روح‌الامینی:

سریع‌ترین سکو‌های پرتاب موشک را در اختیار داریم

فرمانده یگان هوادریای نداجا گفت: در تمام جزایر ما در خلیج فارس امکان نشست و برخاست یگان‌های بالگردی وجود دارد و تمام زیرساخت‌ها در این جزایر فراهم است که هر کدام از آن‌ها برای ما حکم یک ناو هواپیمابر را دارد.
کد خبر: ۳۱۱۱۸۳
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۷ - 29September 2018

امیر خلبان روح الامینی در گفتگوی تفصیلی فارس: سریع‌ترین سکو‌های پرتاب موشک را در اختیار داریم سریع‌ترین سکو‌های پرتاب موشک را در اختیار داریمبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، یگان هوادریا در نیروی دریایی ارتش و در کل در ساختار آجا، یکی از موثرترین یگان هاست که البته شاید چندان برای مخاطب عام شناخته شده نباشد.

این یگان با بهره گیری از انواع پرنده‌های بال ثابت و متحرک و نیز هواناوها، چه در سال‌های جنگ تحمیلی و چه پس از آن، نقش مهمی در پشتیبانی از نیرو‌های مسلح در عملیات‌های مختلف ایفا کرده است.

سختی کار بر فراز دریا و حساسیت ماموریت‌های محوله نیازمند تخصص و همت بالای پرسنل این یگان است که در طول چند دهه شایستگی خود را به خوبی نشان داده‌اند.

در ادامه گفت‌وگو با امیر دریادار دوم خلبان منصور روح الامینی فرمانده یگان هوادریا را می‌خوانید.

امیر روح الامینی متولد سال ۱۳۵۱، اصالتا کرمانی است و ورودی سال ۷۴ به یگان هوادریا و خلبان بالگرد SH است.

وی ۲۳ سال از ۲۸ سال خدمت خود را در بندرعباس گذرانده و این گفتگو نیز در ستاد فرماندهی هوادریا در این شهر انجام شده است.

نگذاشتیم آبادان اشغال شود

از آنجایی که ممکن است مخاطبین ما چندان با یگان هوادریا -در مقایسه با هوانیروز- آشنا نباشند، در ابتدا کمی از خصوصیات این یگان و وظایفی که بر عهده دارد بفرمایید.

یگان هوادریا در سال‌های ۴۷-۴۸ به منظور پشتیبانی از یگان‌های دریایی در نیروی دریایی ارتش تشکیل شد، اما بعد از پیروزی انقلاب و با شروع تحریم‌های نظامی علیه کشورمان، در وظایف هوادریا نیز مثل بسیاری از بخش‌ها تغییراتی به وجود آمد و پشتیبانی لجستیک و حتی عملیات‌های تهاجمی هم به این یگان محول شد.

این دقیقاً در مقطعی است که مستشاران خارجی -که وظیفه تعمیر و نگهداری یگان‌ها را برعهده داشتند- از ایران رفته بودند و تمام این بار بر دوش جوانان خودمان قرار گرفت.

بعد از مدت کوتاهی جنگ شروع شد و یگان هوادریا وظیفه پشتیبانی از یگان‌های شناوری و سکو‌های نفتی را با به کارگیری انواع یگان‌های گشت دریایی برعهده گرفت.

محل استقرار ستاد این یگان کجا بود؟ چون دو سه بار این محل را تغییر دادند.

هوادریا در ابتدا کار خودش را با یکی دو بالگرد سبک و هواناو‌های SRN۶ در خسروآباد آبادان شروع کرد و به مرور پرنده‌هایی نظیر SH و RH و AB۲۱۲ و هواناو‌های سنگین BH۷ خریداری شد و ستاد هوادریا نیز به خارک رفت و در آنجا مستقر شد.

در زمان جنگ که جزیره خارک به صورت روزانه تهدید می‌شد و مورد حمله قرار می‌گرفت، یگان هوادریا نیز به بوشهر و بندرعباس منتقل شد.

مهمترین برگ کارنامه هوادریا در جنگ، شکست حصر آبادان است. در این عملیات، یگان‌های هوادریا دقیقا چه کاری کردند؟

این یگان در طول سال‌های جنگ، در عملیات‌های مختلف شرکت داشت و بزرگترین کار‌ها را کرد، ولی همانطور که شما هم گفتید، برگ درخشان این یگان، همان عملیات شکست حصر آبادان است.

آبادان در واقع یک شبه جزیره است که در آن مقطع و پس از سقوط خرمشهر -که چسبیده به آبادان است- تمامی راه‌های زمینی این شهر با دیگر مناطق توسط ارتش رژیم بعث قطع و از طرف خشکی کاملا محاصره شد.

از طرف دیگر، آب‌هایی که به آبادان دسترسی داشت، کم عمق و نیزار بود و امکان پشتیبانی از طرف ناو‌های جنگی نیز میسر نبود، به این معنی که در صورت عدم پشتیبانی نیرو‌های خودی در آبادان، این شهر نیز به سرعت اشغال می‌شد.

از یک طرف ارتباطی با نیرو‌های مدافع در درون شهر وجود نداشت و از طرف دیگر، مردم هم داخل شهر بودند و این کار را برای نیرو‌های رزمنده سخت‌تر می‌کرد و این یک معضل برای فرماندهان شده بود. اینجا بود که یگان هوادریا کارآمدی خودش را نشان داد.

بالگرد‌ها و هواناو‌ها از طریق این آبراه‌ها سلاح و مهمات و نیرو‌های رزمنده را به آبادان منتقل می‌کردند و در هنگام خروج نیز مردم را با خود بیرون آورده و به ماهشهر می‌بردند تا اینکه بتوان با کیفیت و کارایی بیشتر در آنجا جنگید. همین اقدام مهم باعث شد که آبادان هرگز سقوط نکند.

هیچگاه خطوط دریایی ایران در جنگ قطع نشد

یک عملیات دیگر که هوادریا در آن نقش بسزایی داشت، عملیات معروف مروارید در ۷ آذر ۵۹ است که در واقع کمر نیروی دریایی عراق را شکست.

در این عملیات، تکاوران توسط بالگرد‌های SH به سکو‌های البکر و الامیه رفتند و آنجا را منفجر کردند.

از همه این‌ها مهمتر، یکی از کارکرد‌های اصلی نیروی دریایی و به تبع آن یگان هوادریا در سال‌های دفاع مقدس این بود که در طول جنگ اجازه ندادند هیچگاه محور‌های مواصلاتی و خطوط تجاری ایران در دریا قطع شود. کاری که شاید کمتر کشوری در جنگ توان انجام آن را داشته باشد.

در طول آن هشت سال، تعداد انبوهی از کاروان‌های نفتکش و تجاری با کمترین سانحه، اسکورت شد آنهم در حالیکه در آن مقطع، ما بندر شهید رجایی را نداشتیم و کشتی‌های ما باید تا بندر امام در نزدیکی عراق می‌رفتند و محصولات خود را آنجا تخلیه می‌کردند.

این خطوط هیچگاه بسته نشد و کشور در زمان جنگ با کمبود مایحتاج مواجه نگردید و در همین عملیات‌ها بود که یکی از بالگرد‌های ما مورد اصابت موشک هواپیما‌های دشمن قرار گرفت و تعدادی از همکاران ما شهید و تعدادی به درجه والای جانبازی نائل شدند.

امروز در خلیج عدن هم همین طور است. ما یک خط مواصلاتی را برای اسکورت کشتی‌ها در نظر گرفتیم و هرکس از ما کمک بخواهد، به آن‌ها کمک می‌کنیم.

تفاوت پرواز در دریا و خشکی

یگان هوادریا چه تفاوتی با هوانیروز دارد؟ و اصولا تفاوت عملیات در خشکی با عملیات در دریا چیست؟

هوانیروز در واقع وظیفه اصلی پشتیبانی از یگان‌های رزمی در خشکی را برعهده دارد و نوع بالگرد، تجهیزات و آموزش آن‌ها نیز متناسب با این مأموریت است. اما یگان هوادریا پشتیبانی از یگان‌های دریایی را برعهده دارد و این با انجام عملیات در خشکی بسیار متفاوت است.

البته حوزه زمینی نیز مشکلات خاص خودش را دارد. مثلاً پرواز در دره‌ها، دشت‌ها و مناطق کوهستانی سخت است، ولی یکی از تفاوت‌های هوانیروز و هوادریا این است که ما در دریا چیزی به نام خط افق نداریم و آسمان به دریا چسبیده است.

در پرواز روی زمین، می‌توان از شاخص افق استفاده کرد، اما خلبانان هوادریا اصطلاحاً بر روی آب، پرواز با دستگاه انجام می‌دهند.

اینطور گفت که یکی از تفاوت‌های هوانیروز و هوادریا این است که مأموریت ما از خطوط ساحلی و آبی تازه شروع می‌شود. همچنین نشست و برخاست در دریا بر روی سکو‌ها و یا شناور‌ها نیازمند دقت و آموزش بیشتری است.

خودکفایی امروز را باور نمی‌کردیم

امروز حدود ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی می‌گذرد، وضعیت چقدر تغییر کرده؟ با توجه به اینکه یگان‌های پروازی ما عموما عمر بالایی هم دارند و ما ۴۰ سال هم تحت شدید‌ترین تحریم‌ها خصوصا در حوزه نظامی هستیم.

من ۲۳ سال پیش یعنی سال ۷۴ وارد یگان هوادریا شدم و اگر بخواهم صادقانه صحبت کنم، در آن سال تصور خیلی از ما‌ها این بود که یگان‌های موجود نهایتاً چهار یا پنج سال دیگر توانایی انجام عملیات و پرواز را دارند، چون ما در حوزه تعمیرات و اورهال با مشکلات اساسی روبه‌رو بودیم و نبود قطعات مختلف هم کار را سخت‌تر می‌کرد. ولی با تعامل با بخش‌های صنعتی نظامی و حتی غیرنظامی و دانشگاهی این مشکلات برطرف شد و قطعاتی ساخته شد که اگر در آن مقطع به ما می‌گفتند باور نمی‌کردیم.

این مجموع تلاش‌ها توان هوادریا را علی‌رغم تحریم بسیار بالا برد. توان یک پرنده خیلی منوط به سن و سال آن نیست بلکه مربوط به میزان ساعت پرواز، نشست و برخاست‌ها و تعمیراتی است که روی آن انجام می‌شود. یعنی از تعمیرات هفت روزه تا اورهال کامل.

پیش از انقلاب هر بالگرد جهت تعمیر باید به کشور سازنده ارسال می‌شد، اما در طول ۴۰ سال گذشته، نه تنها این اقدام صورت نگرفته بلکه آن‌ها هم هیچگونه کمکی حتی در حوزه‌های دانشی و فکری به ما نکردند و هر کاری که شد، ثمره و نتیجه تلاش همین بچه‌هاست که ما در رزمایش ها، رژه‌ها و پرواز‌های مختلف کارآمدی آن را نشان می‌دهیم و کسانی که خودشان این تجیهزات را ساختند، با دیدن این‌ها متوجه می‌شوند که یگان پروازی ما تا چه میزان فعال است.

چقدر به خودکفایی و برطرف کردن نیاز‌ها در داخل امیدوارید؟

ما اطمینان زیادی به صنعت نظامی خود داریم به صورتی که تمامی نیاز‌های ما تاکنون برطرف شده است. حالا ممکن است برخی از آن‌ها زمان‌بر باشد، ولی به هر صورتی که بوده، این نیاز‌ها را برطرف می‌کنند در غیر این صورت هیچکدام از این پرنده‌ها قادر به انجام عملیات نبودند.

