لبخند از روی لبان علی محو نمی‌شد

شهید «علی توکلی» به نقل خانواده و دوستانش همیشه در سلام کردن به بزرگ و کوچک پیش‌دستی می‌کرد و لبخند از روی لبانش محو نمی‌شد و همواره خانواده و دوستان را به صمیمیت و دوستی تشویق می‌کرد.
کد خبر: ۳۱۵۱۲۵
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۵ - 30October 2018

لبخند از روی لبان علی محو نمی‌شدبه گزارش خبرنگار دفاع پرس از کرج، «علی توکلی» در تاریخ 3 تیرماه 1348 دیده به جهان گشود. او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در مدرسه شهید مصطفی خمینی کرج به پایان رساند. به نقل خانواده و دوستانش همیشه در سلام کردن به بزرگ و کوچک پیشدستی می‌کرد. لبخند از روی لبانش محو نمی‌شد و همواره خانواده و دوستان را به صمیمیت و دوستی تشویق می‌کرد.

وی یکی از عاشقان سرور شهیدان امام حسین (ع) بود و یکی از ویژگی بارز علی صداقتش بود و کسی هرگز از او دروغی نشنید. علی در سال 63 به عضویت پایگاه بسیج مسجد رسول اکرم (ص) درآمد و در همان سال وارد جبهه های جنگ شد.

علی چندین بار به جبهه اعزام شد و در سال 65 در عملیات کربلای 5 از ناحیه چشم و کتف مجروح شد و پس از بهبود و سلامتی باز هم به جبهه رفت.

وی در نامه‌ای خطاب به والدینش چنین می نویسد:

«سلام بر مهدی (عج)، منجی انسان ها، سلام بر نایب بر حق او، امام خمینی، این ابراهیم زمان، این بت شکن قرن، این ابرمرد زمان و این قاعد کبیر. با نام خداوند آغاز می کنم که هرچه داریم از او داریم.

خداوندا! به جز این خون ناقابل در درگاهت چیز دیگری ندارم که تقدیم راهت سازم. بارالها! این خون ناقابل را قبول فرما، آمین یارب العالمین.

با سلام به خانواده عزیزم و تمامی دوستان و آشنایان و با سلام گرم به پدر و مادر عزیزم، آن هایی که شب و روز زحمت مرا کشیدند تا بتوانند فرزندی شایسته تحویل اسلام و جامعه بدهند. پدر و مادر عزیزم و خانواده گرامی‌ام، اگر من از این دنیا رفتم، زیاد ناراحت نباشید، زیرا هر کس یک روز از این دنیای مادی می‌رود و مرگ حق است، پس چه بهتر که انسان در راه هدف عالی خود کشته شود.

من آنقدر گناهکارم که لیاقت شهادت را در خود نمی بینم و اگر فرجی شود و خدا مرا جزو شهدا قلمداد کند، این نهایت آرزوی من است. از تمامی کسانی که این نوشته را می خوانند به شدت و به واقع التماس دعا دارم که خیلی محتاج و بی‌چیز هستم. در نمازها و دعاها به فکر من باشید و برای من طلب مغفرت کنید، شاید خدا از تقصیرات من درگذرد.

پیامم این است که (از آخرت غافل نباشید) و از دوستانم می خواهم که مرا حلال کنند و مرا ببخشند. این راهی را که من انتخاب کردم، راهی است که امام حسین (ع) انتخاب کرده است. آری، کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و حسین زمان هم خمینی است، او را یاری کنید که خدا را یاری کرده اید.

ای امت مسلمان، ای پویندگان اسلام، هرگز امام را تنها نگذارید. ای پدر و مادر گرامی، اگر من شهید شدم، هیچ نگرانی نداشته باشید و سربلندی شما هم این است که فرزندی در راه خدا داده اید؛ چون «این هدیه» پیش خدا گم نمی شود.

پدر و مادر عزیزم، اکنون که عازم به جبهه هستم چند کلمه‌ای با شما صحبت می کنم. و اما مادرم از شما می خواهم که اجازه درس خواندن را به برادرانم بدهی، چون در آینده به آن نیاز دارند و از برادرانم بخواهید فرزندان شان را اسلامی تربیت کنند و به دوستانم بگویید: نباید منتظر باشید که مرگ فرا رسد، بلکه باید به سراغ مرگ رفت، مگر انسان یک بار بیشتر می میرد؟ پس چه بهتر آن یک دفعه هم در راه خدا باشد.

راستی، پدر و مادر عزیزم، اگر جنازه مرا نیاوردند ناراحت نشوید و اگر خواستید مراسمی برای من بگیرید، ساده بگیرید و سعی کنید مانند پدر و مادر دیگران صبور باشید».

«علی توکلی» در تاریخ 9 تیرماه 1366 در منطقه عملیاتی ماووت عراق در طی عملیات نصر 4 به آرزوی خود رسید و به سوی معبود خویش شتافت.

پیکر مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) کرج در بستر خاک آرام گرفته است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار