به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، «محمود حیدری» از شهدای لشکر فاطمیون است که ابتدای محرم امسال در سوریه به شهادت رسید. او که تنها پنج ماه از ازدواجش می گذشت طی یک عملیات شناسایی و بر اثر انفجار مین به همرزمان شهیدش پیوست. مراسم پیکر شهید حیدری روز چهارشنبه 11 مهرماه با حضور جمعی از بستگان شهید در معراج الشهدا برگزار شد.
محسن حیدری برادر شهید که 2 سال از شهید کوچکتر است درباره حضور برادرش گفت: شهادت آرزوی برادرم بود. 26 سال سن داشت و پنج ماه از عروسی اش گذشته بود. آرزو داشت به سوریه برود. پسر عمه ام نیز در سوریه به شهادت رسیده است. گاهی در پارک می نشستیم به من می گفت: محسن آرزویم این است که شهید شوم، آرزو دارم پیش حضرت زینب (س) بروم.
شرط ازدواج با همسرش رفتن به سوریه بود
وی ادامه داد: وقتی ازدواج کرد گفتیم دیگر به سوریه نرو، اما گفت نمی شود و باید بروم. گروه 35 بود که به سوریه رفت و در حدود چهار سال است که به سوریه می رود. قبل از ازدواج به همسرش گفته بود که رفت و آمد به سوریه را قطع نمی کنم و همسرش قبول کرد.
حیدری به خصوصیات رفتاری برادرش اشاره کرد و گفت: آدم بسیار خوبی بود، همه دوستش داشتند و از او راضی بودند. در دانشگاه افغانستان رشته معدن خوانده بود. وقتی درسش تمام شد به ایران آمد تا به سوریه برود. ماهم گفتیم یا علی برو، نمی توانیم جلویت را بگیریم.
برادر شهید تصریح کرد: ما خودمان در ایران به دنیا آمدیم و تا هشت سالگی در ایران بودم و بعد به افغانستان برگشتیم. همه دوستانمان و شهدایمان در ایران هستند. دلمان اینجاست.
موقعیت های خوبش را برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) رها کرد
برادر شهید بیان کرد: واقعا خدا شهدا را گلچین می کند. مهندس بود، روزگارش خوب می چرخید ولی به خاطر عشقش رفت. وقتی فهمید آنجا جنگ است همه زندگی اش را رها کرد.
طاهر نظری پسر عمه شهید که خود نیز از رزمندگان لشکر فاطمیون است بیان کرد: محمود با نام جهادی «خادم زوار» به عنوان نیروی اطلاعات شناسایی فعالیت می کرد. اول محرم با 2 موتور و به همراه سه نفر دیگر برای شناسایی رفته بود که روی مین رفت، راننده موتور ترکش خورد و محمود شهید شد و جانش را خرج اربابش سیدالشهدا کرد.
وی ادامه داد: از بهترین دوستانش در سوریه به شهادت رسیدند. همیشه عکسشان را می دید و اشکش بی اختیار جاری می شد. می گفت کی بشود ما هم روزی عاقبت بخیر شویم. بعضی مواقع با من درد و دل می کرد، می گفت اگر مقداری پول دستم بیاید در راه خدا خرج می کنم.
براورده کردن آرزوی مادر قبل از شهادت
پسر عمه شهید گفت: یکی از آرزوهایش این بود که مادرش را به کربلا ببرد. اربعینی که گذشت مادرش را به کربلا و بعد به سوریه و زیارت حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) برد.
نظری به روحیه بالای رزمندگان فاطمیون در نبرد با تروریست های تکفیری در سوریه اشاره کرد و گفت: بچه های فاطمیون بسیار غیور هستند. جثه کوچک، ولی دل بزرگی دارند. رزمندگان ایرانی هم این را می دانند که چطور نیروهای فاطمیون جلو می روند و می جنگند.
وی از سابقه جهاد در خانواده گفت و ادامه داد: از بستگان ما در جهاد افغانستان حضور داشتند. بعد که قضیه سوریه پیش آمد و حرم حضرت زینب (س) به خطر افتاد کار و زندگیشان را ها کردند و به حرم حضرت زینب (س) دل بستند.
انتهای پیام/ 141