سریع‌ترین سکو‌های پرتاب موشک را در اختیار داریم

اگر اجازه بدهید کمی ریزتر شویم و یگان‌های موجود در هوادریا را بررسی کنیم. با هواناو‌ها یا همان هاورکرافت‌ها شروع کنیم. این یگان‌ها که عموما عمر بالایی دارند، هنوز فعال هستند و در کنار آنها، در سال‌های اخیر، برخی نمونه‌های داخلی نیز ساخته شده است. برای سرپا نگهداشتن یگان‌های قدیمی چه کار‌هایی صورت گرفته و چقدر این یگان‌های جدید می‌تواند نیاز‌های شما را برطرف کند؟

ما در حوزه هواناو‌ها دو مدل BH۷ و SRN۶ را در اختیار داریم که این‌ها وظیفه تاخت آبخاکی را برعهده دارند که در واقع یگان‌های دو زیست محسوب می‌شوند.

این هواناو‌ها اگرچه در ابتدا ساخت انگلیس بودند، اما امروز تنها یک نام از آن گذشته باقی مانده و در طول سال‌های اخیر تقریباً تمامی قطعات آن -از بدنه گرفته تا قطعات موتور و غیره- تعویض شده است و در واقع می‌توانم اینطور بگویم که هواناو‌های ما ایرانی هستند و ما توانستیم در مدت کوتاهی به تکنولوژی‌هایی برسیم که کشور‌های دیگر طی ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال به آن رسیده‌اند.

هیچکدام از این‌ها از خارج نیامده و اگر شما اکنون به یگان هوادریا بروید، یک هواناو را می‌بینید که تنها پوسته‌ای از آن باقی مانده که دارند بر روی آن کار می‌کنند و مجددا به خط عملیاتی بازمی‌گردد.

این هواناو‌ها ظرفیتی را برای ما ایجاد کرده که می‌توانیم بگوییم امروز سریع‌ترین سکو‌های پرتاب موشک را در اختیار داریم که می‌تواند با سرعت بالا حرکت کند و پس از شلیک موشک از منطقه خارج شود.

هیچ زیردریایی در خلیج فارس و شمال اقیانوس هند نیست که ما خبر نداشته باشیم

یگان هوادریا از سه بالگرد عمده RH-۵۳ با وظیفه مین‌روبی، SH-۳D با وظیفه اصلی ضدزیرسطحی و AB-۲۱۲ بهره می‌برد. توان عملیاتی این یگان‌ها امروز در چه حدی است؟ مثلا در حوزه ضد زیرسطحی که یک وظیفه بسیار مهم است ما با چه وضعیتی روبرو هستیم؟

همانطور که اشاره کردید، یگان SH ما وظیفه اصلی مقابله با تهدیدات زیرسطحی را برعهده دارد که شامل کشف، رهگیری و انهدام می‌شود. اما این توانمندی در زمان خرید این واحد‌ها در پیش از انقلاب کامل نبود و بالگرد‌های SH ما توان انهدام نداشتند.

یعنی سامانه‌های آن به صورت کامل واگذار نشده بود؟

نه واگذار شده بود و نه نیرو‌های ما آموزشی در این زمینه دیده بودند.

چرا؟ ما در نیرو‌های دیگر هم شنیدیم که برخی تجهیزات به صورت کامل از سوی کشور فروشنده داده نمی‌شد.

تحویل ندادن این تجهیزات اصلا جزو برنامه نبود و دلیلی هم نداشت، چون در منطقه ما همین الان هم کشور‌های همسایه زیردریایی ندارند و رژیم گذشته هم قصد داشت تا عملیات‌های فرامنطقه‌ای انجام دهد و برای همین بود که بالگرد ضد زیردریایی خرید.

یگان SH ما مختصات زیردریایی‌های دشمن را می‌گرفت و آن را به یگان دیگری که قابلیت مقابله داشت ارسال می‌کرد، اما حالا خودش می‌تواند مستقیماً برای انهدام هدف اقدام کند.

