به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، «الهامی الملیجی» نویسنده مصری در گفتوگویی در خصوص مجموعه تحولات سیاسی و اقتصادی مصر از جمله از دست دادن نقش منطقه ای آن به دلایل متعددی در این خصوص از جمله پیروی از آمریکا و صندوق بین المللی پول اشاره کرده و آن را به ضرر مصری ها دانست .
چرا مصر نقش راهبردی خود در منطقه را از دست داد
وی در خصوص اینکه چرا مصر نقش راهبردی خود در منطقه را از دست داد؟ گفت: نمیتوان انکار کرد که مصر نقش راهبردی خود را به میزان زیادی از دست داده است و این روند از زمان سفر شوم «انور سادات» رئیس جمهور پیشین مصر به قدس آغاز شد که پس از آن شاهد همراهی او با سیاست های آمریکایی بودیم؛ سیاست هایی که با منافع ملت های منطقه در تعارض بود.
البته سفر سادات برخاسته از درک اشتباه او بود مبنی بر اینکه 99 درصد برگ های برنده در دست آمریکا قرار دارد.
به هر حال با اجرایی شدن سیاست های اقتصادی سادات که مبتنی بر حمایت از سرمایه داران طفیلی به ضرر توده های بزرگ مردم بود، نقش مصر بیش از پیش عقب گرد داشت به گونه ای که موجب تضعیف و فرسایش طبقه متوسط به عنوان ستون فقرات کشور شد.
این روند نزولی با ورود مصر به بحران های اقتصادی ادامه یافت، بحران هایی که حاصل تسلیم شدن در برابر دیکته های صندوق بین المللی پول بود.
علاوه بر این باید در نظر داشت که جنگ اکتبر و افزایش فراوان بهای نفت در جهش قابل ملاحظه نقش عربستان موثر واقع شد، تا جایی که موجب افزایش نفوذ سیاسی عربستان به ضرر مصر شد آن هم در شرایطی که مصر در حال از دست دادن نقش خود بود به اضافه اینکه تحولات مزبور همزمان با موافقت آمریکا با افزایش نقش منطقه ای عربستان در جریان بود.
مواضع متفاوت مصر با عربستان در قبال تحولات سوریه و یمن
این نویسنده مصری در مورد اینکه آیا به این ترتیب مصر دنباله رو سیاست های عربستان و امارات در منطقه شد؟ گفت: حتی اگر نقش منطقه ای مصر با عقب گرد همراه شد، نمی توان گفت که وابسته به این کشور یا آن دیگری بود و یا به شبیه سازی مواضع خود با آنان برخاست بلکه در خصوص بحران سوریه مواضعی متفاوت از این کشورها اتخاذ کرد.
به عقیده من چه بسا رهبری سیاسی تحت فشار اقتصادی در قبال مواضع منطقه ای مواضعی اتخاذ می کند که با دیدگاه یک کشور ریشه دار مطابقت ندارد؛ نمونه آن موضع مصر در قبال بحران یمن است که با موضع عربستان و امارات مطابقت ندارد اما در عین حال مخالفت مصر با حمله به یمن نقش تعیین کننده ای در این خصوص نداشت.
نقش مصر در نزدیک کردن روابط اریتره و اتیوپی
الملیجی در ادامه در خصوص اینکه در شرایطی که به نظر می رسد مصر پس از صلح اریتره و اتیوپی برگ های برنده خود برای اعمال فشار بر اتیوپی در خصوص استفاده از سد النهضه را از دست داده است و همزمان با این تحولات امارات در تلاش برای افزایش حضور خود در اتیوپی است، برگ های برنده مصر برای تامین منافع خود در سد النهضه چیست؟ پاسخ داد: نکته ای که شاید از دید بسیاری پنهان مانده باشد این است که مصر در نزدیک کردن روابط اریتره و اتیوپی نقش داشت و از نزدیک نقش عربستان و امارات و دیگران را در قبال سد النهضه زیر نظر گرفته است به اضافه اینکه سفر اخیر رئیس جمهور اتیوپی به مصر مهر تاییدی بر این نکته بود که پرونده سد النهضه بنابر منافع مشترک مصر و اتیوپی در حال حل و فصل است.
واگذاری 2 جزیره تیران و صنافیر به عربستان
وی در پاسخ به این سوال که چرا مصر دو جزیره تیران و صنافیر را به عربستان داد؟ اظهار داشت: مصر این دو جزیره را به عربستان نداد و هیچ کس در هرجایگاهی باشد نمی تواند از یک وجب از خاک مصر کوتاه بیاید؛ تمام ماجرا این است که السیسی به مستندات تاریخی تکیه کرد که این دو جزیره را جز خاک عربستان نشان می دهد اما شکی نیست که چنانچه این دو بخشی از خاک مصر باشند حتما دیر یا زود به مصر بازگردانده خواهند شد زیرا مصر باقی است و حاکمان رفتنی هستند.
