به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «سید مجتبی علمدار»، فرزند سید رمضان علمدار، سحرگاه یازدهم دیماه سال ۱۳۴۵ مطابق با بیست و یکم رمضان در شهرستان ساری، در خانهای که با عشق به اهل بیت (ع) مزین شده بود، دیده به جهان گشود.
سید مجتبی تحصیلات خود را تا دوران هنرستان در مدارس زادگاهش سپری کرد. ۱۷ سالش بود که به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام خمینی (ره)، لبیک گفت و راهی جبهه شد.
در ادامه بُرشی از کتاب «علمدار»، که شامل زندگینامه و خاطرات شهید «سید مجتبی علمدار» است را میخوانید:
«در عملیات آزادی مهران شهادت حمیدرضا مردانشاهی برای همه بسیار سخت بود. عشق و علاقهی سید مجتبی به او باعث شد که شبانه به میان نیروهای دشمن برود. او با نفوذ به میان نیروهای دشمن پیکر استاد معنوی خود را به عقب منتقل کرد. بعد از این عملیات و در اواسط سال ۱۳۶۵ سید مجتبی به گردان مسلم ابن عقیل پیوست.
لشکر ۲۵ کربلا حدود ده گردان داشت. در میان این گردانها، برخی بودند که فرماندهان لشکر بیشتر از بقیه روی آنها حساب میکردند. گردان یا رسول (ص) به فرماندهی سردار شهید حاج حسین بصیر و گردانهای امام حسین (ع) و مسلم ابن عقیل، به فرماندهی شهید صمد اسودی و مالک اشتر به فرماندهی سردار شهید نوبخت از محوریترین گردانها بودند. در مراحل حساس عملیاتها و نقاط مهم پدافندی از این گردانها استفاده میشد. سید بعد از ورود به گردان وارد گروهان سلمان شد. سید مجتبی بعد از شهادت مردانشاهی خیلی تنها شده بود. کمتر صحبت میکرد. در خلوت تنهایی خودش بود تا اینکه خدا دوست صمیمی دیگری در مسیر زندگی او قرار داد. حسین طالبیِ نتاج یکی از انسانهای وارستهای بود که با سید مجتبی آشنا شد. حسین مسئول دسته بود. یک فرمانده منظم و در عین حال خودساخته؛ شخصی که در پیشرفت معنوی سید بسیار تاثیرگذار بود.
برنامههای گروهان سلمان بسیار منظمتر از بقیهِی گروهان بود. مقررات و نظم در این مجموعه بیشتر رعایت میشد. جو بسیار صمیمی و خوبی بین نیروها برقرار شده بود. برنامههای معنوی نیز بیشتر از بقیه واحدها بود. زیارت عاشورا و رفتهرفته نماز شب نیروها ترک نمیشد. روحیهی معنوی و اخلاص بچهها هر روز بیشتر میشد.
بعد از مدتی حسین طالبی نتاج فرمانده گروهان و سید جانشین گروهان شد. مسابقات فوتبال، برنامههای فرهنگی، آموزش نظامی، رزم شبانه و... باعث شد که نیروها آماده عملیات در منطقه شلمچه شوند.»
انتهای پیام/ 114