها مرجع فیلم نامه یکی از آثار ماندگار تاریخ سینما با همین نام و البته به قلم خود کویچ با همکاری الیور استون شد. ملودرامی کم نظیر، هم در تاریخ ادبیات جنگ و ضد جنگ و هم در تاریخ سینما. شاید دلیل موفقیت کتاب و فیلم سینمایی متولد چهارم جولای این باشد که داستانش نقل زندگی خود کویچ است. معلول جنگ ویتنام که سعی دارد خط به خط زندگی خود را بعد از بازگشت به آمریکا بعد از جنگ با جزئیات کامل و به صورتی دقیق به نگارش درآورد. در این بستر نگاه جامعه به سربازان جنگ ویتنام، پرداخت درست مشکلات روانی بعد از جنگ و از همه مهم تر ذات، فلسفه و آنتولوژی جنگ در متولد چهارم جولای مورد کنکاش قرار گرفته است. با این خصوصیات ران کویچ و الیور استون به صورت مشترک نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم نامه اقتباسی سال 1989 و برنده گلدن گلاب سال 1990 در همین رشته شدند.
فیلم نامه ممنون برای خدمتتان شخصیت محوری و کانونی خود را آدام شومن قرار داده است که فرمانده یک گروه عملیاتی را در جنگ عراق بر عهده دارد. در بخش ابتدایی فیلم نامه زندگی او گروهانش را در بغداد در بحبوحه جنگ عراق روایت می کند. اما بیشتر داستان به آثار و تبعات جنگ بر زندگی آدام و دیگر اعضای گروهانش تاکید دارد. اگر چه که فیلم نامه با رنگ بوی جنگ شکل گرفته است، اما اثر بیش از آن که وام دار جنگ باشد، خود را در مسیر یک درام روان شناسانه قرار داده که نهایتا هم نمی تواند از دل آن داستانی با پرداخت روان شناسانه را به مخاطب ارائه دهد. مشکلات زندگی زناشویی او (آدام) با همسرش ساسکیا و نیز رفاقت او با دیگر هم رزمانش چندان جلوه دراماتیکی ندارد. احساس عذاب وجدانش به دلیل کشته شدن جیمز داستر و یا آسب مغزی سربازی که مسئولیت حمل او را بر عهده داشته نمی تواند به صورت درست در بطن و متن داستان خود را پرداخت کند. ادعای خودکشی آدام هم که در حد همان اداعا باقی می ماند. لذا در سول داستان هیچ نشانی از یک سرباز از درون پاشیده ای که از مشکلات روانی بعد از تروما رنج ببرد را با خود همراه ندارد. از این رو تما کابوس ها، فلش بکها، روفتن او پیش دکتر روان شناس ودیگر مسائل هم در حد مرز یک ادای کودکانه باقی می ماند. در سایه این پرداخت به تبع دیگر کاراکترها مانند تالسولو و همسرش و به خصوص شخصیت آماندا که شوهر را در جنگ عراق از دست داده، چندان اثر را از حیث فیلم نامه غنی نکرده است. تنها کاری که حضور این شخصیت ها در داستان دارند، تعدد کاراکترها بدون هیچ منطق دراماتیکی است. اما در این میان خرده پیرنگ بیلی به شدت جذاب است و اگر می توان تا حدودی اثر را تحمل کرده به دلیل وجود این خرده داستان در بطن فیلم نامه است که ای کاش، یا کل اثر به خود این خرده داستان می پرداخت و یا این باقی خط داستانی هم این چنین پرداختی را داشت. لذا در کل فیلم نامه جیسن هال نمی تواند بار یک درام و یا ملودرام ضد جنگ روان شناسانه را با خود حمل کند.
