به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، غدیر در سیره ائمه معصومین و در لسان نبی مکرم اسلام از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است به طوری که رسول خدا از آن به عیدالله اکبر یاد کرده اند. برای تبیین جایگاه غدیر و کارکردهای آن با عبدالعزیر ساچادینا استاد دانشگاه ویرجینیا گفتگو کردیم. وی در این گفتگو از ولایت و نبوت به عنوان دو فرایند اصلی و اساسی برای اجرای عدالت در اسلام یاد کرد و این دو را راهنمای بشریت برای استقرار حاکمیت قانون و عدالت در جامعه اسلامی خواند. وی معتقد است ولایت بخشی از تدابیر الهی برای آینده بشریت و استقرار ایدهآل عدالت در زمین است.
عبدالعزیز عبدالحسین ساچادینا اسلام شناس هندی تبار شیعی، استاد مطالعات مذهبی دانشگاه ویرجینیای آمریکا و نویسنده مدخلهایی مربوط به مهدویت در برخی دایرةالمعارفها است. او همچنین مشاوره در تدوین قانون اساسی عراق پس از سقوط حکومت بعثی این کشور را در کارنامه خود دارد.
ساچادینا، مدرک دکتری خود را از دانشگاه تورنتو کانادا در رشته مطالعات اسلامی دریافت کرد. وی از سال ۱۹۷۵ کرسی تدریس در دانشگاه ویرجینیا آمریکا را در اختیار گرفت. ساچادینا در زمینههای اسلام شناسی، اخلاق زیستی، اسلام در دوران معاصر، دموکراسی و حقوق بشر در اسلام و... تحقیق و تدریس کرده است. مهمترین آثار وی «موعودگرایی در اسلام؛ ایده مهدی در تشیع دوازده امامی»، «جاودانگی شهادت امام حسین(ع)»، «تنها قانونگذار در شیعه دوازده امامی؛ صلاحیت گسترده فقیه در فقه امامی»، «مبانی همزیستی اجتماعی در اسلام»، «حقوق بشر و برخورد فرهنگها؛ دیدگاه اسلام و غرب در آزادی مذهبی» و «ریشههای اسلامی پلورالیزم دموکراتیک» است.
ما در اسلام چند واقعه مهم داریم. بعثت، غدیر، عاشورا و ظهور چهار روز مهم که هر کدام نقطه عطف تاریخی است. جایگاه غدیر در این روند تاریخی چیست و چه شأن و مقامی دارد؟
غدیر مثل بعثت برههای حساس و تعیین کننده در تاریخ اسلام است. در حالی که بعث آغاز ماموریت الهی پیامبر را نشان میدهد، غدیر نشان دهنده تداوم این ماموریت است. در هر دو برهه، انتخاب و معرفی رهبر شامل مسائل مهمی مرتبط با رهبری اسلام و ماموریت آتی امت اسلامی است.
هم نبوت و هم ولایت دو فرایند اصلی و اساسی برای اجرای عدالت و حقانیت در اسلام است و به عنوان اصول و بنیانهایی به شمار میروند که حادثه بزرگ عاشورا را رقم زدند و راهنمای بشریت برای استقرار حاکمیت قانون و عدالت در جامعه اسلامی به شمار میروند. از این رو غدیر هم تداوم مسیر نبوت است و هم در جریان شهادت امام حسین در کربلا به حداعلای خود میرسد. غیرممکن است بتوان معنای کربلا را بدون درک معانی و اهداف والای پیامبر و ولایت در اسلام درک کرد.
نظریه امامت و غدیر در تشیع در طول تاریخ چه کارکردهایی را برای شیعیان داشته است؟
بدون فهم دو واقعه مهم تاریخ اسلام، یعنی بعثت و غدیر، غیرممکن است که بتوان شیعه را درک کرد و یا تصوری از شیعه داشت. شیعه در واقع راهی بود که خود را متعهد به چالش کشیدن بیعدالتی و اشتباهات نیروهای سیاسی و قبیلهای جامعه عربی در قرن هفتم میدانست.
بدون تردید ظهور شیعه به عنوان واکنشی مخالف علیه هژمونی وبرتری جویی قبایل عرب بود و در طول تاریخ به عنوان جایگزین مخالف در مقابل سرکوب و ظلم بنی امیه، عباسیان و دیگر نیروهای سیاسی توانست خود را نشان دهد. غدیر در واقع به عنوان نیروی اخلاقی بخشی از مردم خود را نشان داد که معتقد به لزوم صلاحیت برای رهبری امت اسلامی است. این ویژگی در واقع نشان دهنده قدرت منحصر به فرد تعالیم شیعه بود.
