به مناسبت نمایش «چ» در مسکو

جشنواره مقاومت همان جشنواره فجر نیست، هست!؟

جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت در بعد جهانی‌اش به روسیه رسید. نمایش فیلم «چ» بهترین اثر این رویداد در کنار چند فیلم دیگر، آن هم در عظیم‌ترین موزه جنگ دنیا، اتفاق سینمایی درخورتوجهی است که نباید به آسانی از آن عبور کرد، به ویژه وقتی که رئیس سازمان سینمایی تلویحاً این جشنواره را تکرار فجر اعلام می‌کند جای تأمل بیشتری دارد، چرا؟
کد خبر: ۳۰۷۹۱
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۹ - 11October 2014

جشنواره مقاومت همان جشنواره فجر نیست، هست!؟

به گزارش دفاع پرس، جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در بعد جهانیاش به روسیه رسید. نمایش فیلم «چ» بهترین اثر این رویداد در کنار چند فیلم دیگر، آن هم در عظیمترین موزه جنگ دنیا، اتفاق سینمایی درخورتوجهی است که نباید به آسانی از آن عبور کرد، به ویژه وقتی که رئیس سازمان سینمایی تلویحاً این جشنواره را تکرار فجر اعلام میکند جای تأمل بیشتری دارد، چرا؟
سال گذشته در هنگامه فعالیت هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر، زمزمههایی رواج یافت که این هیئت، فیلمی تحت عنوان «شیار 143» را (که اثری قابل قبول است) رد کرده است. شنیدهها بیشتر شد و تهیهکننده معترضانه وارد شد و... نگارنده برای دیدن فیلم در محل دفتر تولید آن دعوت شدم.
تهیه کننده محترم و سرکار خانم آبیار بدون هیچ توضیح و تفسیری فیلم را آماده نمایش روی مونیتور کردند و مرا به تنهایی در اتاقی به فیلم سپردند. فیلم بد جوری مرا با خود برد. اثری کم ادعا و با هزینه معمولی، اما به شدت وفادار به ارزشهای این دیار و مردمش. فیلمی پر حس و حال و دارای ساختاری سنجیده و فرمی خلاقانه ولی مهمتر از همه بالنده در مضمون و محتوا. . .
از میانههای فیلم، یک چشمم اشک بود و یک چشمم خون! تکلیف اشکم معلوم و ناشی از همذاتپنداری با شخصیتهای اثر بود. اما چرا چشم خونی؟ دقیقاً برای جشنواره فیلم فجر! جشنوارهای که با او پیر شدهام. ولی ناپختگیاش رنجآور است. چه بر سر جشنواره آمده که حتی قادر به تفکیک و تمییز اثری مانند «شیار 143» با انبوه فیلمهای نحیف جدول پرکن نیست؟ بگذریم موضوع تریبونی شد و دلسوزان به میدان آمدند تا فیلمی کوچک اما پرمغز و نغز بتواند به لیست پذیرفتهشدههای جشنواره اضافه شود و... تا بالاخره این فیلم دستمزد واقعیاش را از جشنواره فیلم مقاومت گرفت.
رئیس محترم سازمان سینمایی اخیراً ارزیابیای از جشنواره مقاومت ارائه کردند که جای تحلیل و تأمل دارد. وی در این ارزیابی با مقایسه جشنواره مقاومت و جشنواره فجر گفت:«جشنواره فیلم مقاومت با هر کیفیتی که برگزار شد به نوعی تکرار همان جشنواره فیلم فجر با همان شیوه برگزاری و با همان جایزهها بود اما به هر حال باعث رونق سینمای دفاع مقدس میشود اما به معنای واقعی فعالیت اساسی در این حوزه نیست و من امید دارم از این جشن و جشنواره برگزار کردنها عبور کنیم و به ساخت فیلم در این حوزه بپردازیم.»