الملیجی در خصوص اینکه آیا این موضع مصر به معنی عقب گرد از حاکمیت خود است یا اینکه قاهره برای حل مشکلات اقتصادی خود به این موضوع متوسل شد؟ گفت: نیاز اقتصادی کشورهای ریشه دار موجب امتیازدهی و بخشیدن خاک خود نمی شود.
پرونده فلسطین جزئی از امنیت ملی مصر است
این کارشناس مصری در ادامه در مورد اینکه هرچند پرونده فلسطین همچنان در اختیار مصر قرار دارد، اما آمریکا در تلاش برای پیشبرد «معامله قرن» است بدون اینکه به دیدگاه کشورهای عربی و فلسطینی ها توجهی داشته باشد و اینکه آیا مصر در این معامله مشارکت خواهد کرد؟ تصریح کرد: رهبری سیاسی مصر بارها مخالفت خود را با طرح مبهم موسوم به معامله قرن اعلام کرده است و پرونده فلسطین جزئی از امنیت ملی مصر است تا جایی که موجب می شود مصر به عنوان وظیفه و به دور از خواست دیگران به این موضوع توجه داشته باشد.
سیاستهای صندوق بین المللی پول عامل وخیم شدن اقتصاد کشور
در مورد مسائل داخلی مصر و اینکه آیا وضعیت اقتصادی آن تغییر کرده است و اگر خیر چرا مردم اعتراض نمی کنند؟ آیا ملت معترض هستند اما سکوت کردهاند نیز باید گفت که اوضاع اقتصادی توده گسترده ای از مردم مصر به دلیل تسلیم شدن در برابر دیکتههای صندوق بین المللی پول در حال بدتر شدن است و علاوه بر این پیروی از سیاست های اقتصادی سرمایه داری به ضرر طبقات متوسط و کوچک تمام شده است.
اعتراض های خاموش در مصر و ترس از بازگشت ناامنی
با این توضیحات می توان گفت در هر تجمع مصری ها اکنون نوعی اعتراض خاموش وجود دارد که از رسیدن آن به خیابانها جلوگیری می شود، زیرا مردم بیم دارند ناامنی که پس از ژانویه 2011 در کشور به وجود آمد بار دیگر تکرار شود.
احتمال آشتی با اخوانی ها در حال حاضر وجود ندارد
الملیجی در مورد این سوال که آیا احتمال آشتی بین دولت (نظامی) و اسلامگراها ( اخوان المسلمین) و آزادی زندانیان سیاسی وجود دارد و این روند تا کی ادامه خواهد یافت؟ پاسخ داد: پیش از هر چیز باید بگویم که اصطلاح نظامی را نمی پذیرم زیرا قدرت گرفتن عبدالفتاح السیسی حاصل انتخابات با حضور مردم مصر بود.
اما احتمال آشتی با اخوانی های بنابر دلایل متعدد اکنون وجود ندارد؛ یکی از این دلایل اینکه سقوط آنان حاصل تکاپوی مردمی گسترده با حضور دهها میلیون نفر از مردم مصر بود که ارتش از آن حمایت کرد و اینکه این گروه به خشونت متوسل شد که موجب ریخته شدن خون سربازان مصر و مردم این کشور شد، از همین رو قبول مشارکت آنان در روند سیاسی کشور سخت بلکه محال است و تاریخ خونین آنان با عبدالناصر و سادات و اخیرا نیز با دولت مصر امکان هرگونه بازگشت به زندگی سیاسی در مصر را برای آنان از بین برد.
زمزمههای تمدید ریاست جمهوری السیسی و مخالفتهای مردمی
در خصوص برخی تلاش های برای تمدید دوره ریاست جمهوری السیسی و اینکه این تلاش ها چقدرمی تواند عملی شود و در این صورت واکنش نهادهای مدنی و ملت چگونه خواهد بود؟ نیز باید گفت که اخیرا درخواست هایی در این خصوص مطرح شده است اما مورد قبول مردم قرار نگرفته است، به نظر می رسد قدرت سیاسی حاکم آنقدر تجربه داشته باشد که چنین گامی اتخاذ نکند.
ناتوی عربی اقدامی عملی یا تبلیغاتی؟
الملیجی در مورد این سوال که آیا طرح تشکیل ناتوی عربی علیه ایران قابل اجرا است یا فقط جنبه تبلیغاتی دارد؟ گفت: این فقط یک سروصدای رسانه ای است که با سایر سروصداهای توخالی که دولت های پی در پی آمریکا مطرح کردند، از بین خواهد رفت، ایران بنابر تاریخ و جغرافیای خود یک کشور مرکزی(محوری) در منطقه به شمار میآید.
منبع: تسنیم