اما کارنامه جیسن هال که تنها ساخت همین فیلم در آن دیده می شود گویای آن است که او (هال) در مقام کارگردانی فیلم نامه نه چندان قدرتمندش هم کاری از پیش نبرده است. نه دکوپاژ درست و درمانی و نه میزانسن چشم نوازی. گویا هال در حوزه اجرا فقط یک روایت ساده تصوریری را برای اولین اثر سینمایش برگزیده است که نهایتا هم یک شکست تجاری را هم برای اولین فیلمش در مقام کارگردان در پی داشت. نماهای رومن واسیانف به خصوص در کلوز آپ ها برای اتثال بصری مخاطب با کاراکترها به منظور شخصیت پردازی تصوریر هم کاردی پیدا نمی کند. همچنانی که تدوین خسته کننده دینو جان ساتر و جی کسدی هم نمی تواند چیزی برای کفتن داشته باشد. در این راستا بازی ها هم جذاب نبوده و نمی توانند کششی را در بیننده ایجاد کند. به خصوص مایلز تلر که پیشتر بازی کم نظیری را در فیلم شلاق (Whiplash) داشته است.
متن سینمایی ضعیف ممنون برای خدمتتان (Thank You for Service) نمی تواند باعث شود که ریشه ای فرامتنی آن که بسیار هم مهم است از یاد رود. شاید فیلم نتوانسته از پس مشکلات روانی سربازانی جنگ در زبان سینما برآید، اما دلیلی بر عدم پرداخت آن در حوزه فرامتن نمی شود.
فیلم به طور خاص مشکلات و فشارهای روانی ناشی از مقوله جنگ را بر زندگی سربازان به نمایش می گذارد. در این میان PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه ( (Post Traumatic Stress Disorder که مبنای برخی از آثار ادبی و سینمایی هم قرار داشته، بیش از همه مورد توجه است. به واقع PTSD در علم روان شناسی و روان پزشکی مقوله ای پیچیده به شمار می رود. بیماری که با شروع جنگ افغانستان وعراق در میان سربازان آمریکایی دوباره شیوع پیدا کرده است تا یاد آور خاطرات جنگ های پیشین باشد. به واقع PTSD یک واکنش روانی بلند مدت به هر گونه تجربه ناگوار است که زندگی فرد را به خظر انداخته و در ادامه می تواند اثرات عمیق و ماندگاری در روان فرد بگذارد. پس امکان بروزPTSD در همه افراد وجود دارد. اما چنان که مطرح شد این معضل روانی در مقوله جنگ و به خصوص در میان سربازانی که تجربه جنگ های سخت و طاقت فرسا داشته و یا شاهد کشتار دسته جمعی، تجاوز و سوء استفاده های جنسی بوده اند، شایع تر است. لذا اگرچه اغلب مردم (۵۰ تا ۹۰ درصد) یک رویداد بسیار تنشزا را تا پایان عمر به یاد دارند، فقط ۸ درصد آنها به PTSD مبتلا میشوند. البته PTSD تنها به سربازان محدود نمی شود. بلکه هر آن کسی که در جنگ و یا حوادث تروماتیک حضور داشته است را در بر می گیرد. از این رو قربانیان جنگ های متاخری مانند سوریه، یمن، عراق به خصوص زنان و کودکان از جمله مبتلایان به PTSD خواهند بود. حتی پیش ترجنگ هشت ساله ما نیز اکنون با گذشته بیش از سی سال هنوز قربانیان PTSD را به یادگار دارد.
از این رو است که با گذشت بیش از 15 سال از آغاز جنگ عراق ما شاهدیم که ایالات متحده در سال 2017 فیلمی اگر چه با پلاتی تکراری، کلیشه ای و رونگ و رو رفته را در خصوص PTSD ساخته است. اما این فیلم نشان از این دارد مساله فشار روانی ناشی از جنگ چیزی نیست که به مرور زمان فراموش شود. شابد جنگ عراق وافغانستان برای آمریکا تمام شده باشد که بعید به نظر می رسد. اما نتایج یک پیش بینی علمی در آمریکا نشان میدهد که از میان سربازان جنگهای اخیر آمریکا، حدود ۱۰ درصد تا سال ۲۰۲۵ هم چنان با این بیماری دست و پنجه نرم خواهند کرد. حال باز بازگشت سربازان آمریکایی در قالب تعریف راهبرد جدید ترامپ برای افغانستان و تاسیس پایگاه ناتو در عراق همچنان سایه جنگ و داستان پس از جنگ هم برای سربازان آمریکایی ادامه خواهد داشت.
منبع: دیپلماسی ایرانی