به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، سعد حریری نخست وزیر لبنان مصاحبهای را با یورو نیوز انجام داده است که در ادامه میآید:
امسال برای لبنان سال مهمی است. انتخابات مجلس بعد از حدود یک دهه برگزار شد؛ اما با گذشت بیش از سه ماه هنوز موفق به تشکیل دولت نشدهاید، چرا این کار تا این حد دشوار است؟ آیا این امر به این معنا نیست که اداره این کشور واقعا برای شما ناممکن است؟
«من فکر میکنم به تشکیل دولت خواهیم رسید. مردم ما باید درک کنند که این دولتی است که بناست 4 سال دوام بیاورد، همانطور که شما گفتید این دولتی است که پس از ده سال دوری از انتخابات شکل میگیرد؛ بنابراین مجلس جدید اعضای تازه دارد و ابعاد احزاب سیاسی هم تغییر کرده است؛ بنابراین چالش تشکیل دولت اتحاد ملی کمی دشوارتر است. چون احزاب بسیار متفاوتی داریم که باید رضایت آنها را به دست آورد و باید دید کدام حزب سیاسی در کدام قسمت چه مطالباتی دارد. تنها دلیل دشوار بودن کار همین است.»
اداره کشوری نظیر لبنان کار آسانی نیست، شما تاریخ پیچیدهای دارید. میان ادیان مختلف توافقنامههای پیچدهای برای تقسیم قوا وجود داشته و اکنون هم جنگ پیرامون شما را گرفته است. بسیاری میگویند شما فردی هستید که قطعات مختلف را برای تکمیل این پازل در اختیار دارد. چرا چنین است؟ به نظر خودتان چرا شما فرد مناسب برای هدایت لبنان هستید؟
«فکر میکنم به این دلیل است که من پیش از آنکه به خودم فکر کنم به لبنان فکر میکنم. فکر میکنم به کسی نیاز داریم که بتواند با همه، یعنی با همه احزاب سیاسی که در دولت جا میدهیم صحبت کند. اگر میخواهید یک دولت توافقی داشته باشید همه باید کمی با دیگران سازش کنند و من گهگاه مایلم کمی بیش از معمول هم سازش کنم چرا که باور دارم کشورم مهمتر از حزب سیاسی من و دیگران است.»
شما سال گذشته استعفای خودتان را به شکل تلویزیونی از عربستان سعودی اعلام کردید. فکر میکنم نه تنها این واقعیت که شما استعفا دادید بلکه شیوه انجام این کار هم شوکه کننده بود، هم برای حامیان شما و هم برای تمام دنیا. چه اتفاقی افتاد، چرا به این شکل عمل کردید؟
«میخواستم به نظام خودمان شوک وارد کنم. چون باورم این بود که دولت به مسیری افتاده که افراد دارند جهتگیری میکنند و دیگر نمیتوانستند کشور را اداره کنند. علاوه بر این، میدانید که با چالشهایی که در منطقه داریم لبنان باید بتواند در وضعیتی باقی بماند که در آن موضعگیری نکند. استعفای من اساسا یک شوک مثبت بود برای هشدار دادن به مردم که میگفت: گوش کنید راه پیش رفتن این نیست، راه پیش رفتن این نیست که لبنان را بیطرف کنیم. بلکه آن است که (مسیر) کشور را از مناقشههای داخلی بین اعراب جدا کنیم.»
اما مسأله بیش از ارسال یک پیام قوی بود، مسأله، شیوه بیان شما و جایی بود که از آنجا صحبت کردید. میتوانید درباره رابطهتان با عربستان سعودی بگویید؟
«رابطه من با عربستان سعودی عالی است؛ این هم به نفع لبنان و هم به نفع عربستان سعودی است. باید درک کنیم که خلیج فارس امروز هم، با تمامی آنچه در یمن روی میدهد در شرایط دشواری است. برای همین ما در لبنان باید به منافع ملیمان چشم بدوزیم. منظورم این است که درگیر شدن در یمن یا درگیر کردن خودمان در سوریه فقط برای لبنان مشکل و دردسر به بار میآورد. متوجهم که برخی احزاب سیاسی در لبنان دیدگاه متفاوتی در اینباره دارند و همین مسأله بود که داشت کشور را فدا، البته نه فدا، بلکه فلج میکرد، یعنی وقتی اختلافات سیاسی ما مهمتر از منافع کشور بشود، چنین وضعی پیش میآید.»
شما از بازگرداندن تمرکز و توجه به سوی خود لبنان سخن میگویید. لبنان به چه نیاز دارد. تمرکز شما بر روی چه چیزی خواهد بود؟
«اصلاحات. ما به اصلاحات نیاز داریم. باید بر اقتصاد تمرکز کنیم. مشکل پناهجویان را داریم. با یک و نیم میلیون پناهجو روبرو هستیم. این مسألهای است که باید آن را یکصدا در لبنان تغییر دهیم. البته پیشگامیهایی مانند اقدامات روسیه از اینسو و آنسو در کار بوده است و ما باید با روسها در این زمینه کار کنیم تا اقدامات آنها عملی بشود. برای نمونه میدانید که ما مایلیم پناهجویان به شکل داوطلبانه (به سرزمینشان) برگردند و باید تضمین کرد که رژیم (سوریه) اقدامی علیه این پناهجویان نکند. این مسألهای است که جامعه ما هر روز از آن رنج میبرد؛ و اگر بر روی استراتژی برونرفت از این شرایط کار نکنیم فقط لبنان و منافع ملی لبنانیها را ناکام گذاشتهایم.»
