شرفخانلو به دفاع مقدس خبر داد

"قصه چشم‌های سرخ علی" نوشته می شود

نویسنده کتاب "اشتباه می کنید، من زنده‌ام" گفت: چون پدرم را ندیدم، به سراغ چشم‌هایی رفتم که او را دیده بودند. برای من جذابترین خاطرات، خاطراتی است که مرجع ضمیرشان پدرم بودند و این اولویت همیشگی زندگی من است.
کد خبر: ۳۱۵۰۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۷ - 20October 2014

حسین شرفخانلو نویسنده کتاب "اشتباه می کنید، من زنده ام" از مجموعه کتاب های ازچشمها در گفتو گو با خبرنگار سرویس فرهنگی خبرگزاری دفاع مقدس، از کتاب جدیدش در مجموعه مادران خبر داد و اظهار کرد: با نوشتن اولین کتاب به نام اشتباه می کنید من زنده ام، از خصوصیات شهید علی شرفخانلو سیر نشدم و این بیشتر جنبه شخصی داشته و دارد.

وی افزود: علاوه بر این برای مهار روح خودم و پاسخ به نیاز آن، مناسبترین فصل از میان 13 فصل کتاب، فصلی بود که مادر شهید در خصوص او صحبت کرده بود. این شد که به سراغ مادربزرگم، مادر شهید شرفخانلو رفته و پای صحبتهای شیرین وی نشستم.

شرفخانلو تصریح کرد: شهید شرفخانلو دارای شخصیتی بود که وجوه مختلف را تداخل نمی داد. مسائل کاری را هیچ گاه در خانه مطرح نمی کرد و با هرکس متناسب با شخصیتش رفتار می کرد که این موضوع در کتاب از چشم ها به خوبی مشخص است.

نویسنده کتاب "اشتباه می کنید، من زندهام" خاطر نشان کرد: به سراغ مادری رفتم که شهید را در خانه دیده بود و از محیط بیرونی و کارهایی که او در میان رزمندگان، دوستان و سپاه و... انجام می شد بی اطلاع است. از تقسیم غذا و آردی که میان فقرا تقسیم میکرده بی خبر است.

وی ادامه داد: نقطه اشتراک کتاب ازچشم ها و مادران شهید شرفخانلو را باید در جزئیاتی جستوجو کرد که مادر شهید در هر دو کتاب به آنها به خوبی اشاره کرده است که این جزئیات و عمق بخشی در کتاب مادران بیشتر است.

شرفخانلو در پاسخ به این سوال که آیا در روند مصاحبه، در خصوص یادآوری خاطرات به مشکل برنخوردید، گفت: مادربزرگ من متولد سال 1314 است که بر خلاف سنشان از حافظه بسیار قوی برخوردار است و اتفاقات را با جزئیات بیان میکرد که این به ایجاد فضای بهتر در کتاب کمک می کند.

**روایت شهید شرفخانلو برای مادرش یک روایتی است با فعل ماضی استمراری

نویسنده کتاب مادران شهید شرفخانلو بیان کرد: وی هنوز با شهید ارتباط داشته و با او زندگی میکند و در واقع هنوز جریان زندگی با او ادامه دارد و روایت شهید برای مادر یک روایتی است با فعل ماضی استمراری.

شرفخانلو با اشاره به شهادت پدرش، اذعان کرد: من در هنگام شهادت پدرم، تنها 2 سال داشتم و پدرم رو ندیدم و الان برای دیدن و شنیدن او اشتیاق درونی دارم. چون پدرم را ندیدم، به سراغ چشمهایی رفتم که او را دیده بودند. برای من جذابترین خاطرات، خاطراتی است که مرجع ضمیرشان پدرم بودند و این اولویت همیشگی زندگی من است. شنیدن از پدرم یک پدیده دائمی و همیشگی است و این عطش به دیدن، شنیدن و لمس کردن او هرگز از بین نخواهد رفت.

وی تصریح کرد: همهی این عوامل من را به سمتی هدایت کردند که این جذابیتها را پی بگیرم و در قالب یک کتاب جاودانه کنم.

شرفخانلو در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به این سوال که آیا در آینده شهید شرفخانلو را در از دید همسر شهید را خواهد نوشت، اضافه کرد: بین من و مادرم، یک حیای تعریف نشده وجود دارد و این به خاطر نزدیک بیش از حد میان من و مادرم است.

نویسنده کتاب "اشتباه می کنید، من زنده ام" افزود: یکی از آرزوهایم این است که شهید شرفخانلو را از زبان مادرم بشنوم که تا امروز محقق نشده و من مشتاقم که این اتفاق بیافتد.

وی با اشاره به عنوان کتاب، گفت: هنوز عنوان را انتخاب نکرده ام. اما شاید عنوانش را "قصه چشمهای سرخ علی" و یا "درزیه" انتخاب کنم. درزیه به خاطر اینکه شهید شرفخانلو در زمان کودکی از زبان دیگران مادرش را که مرضیه بوده با زبان کودکی "درزیه" صدا می کرده است و فکر می کرده است همه بچه های دنیا، درزیه ای برای خود دارند.

یادآور می شود حسین شرفخانلو پسر شهید علی شرفخانلو است که ابتدا کتاب "اشتباه می کنید، من زندهام" را از مجموعه کتابهای از چشم ها نوشت که از سوی انتشارات روایت فتح راهی بازار کتاب شد.

وی در ادامه کتاب مادران شهید شرفخانلو را نوشته که به زودی از سوی انتشارات روایت فتح منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/
 

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
تکین
|
-
|
۲۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۸
0
1
با سلام.
آیا منظورتان از "فعل ماضی استمراری" ، "مضارع استمراری" ست؟! تا جایی که بنده شاهد بوده ام، بیان مادر بزرگوار شهید شرفخانلو فقط به خاطرات و وقایع ماقبل از شهادت شهید محدود نمی گردد و مادر همچنان با فرزند شهیدش ارتباط روحی و معنوی قوی ای دارد و اتفاقات در زمان "حال" نیز ساری و جاری ست.
نظر شما
پربیننده ها