درواقع هرچند کشور‌های همسایه ما فاقد زیردریایی‌اند، اما کشور‌های فرامنطقه‌ای در اینجا حضور دارند و زیردریایی‌های آن‌ها به این منطقه می‌آیند و ما مجبور شدیم بالگردهایمان را خودمان در این حوزه نیز بهینه و تجهیز کنیم.

زیردریایی‌هایی که وارد خلیج فارس و مناطق نزدیک به ما می‌شوند، بعضا از انواع پیشرفته و متعلق به کشور‌های غربی هستند. چقدر ما توان شناسایی آن‌ها را داریم؟

استفاده از بالگرد‌های SH تنها یکی از سامانه‌های ما برای رصد زیرسطحی‌هاست. امروز اطلاعات ما در خصوص اشراف بر منطقه بسیار کامل است و با یگان‌های مختلف، زیر سطح را رصد می‌کنیم و در طول سال‌های اخیر هم هیچگاه نشده که یک زیردریایی فرامنطقه‌ای وارد خلیج فارس و یا شمال اقیانوس هند شود و ما از آن بی‌اطلاع باشیم.

درخصوص دیگر بالگرد‌ها چطور؟ خصوصا RH‌ها که وظیفه اصلی مین‌روبی را برعهده دارند.

در مناطقی مانند تنگه هرمز و یا کانال‌ها و آبراه‌هایی که محدود هستند اگر این مناطق به مین‌های دریایی آلوده باشند طبیعتاً تردد در آن‌ها بسیار سخت است. می‌دانید که مین یکی از خطرناکترین تسلیحات در دریاست که انواع مختلفی هم دارد؛ بنابراین پیش از حضور یک یگان شناوری، ابتدا باید بالگرد مین‌روب اقدام به پاکسازی منطقه و ایجاد یک کانال امن برای شناور‌ها بکند که این کانال پس از عبور می‌تواند برای یگان‌های دیگر ناامن باشد. این‌ها وظیفه‌های تخصصی بالگردی مانند RH است و امروز این توان با روش‌های مختلف مین‌روبی ترکیبی وجود دارد.

وضعیت در بالگرد‌های AB-۲۱۲ نیز که از قابلیت شلیک موشک ضدسطحی برخوردار است، به همین منوال بوده و همه برنامه‌هایی که برای آن‌ها تعریف شده، بخوبی انجام می‌گیرد.

همه این بالگرد‌ها در شناور‌های ما قابلیت نشست و برخاست دارند؟

تمامی بالگرد‌های ما از AB-۲۱۲ تا RH که بزرگترین بالگرد ماست، توانایی نشست و برخاست بر روی شناور‌های متناسب با خود را دارند و هر کدام از این بالگرد‌ها می‌تواند در مأموریتی که شناور متناسب با آن اعزام می‌شود حضور داشته باشند.

بکارگیری هواپیما‌های «فرندشیپ» در عملیات‌های رزمی

در یگان بال ثابت هم آنطور که من به خاطر دارم در رزمایش سال ۹۶ برای اولین بار اعلام شد که این یگان در ماموریت‌های رزمی نیز به کار گرفته می‌شود. این ماموریت‌ها شامل چه حوزه‌هایی می‌شود؟

یگان‌های بال‌ثابت ما در گذشته چند مدل بودند، اما امروز تایپ F۲۷ (فرندشیپ) را با وظیفه گشت دریایی و ترابری و همچنین جت فالکن را در اختیار داریم که عملیات گشت و انتقال نفرات را انجام می‌دهد.

یگان‌های بال‌ثابت F۲۷ در واقع وظیفه گشت و شناسایی را انجام می‌دهند، اما به مرور توانمندی‌های دیگری نیز به آن‌ها اضافه شد که یکی از آن‌ها کمک در عملیات امداد و نجات بود. چرا که این پرنده می‌تواند با فاصله بیشتری شناور‌های سطحی نظامی یا غیرنظامی را رصد کند و در صورت نیاز به کمک، مختصات آن را به یگان‌های امدادی بدهد.

