به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «سکوت» عنوان نمایشنامهای از «مهرداد رایانی مخصوص» است. در این نمایشنامه خانوادهای را میبینیم که دچار فروپاشی است. جهان پسر بزرگ خانواده در صدد برگزاری جشن نامزدی خود است در حالی که پدرش به دلیل مجروحیت در جنگ تحمیلی فرصت چندانی برای زنده ماندن ندارد. از طرفی جهان به دلیل زد و بندهای اقتصادی بازداشت شده و سعی دارد از موقعیت پدر جانبازش به نفع خود بهره برداری کند.
«سکوت» در یک مقیاس کوچک در نقد مفهوم «آقازادگی» است که متاسفانه در سطوح مختلفی جامعه را درگیر خود کرده است. بیان این مفهوم در قالب یک اثر دفاع مقدسی قطعا فضایی تراژیکتری را ایجاد کرده است. نقد جامعه امروز و مسائلی که به مبتلا هستیم در کنار پرداخت به قهرمانان دفاع مقدس که بدون چشمداشتی همه زندگی خود را ایثار کردهاند، ضروری است. این رسالت نیز بر عهده هنرمندانی است که دغدغهمند هستند و نمیتوانند از کنار مسائلی این چنینی به سادگی بگذرند؛ اما باید توجه داشت که ورود به این حوزه ساده نیست؛ چرا که حرکت در این مسیر به مثابه راه رفتن روی لبه تیغ است.
قسمتی از متن کتاب:
«عزیز: [گوشی را میگیرد] سلام آقای اسدی ... به مرحمت شما ... لطفن خودتون رو به دردسر نندازین. مزاحم شما نمیشیم ... فقط دو تا خواهش دارم. اول اینکه یه صحبتی کنین و به دوستا و همکاراش بسپارین تا فردا تشریف بیارن و حاج عسگر رو روی دوشهای خودشون ببرن. نمیخوام دست غیر بهش بخوره. دیروز حالش جا اومده بود. یکی یکی اسم شماها رو آورد: حاج ایوب، حاج کمال، آقای تقدسی، آقای صفوی، آقای میرحسین.
میدونم که میخواد شماها رو دوشتون بگیرینش. میگفت شما براش تلقین بخونین. گفت بگم خاک کربلا رو هم که دست شماست، بیارین. من مهرهای کربلا رو آماده کردم ... این وصیتشه. همهی اینها رو نوشته، حرف دومم اینه حاج آقا حاج عسگر گفت دو تا بچه، امانت دست شما. وقتی بهش گفتم جهان گیر افتاده و شما شاید بتونین کاری کنین، اشک گوشهی چشمهاش جمع شد. گفتم یه دست خط بده تا بتونم با آشناهات، موقتی آزادش کنم و پنجشنبهاش رو سیاه نکنم. برام، اول سوره توبه رو خوند و بعد هم خاموش شد. دیگه حرف نزد که نزد.»
«سکوت» در ۴۶صفحه به قلم «مهرداد رایانی مخصوص» تالیف شده و توسط نشر «هنر دفاع» وابسته به سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس در ۲هزار نسخه منتشر شده است.
انتهای پیام/ ۱۶۱