به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید سید حمید میرافضلی در سال 1335 در شهر رفسنجان استان کرمان به دنیا آمد. وی سال 1362 در عملیات خیبر به همراه شهید همت به شهادت رسید.
گزیده ای از وصیتنامه این شهید والامقام را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
حمد و ثنای خدا را که در برهه از زمان، به تاریکی همه ی شب ها، نوری را از تبار پاک رسول الله (ص) برای هدایت ما قرار داد. درود فراوان به امام بزرگوارمان.
سلام بی کران به روان پاک گلگون کفنان صراط خون و شهادت و همه ی عاشقان راه سرور شهیدان حسین (ع).
«الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون.»
گرچه فلسفهی قربانی شدن و ریختن خون در جهاد با خصم خدا، اگر مورد قبول و رضای درگاه ایزد منان واقع شود گویای همهی مفاهیم عمیق این حرکت و فعل میباشد.
ولی ای خدای من، ای معبود من و معشوق من، ای همه مقصود من، ای همه وجودم و ای کسی که همه چیزم از آن توست.
تو شاهد بودی، تو ای سرزمین گرم خوزستان. تو ای تاریخ شاهد بودی، شما ای سرور من، ای آقا و مولای من.
شما شاهد بودید چگونه ما بر عهد و پیمانی که با نائب برحق خودتان از روزی که برخط و صراطی که در پیش گرفته که همانا ادامهی راه جد بزرگوارتان حسین (ع) است شناخت پیدا کردیم و آگاهی یافتیم، تا آخرین قطره خون خود برای نثار راه مبارکش ایستادیم.
و زمانی که ندای هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) را ازحلقوم پاکش تکرار کرد، چگونه با همهی مشقات و سختیها و رنجها لبیک گفتیم. ما پذیر فتیم، زیرا ما زادهی رنجیم؛ رنجی به سنگینی همهی تاریخ. به اندازهی همهی تاریخ بعد از قیام مولایمان حسین (ع).
...ای بقیه الله، ما با همین انگیزه حرکت کردیم و با خون خدا عهد بستهایم که در همه احوال و شرایط یاریاش دهیم.
پس شما، ای امت هوشیار مکتب سرخ تشیع، کاملا واقف هستید به این امر که: زمزمهی جدایی روحانیت از انقلاب، یا از منبع جهل سرچشمه میگیرد و یا انگیزه های شوم شیطانی دارد، که به هر حال به شکست انقلاب به صورت مستقیم یابه انحراف آن منتهی میشود. چنانکه با نگرشی کوتاه به نهضت های گذشته خودمان می توان به این خطر پی برد.
رمز پیروزی ما در وحدت کلمه و کلمهی توحید است.
حال سخنی با پدر و مادر، برادران و خواهر گرامیام: دیگر فکر نکنم لزومی باشد به توضیح بیشتر دربارهی روشی که به آن عمل کردهام، بپردازم.
گرچه من قابلیت نداشتم، ولی راهی است مشخص و وظیفهای است معلوم و رضا و رغبت شما هم مشوق و چراغ راهی بود بر این امر الهی و انشاءالله مورد قبول حضرت حق واقع می شود، به برکت دعای امام.
توصیه من به شما در این گونه مصائب و مسائل مشابه این است که صبر و استقامت و دفاع همه جانبه از کیان اسلام و انقلاب برمبنای معیارها و میزانهای الهی را در سرلوحهی زندگی خود قرار دهید و الحمدلله تاکنون دادهاید و من مفتخرم به این گونه زیستن شما.
ضمنا مخارج غسل و کفن و مجالسم را صرف امور جنگ کنید.
چنانچه جنازه ام به دست شما نرسید باز هم غم و اندوهی به خود راه ندهید.
دوباره و چندباره سجدهی شکر به جا بیاورید؛ زیرا آرزوی قلبیام در این رابطه یک جا و باهم برآورده میشود.
به امید پیروزی حق بر باطل و اشاعهی هرچه بیشتر فرهنگ غنی اسلامی در جهان و امید طلب عفو به خاطر رنجشی که برای شما به وجود آوردم با همهی شما عزیزان خداحافظی میکنم.
اما سخنی کوتاه و عاجزانه با همهی دوستان و آشنایان و اقوام:
«حلالم کنید»
انتهای پیام/ 191