از ۲ سال قبل نیز ما یک مأموریت جدید را برای این هواپیما تعریف کردیم که آن هم پرش اتوماتیک و سقوط آزاد توسط چتربازان از این هواپیماست که در رزمایش‌های مختلف نیز تست شده و امروز به صورت روتین این عمل انجام می‌گیرد و توانمندی‌های آن بسیار بالا رفته است.

بالگرد؛ دست بلند فرمانده در ماموریت‌های دوردست

یکی از کار‌های مهمی که در سال‌های اخیر در نیروی دریایی صورت گرفته، اعزام ناوگروه‌ها به آب‌های دوردست بود که برخی از این ناوگروه‌ها نیز بالگرد با خود حمل می‌کنند. در این سفر‌ها چه برنامه‌هایی برای بالگرد‌ها تعریف شده و چه دستاورد‌هایی برای شما داشته است؟

همانطور که خودتان می‌دانید زندگی در دریا شرایط خاص خودش را دارد. آشنایی با این فضا و تجربه عملی آن از جمله اهدافی است که ما در اعزام بالگرد‌های خود با ناوگروه‌ها انتظار داریم.

در این مأموریت‌ها نیرو‌های ما یاد می‌گیرند که صبور باشند و این مدت طولانی مأموریت، آستانه تحمل آن‌ها و خانواده‌هایشان را بالاتر می‌برد. من در سال ۷۳ و ۷۴ وقتی که هنوز ناوبر بودم، به همراه یک ناو به مدت هفت روز به مأموریت رفتم و در آن مقطع این مدت برای ما بسیار طولانی بود، اما حالا می‌بینیم که بعضی از ناوگروه‌های ما تا چهار یا پنج ماه نیز در مأموریت به سر می‌برند.

یک بالگرد در چنین مأموریتی، دست بلند فرمانده ناوگروه محسوب می‌شود و به عنوان مثال اگر تهدید یا خطری بر سر راه باشد، یک بالگرد می‌تواند ظرف نیم‌ساعت تا ۱۰۰ کیلومتر دور ناو را کاملاً رصد کرده و اطلاعات آن را در اختیار فرمانده قرار دهد. ضمن اینکه اگر مشکلی در جهت امداد و نجات پیش بیاید و یا به عنوان مثال یکی از کارکنان دچار بیماری سختی شود می‌توان با تعامل با کشور‌های اطراف از طریق بالگرد در زمان کوتاه‌تری مجروح را به بیمارستانی بر روی خشکی منتقل کرد.

جزایر خلیج فارس ناو‌های هواپیمابر ما هستند

ما در خلیج فارس تعداد زیادی جزایر داریم که ظرفیت خوبی را برای نیرو‌های مسلح ما فراهم کرده است. چقدر از این ظرفیت مثلا در حوزه پروازی استفاده شده و به قول معروف نوار پروازی چقدر در این جزایر برقرار است؟

در تمام جزایر ما در خلیج فارس امکان نشست و برخاست یگان‌های بالگردی وجود دارد و تمام زیرساخت‌ها در این جزایر فراهم است که هر کدام از آن‌ها برای ما حکم یک ناو هواپیمابر را دارد.

در حوزه آموزش چه برنامه‌ای در دستور کار دارید، چون آنطور که من شنیدم، گویا آموزشگاه مستقلی در یکی دو سال اخیر در بوشهر تشکیل شده و یا در شرف تاسیس است.

روال کار آموزش بر این است که آموزش‌های ابتدایی پرواز در هوانیروز صورت گرفته و بعد از آن به دلیل متفاوت بودن پرواز در دریا و خشکی، ما خودمان آموزش‌های تکمیلی و یا پایه دریایی را به نیروهایمان می‌دهیم. برای همین از مدت‌ها قبل به دنبال ایجاد یک مرکز مستقل آموزشی در این حوزه بودیم.