به موضوع استعفای شما در سال گذشته بر میگردم. شما برای نابسامانی و ویرانی لبنان، ایران را سرزنش کردید و گفتید حزب الله در این کشور بازوی ایران است و شما گفتید قدرت سلاحهای این کشور لبنان را در «عمل انجام شده» قرار داده است. حالا حزب الله و متحدانش اکثریت مجلس را در اختیار دارند، این به چه معنا است؟
«آنها (حزب الله) اکثریت مجلس را در اختیار ندارند. این درکی است که مردم یا گزارشهای برخی رسانهها در جامعه بینالملل رواج داده، حزب الله فقط بین 30 تا 40 عضو در مجلس دارد. امروز مجلس به سه یا چهار بخش عمده تقسیم میشود، کسانی در جناحهای راست و چپ و میانه قرار دارند و افرادی هم هستند که به جناح راست یا چپ نزدیکاند. وقتی من استعفا کردم درباره تمام اینها صحبت کردم و گفتم من امروز اعتقاد دارم که ما تفاوتهای سیاسی داریم، حزب الله این را میداند و من نیز میدانم. آنها هرگز سیاست من در قبال (منطقه) خلیج فارس را نمیپذیرند و من هم هرگز سیاست آنها را درباره ایران و دیگر مسائل نمیپذیرم. اما به این معنا نیست که باید کارکرد کشور را متوقف کنیم. تلاش دارم به این برسم. البته ما همیشه این تفاوتها را خواهیم داشت و همیشه بر سر آنها بحث و جدل خواهیم کرد. اما ما چه میکنیم؟ آیا بر این مسأله تمرکز میکنیم؟ تمرکز من بر این است که بگویم این مسائل را روی میز مذاکره بگذاریم و با آرامش درباره آنها گفتوگو کنیم و ببینیم راه حلها کداماند و چطور باید این مسائل را حل کنیم. آنچه ما را دور هم نگاه میدارد بسیار بیشتر از چیزهایی است که ما را از هم جدا میکند. منظورم این است که ما میتوانیم کارهای بسیاری برای این کشور بکنیم. مثلا در زمینه اقتصاد همه مایلاند با فساد مبارزه کنند، همه به انجام اصلاحات تمایل دارند.
بهنظر میرسد تمامی نیروهای مخالف دولت در سوریه به نوعی تسلیم شدهاند و اکنون در ادلب شاهد برنامه دولت برای اجرای حملات عظیم ارتش هستیم که میتواند به معنای پایان جنگ در سوریه باشد. این امر برای لبنان چه معنایی دارد؟
«فکر میکنم روسیه در این بین تکلیف را روشن کرده است، سوریه در کنترل روسیه است بنابراین ما با روسها طرف خواهیم بود.»
و رابطهتان با روسیه؟
«بسیار خوب و بینقص است. من با روسیه و رئیسجمهور پوتین رابطه بسیار خوبی دارم و احترام بسیاری برای او قائل هستم. معتقدم پوتین کسی است که میتوانیم با او کار کنیم.»
«پس فکر نمیکنید که باید با بشار اسد طرف شوید؟»
«ترجیح میدهم با رئیسجمهور پوتین طرف باشم.»
یکی دیگر از رهبران جهان که به نظر میرسد با او به خوبی کنار میآیید، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده است. رهبری او در منطقه را تحسین کردهاید. آیا رفتار وی در خاورمیانه خوب است؟
«فکر میکنم رئیسجمهور ترامپ کسی است که در مواضعش بسیار شفاف است. چیزی را که میگوید انجام میدهد. مشکل ما در گذشته این بود که نمیدانستیم سیاستهای او کدام است. اما امروز دستکم میدانم سیاست او چیست و چطور میشود در حول و حوش این سیاست کار کرد. دستکم کسی هست که میتوان با او صحبت کرد. میتوانیم با او درباره وضعیتمان گفتوگو کنیم. من معتقدم با اوضاعی که سوریه دارد به نظر میرسد جنگ در حال پایان است. اما واقعا جامعه بینالملل وظیفه دارد برای مردم سوریه کاری بکند و میدانید که رهبری جامعه بینالملل در حال حاضر با ایالات متحده و اروپا است و سیاستهای گذشته جامعه بینالملل ناکام ماند. در حالی که فکر میکنم تا سال 2015 نه داعش در کار بود و نه جبهه النصره و نه هیچ کس دیگر. فقط مردمی در سوریه بودند که علیه دولت خود قیام کرده بودند و به خاطر چندشاخگی میان مردم و سرکوب دولت و استفاده از انواع سلاحها و گازها بود که داعش و تمام دیوانگان اینچنینی پیدا شدند و انقلاب سوریه را ویران کردند. این گروهها حالا دارند به سزای خود میرسند.»
انتهای پیام/ 441