صحبت آقای ایوبی دو رویکرد مثبت و قابل تحلیل و بررسی دارد، آنجا که جشنواره مقاومت را «باعث رونق سینمای دفاع مقدس» بر شمردند و نیز این نکته که «امید دارم که به ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس بپردازیم.» رویکردهایی که بیتردید یکی تجربه شده است و حاصل مدیریت خارج از حوزه سازمان سینمایی است و شاکله آن را راهبردهای بسیجی تشکیل میدهد، چنانکه پافشاری و استقامت این جریان بر پابرجایی جشنواره مقاومت عامل حرکت تا نقطه تلاش برای «رونق سینمای دفاع مقدس» شده است. بنابراین باید از این باور آقای ایوبی استقبال کرد. اما نکته با اهمیتتر مورد اشاره حجتالله ایوبی «ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس» است که تحقیقاً شاکله آن، در زمره مدیریت کلان سینمای کشور میگنجد. لذا این بخش از صحبت ایوبی در عین نقد مدیریتهای گذشته در زمینه کم التفاتی به تولید فیلم دفاع مقدسی، نوعی «انتقاد از خود» نیز محسوب میشود، رویکردی که قابل تقدیر است.
اما بخشی از صحبتهای آقای ایوبی که نیازمند مکث بیشتری است، آنجایی است که عنوان داشتند «جشنواره فیلم مقاومت به نوعی تکرار همان جشنواره فیلم فجر با همان شیوه برگزاری و با همان جایزهها بود.» اگرچه این ارزیابی خود نشانگر رشد و بالندگی جشنواره مقاومت است، جشنوارهای موضوعی که توانسته به سطح جشنواره فجر ارتقا یابد و از سویی حکایت از درجازدگی جشنواره فجر دارد، ولی اندکی بوی کم لطفی هم از آن به مشام میرسد. بدین معنا که آقای ایوبی خود بهتر میدانند که آنچه یک رویداد فرهنگی – هنری را از دیگری متمایز و تثبیت میکند، همانا گفتمان غالب بر آن است.
آیا گفتمان حاکم بر جشنواره مقاومت همان گفتمانی است که بر جشنواره فجر جاری و حاکم است؟ کافی است تا دوستان سازمان سینمایی جستوجویی در فضای مجازی انجام دهند و مروری در بریده جراید آرشیوی سازمان به خرج دهند و سپس نتیجهاش را به رؤیت آقای ایوبی برسانند، در این صورت خواهند دید که در سالهای گذشته چه چالشهایی توسط جشنواره فیلم فجر در مسیر سینمای ایران ایجاد شده است؛ سینمایی که هنوز در آرزوی پذیرش کامل از سوی افراد، اشخاص و نهادهای مرجع این کشور به سر میبرد متأسفانه در بیشتر دورهها از ناحیه جشنواره فجر با حاشیههایی مواجه شده که تلاش دلسوزان سینما را به هدر داده است، غیر از این است؟ به عبارت روشن هرچه به وسیله جشنوارههایی مانند مقاومت رشته شده اتفاقاً توسط جشنواره فجر پنبه شده است. آقای ایوبی هم مثل نگارنده در مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره مقاومت حضور داشتند، آیا گفتمان حاکم بر این مراسم با مشابه مورد نظر ایشان یکی بود؟
کدام یک به گفتمان انقلاب اسلامی و آرمانهای بنیانگذار ایران نوین نزدیکتر است؟ آیا پوشش و گویش و رفتار و کردار مجریان و شرکتکنندگان یکی است؟ آیا میان دو جشنوارهای که شاخصترین سینماگر انقلاب در یکی احساس غریبگی میکند ولی در دیگری به عنوان بهترین انتخاب میشود، تفاوتی نیست؟ آیا میان جشنوارهای که برگزیدهاش بدون بوسه بر پای مادر شهید سن را ترک نمیکند با جشنوارهای که سینماگر شاخصش دفاع مقدس را «بی مفهوم» میخواند یکی است؟ و. . . جایزه بهانه است.
با نگاهی واقعبینانه و فارغ از تعصب خواهیم دید که این دوره جشنواره طیفهایی را به خود جلب کرد که در آیندهای نزدیک تماشاگران بالفعل سینما خواهند بود. حتی اگر حضور نداشتهایم با نگاهی به عکسهای منتشره از مخاطبان گردآمده در مساجد و محلهها برای دیدن فیلمها و شخصیتهای دینی و مبلغان مذهبی شرکت کرده در این دوره جشنواره، روزهای بهتری را برای سینما شاهد خواهیم بود، پس این نعمت را دستکم نگیریم و در جهت تحکیم و حمایت از آن بکوشیم.

 

منبع: جوان

نظر شما
پربیننده ها