اثر باور به غدیر چه تاثیری بر فقه شیعه گذاشت و این مسئله در تفاوت با فقه اهل سنت چگونه قابل توضیح است؟
پویایی و پیشرفت فقه ( فقه تفسیری) مبتنی بر پذیرش و مشروعیت عقل به عنوان ابزاری بسیار مهم برای فهم و کاربرد وحی است. اما عقل خودش به تنهایی نمیتواند اهداف و حقایق اصلی را از طریق مطالعه منابع مذهبی و قوانین وحی کشف و بهرهبرداری کند.
از سوی دیگر ولایت با اتکا به صلاحیت و ویژگی لازم برای نقش رهبری بنیانگذاری شد و هیچکدام از اعضای خاندان بنی هاشم صلاحیت لازم را برای برعهده گرفتن رهبری و ولایت نداشتند، اما امام علی به لحاظ مذهبی و ویژگیهای اخلاقی در میان اطرافیان و پیروان نخستین پیامبر سرآمد بود و او بیشتر مورد توجه پیامبر اسلام برای آموزههای دینی در میان امت اسلامی قرار میگرفت.
بنابراین غدیر از ابتدا حقانیت و مشروعیت لازم را برای انسان کامل و در واقع برای تبدیل شدن به شخصیتی اخلاقی و حقوقی در اسلام فراهم آورد. این هسته مرکزی و هدف اصلی فقه بود که اهل بیت به همراهان و افراد هوشیار و بطور کلی جامعه اسلامی آموختند و صلاحیت این آموزهها براساس توجه و دقت عمل در آموزههای امامان بود. همچنین مشروعیت این آموزهها با توجه به تلاش برای حفظ شخصیتی قابل توجه برای بسط آموزههای دینی و اصول اخلاقی قابل اعتماد برای بهبود شرایط جامعه میباشد.
اهل سنت و جماعت برای کشف و بازتولید مسائلی فقهی جدید نیاز به اجماع اندیشمندان دارد، اما مشکل این اجماع آن است که هیچ تضمینی وجود ندارد که جماعت به اشتباه نرود و در واقع از حقیقت دور نشود. تاریخ هم نشان داده که فقهای اهل سنت در مواردی در برابر قوانین و تصمیمات جدیدی که ممکن است با حقایق قرآن هم در تضاد بوده، اما سازش کرده و کوتاه آمدهاند.
آیا مسئله غدیر اساساً امری فلسفی است؟ چه لزومی دارد ما در مورد فلسفه غدیر سخن بگوییم؛ در این صورت به نظر شما چه فلسفه ای در ورای طرح اندیشه غدیر وجود دارد؟
غدیر برای ما بنیانهای فلسفه تحلیلی را فراهم میکند. فرایندی در فلسفه که بر وجود استوار است و این ماهیت دینامیک وجود باید بر شرح فلسفی جامع و فراگیر هر واقعیتی متمرکز باشد و ما در این واقعیت قرار داریم.
حتی اگر ما جهان و خودمان را به عنوان فرایندی در حال تغییر در نظر بگیریم، برخی واقعیتها مثل غدیر، ویژگیهای پویا برای صلاحیتهای یک رهبر را به فرد محقق نشان میدهند و این بدان معناست که این دینامیکها ما را به بهتر شدن از آن چه امروز هستیم، معطوف میکند که البته این مسیر بر حقایقی که ما در مورد ولایت امام علی درک میکنیم و راههایی که در علوم معقول تفسیر میشود، قرار دارند.
براساس علوم معقول، ولایت بخشی از تدابیر الهی برای آینده بشریت و استقرار ایدهآل عدالت در زمین است. همچنین براساس علوم الهی، ولایت غدیر به انتظار ظهور مهدی خواهد رسید و حضرت مهدی کسی است که با بدست گرفتن ولایت امام علی حاکمیت عدالت و برابری را در زمین برقرار خواهد کرد.
چه مقاومت هایی در طول تاریخ بر علیه فلسفه غدیر به وجود آمده و با چه هدفی بوده است؟
تاریخ اسلام پر است از کشمکش و تلاش برای استقرار عدالت و برابری در جهان، اگرچه حالا نیازی نیست که به جزئیات این رویدادها بپردازیم. فقط کافی است به این موضوع توجه شود که امت اسلامی غدیر را مورد پذیرش قرار داده است، پس آن چیزی که بعدها به شکلگیری جنبشهای اسلامی و کشمکشها منجر شد، تلاش برای استقرار عدالت و برابری بوده است و تا به امروز هنوز امت اسلامی نتوانسته آن چه را که ولایت امام علی در روز غدیر اعلام کرد، برقرار کند.
جایگاه غدیر در اندیشه سیاسی تشیع چیست؟ بر اساس فلسفه تاریخ شیعی چه غایتی برای این جهان قابل تصور است و چه قرینه هایی در این مورد در قرآن وجود دارد؟
جهانبینی که در قرآن به آن توجه شده، براساس ولایت الله است که بر اطاعت و تبعیت بندگان از قدرت و اقتدار خداوند در جهان استوار است. همین ولایت به پیامبر اسلام و سپس در روز غدیر به امام علی تفویض شد. این ولایت اساس اندیشه سیاسی اسلام است که در واقع بنیان اندیشه سیاسی شیعه امامیه نیز به شمار میرود. اگر غدیر را از تاریخ اسلام حذف کنیم، پس از قرآن چه باقی خواهد ماند؟ قرآن تنها سند دینی است که ویژگیهای رهبر واجد شرایط جامعه را بیان کرده است.
در داستان حضرت ابراهیم، خداوند به صراحت اعلام میکند که امامت به افراد ظالم نمیرسد، حتی اگر در میان خاندان پیامبر باشد. امروزه از قرار معلوم، صحنه سیاست جهانی مشکل فقدان رهبر شایسته را در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل یا در مجالس پارلمانی و یا در سیستمهای پادشاهی نشان میدهد. چه کسی میتواند رهبر باشد؟ چه کسی میتواند در حقیقت وعده استقرار عدالت را در جهان اعلام کند؟
تحولات جهان می تواند به نوعی منسوخ شدن نظریه هایی مانند پایان تاریخ را نشان دهد، به نظر شما اندیشه غدیر پتانسیل فراگیر شدن در این عالم را دارد و مردم جهان در شرایط کنونی تا چه حد پذیرای این اندیشه هستند؟
چارچوب فکری غدیر بسیار فراگیر و جهانی است و هرکسی با اندک فهمی از سیاست جهان امروز به خوبی میتواند مشروعیت برخی مفاهیم بینالمللی فعلی از جمله حقوق بشر و یا نظم سیاسی کنونی نظام بینالملل را زیر سوال ببرد. غدیر نشان میدهد که در نهایت بشریت باید با توجه به دیدگاه الهی به رهنمونهای دینی و الهی برای نظم سیاسی توجه کند. نگاهی به ایدئولوژیهای سیاسی که در نظام بینالملل تا به امروز حضور داشتهاند نشان میدهد که مسیر نهایی این مکاتب به بدبختی و فلاکت جامعه جهانی منجر شده است.
غدیر به وضوح اعلام میکند که فقط خدا میداند که چه کسی شایستگی برعهده گرفتن امانت الهی یعنی ولایت را خواهد داشت. سازمان ملل در برقراری صلح در جهان شکست خورده است و قدرتهای بزرگ در حال عرض اندام و در تلاش برای افزایش قدرت خود میباشند. پس چه کسی بدنبال عدالت و حقانیت است و چه کسی برای این عدالت تلاش میکند؟ بیشتر کشورهای اسلامی در شعارهای خود اعلام میکنند که تنها راه حل اسلام است، اما از کجا معلوم که برخی رهبران کشورها و یا سیاستمداران و یا رهبران دینی در سراسر جهان از راهحلهای اعلام شده در قرآن سواستفاده نکنند؟ آیا ما میتوانیم جهانی بدون اهداف و معانی مرتبط با غدیر را اداره کنیم؟
همه میدانند تا زمانیکه سیاستهای غیراخلاقی در جهان ادامه داشته باشد، مردم جهان متحمل درد و رنج خواهند بود. لذا پیام غدیر بر رسیدن به سیاستی اخلاقمدار و بر بنیانهای التزام به بهبود شرایط زندگی انسانی است. به ویژه زندگی کسانی که تحت نظامهای نژادپرستانه، ایدئولوژیهای سرکوبگر و ساختارهای اقتصادی نامتعادل دچار خسران و رنج میباشند. الان باید به پیام غدیر باردیگر اشاره کنیم: فقط یک فرد واجد شرایط میتواند ولایت الهی را بدست گیرد.
منبع: مهر