الان حدود دو سه سال است که تشکیل آموزشگاه مستقل مطرح شده و یک یگان و آموزشگاه نیز در بوشهر مدنظر قرار گرفته تا تمامی آموزش‌های ما در آن انجام شود.

فرامنطقه‌ای‌ها نباشند دریای شمال آرام است

وضعیت هوادریا در دریای شمال چطور است؟

همه آنچه که گفتیم، در ناوگان شمال نیز به صورت روتین دنبال می‌شود و ما یک یگان هوادریای کامل نیز در کنار یگان‌های شناوری و سطحی در آنجا داریم.

البته سیاست و نگاه جمهوری اسلامی ایران به دریای خزر نگاه به عنوان دریای صلح و دوستی است و معتقدیم تا وقتی از حضور کشور‌های خارجی در این دریا ممانعت شود، این دریا آلوده نشده و جنگی در آن صورت نمی‌گیرد.

ولی به هرحال برمبنای اصول نظامی، ما باید به اندازه کافی تجهیزات خود را در آنجا داشته باشیم که این امر صورت گرفته و تعداد زیادی از آموزش‌های ما نیز در این دریا صورت می‌گیرد که به لحاظ امنیتی آرام‌تر است.

حرف اول را در منطقه می‌زنیم

به عنوان سوال آخر، ارزیابی شما از وضعیت یگان هوادریای خودمان در مقایسه با دیگر کشور‌های منطقه چیست؟ آنهم در حالیکه برخی از این کشور‌ها چند برابر بودجه نظامی ایران تسلیحات نظامی می‌خرند.

ما معتقدیم اگرچه تجهیزات مهم است، اما این نیروی انسانی است که نهایتاً از آن استفاده می‌کند و اگر ما تجهیزات را در اختیار داشته باشیم، ولی فاقد نیروی انسانی مؤمن، متخصص و با انگیزه باشیم در واقع این مؤلفه قدرت را در اختیار نداریم مانند برخی از کشور‌های منطقه که هرچند ممکن است پیشرفته‌ترین تجهیزات را در اختیار داشته باشند، اما چون نیروی انسانی مناسب ندارند مجبورند از کشور‌های دیگر نیرو بیاورند و تا وقتی از آن‌ها حمایت می‌شود که تابع سیاست‌های کشور حامی خود باشند و یا برای گرفتن مزدور، پول داشته باشند مانند کاری که عربستان در یمن می‌کند.

نیرو‌های مسلح ما به ویژه یگان هوادریا که موضوع صحبت ماست، در منطقه از همه قدرتمندتر است، چون دارای مولفه اصلی نیروی انسانی کارآمد و باانگیزه است که از تجهیزات در اختیار خود به بهترین شکل ممکن استفاده می‌کنند.

مدیون خانواده‌هایمان هستیم

در پایان اگر نکته‌ای مانده که ما سوال نکردیم بفرمایید.

هر آنچه من در اینجا از طرف خودم و همه همکارانم گفتم و توانمندی‌هایی که به برخی از آن‌ها اشاره کردم، مدیون خانواده‌هایی است که پشت‌سر ما هستند.

شاید بسیاری از ما و دیگر همکاران‌مان اهل این مناطق نباشیم، اما سال‌هاست که در اینجا با تمام سختی‌ها حضور داریم چرا که همه جای ایران را خاک خود می‌دانیم. حضرت آقا هم فرموده‌اند که نیمی از ثواب این مجاهدت‌ها متعلق به همین خانواده‌هاست.

من هر پرواز را برای خودم یک سرنوشت و یک تقدیر می‌دانم و اگرچه تجهیزات و آموزش بسیار مهم است، اما ایمان داریم که نهایتاً این خداست که کمک می‌کند تا این پرنده سالم به زمین بنشیند.

منبع:‌ فارس

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار