به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، «سیدعزتالله ضرغامی» رئیس اسبق رسانه ملی یکی از فاتحان لانه جاسوسی در 13 آبان سال 58 است او چند سال پیش مصاحبهای با موضوع خاطراتش از تسخیر لانه جاسوسی انجام داده که به دلیل نزدیک شدن به ۱۳ آبان و روز مبارزه با استکبار جهانی این مصاحبه بازخوانی میشود.
یادتان هست 13 آبانی که به لانه جاسوسی حمله کردید، چگونه میاندیشیدید و مسائل را چگونه بررسی میکردید؟
هر انقلابی برای خود یک ایدئولوژی دارد. ارزشها و آرمانهایی دارد که تمام سیر حرکت خود را براساس آنها تنظیم میکند. در هر انقلابی با هر چیزی که در خلاف جهت اصول اساسی انقلاب باشد، مقابله میشود. برای ما و تمام مردم، آمریکا و تفکر آمریکایی در تضاد با مسیر حرکت انقلاب مان بود.
امام از سالها قبل و از آغاز مبارزه بذر آمریکاستیزی را در جان ملت پاشیده بود. حرکت ما در 13 آبان محصول و نتیجه یک جریان بود. جریانی که امام با ایدئولوژی و آرمان انقلاب در روح همه ما ایجاد کرده بود. پس باید از فعالیت جاسوسخانه دشمن در قلب انقلاب جلوگیری میشد.
اشغال لانه جاسوسی آمریکا، حرکتی بزرگ و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است و به همین دلیل امام، آن را انقلاب دوم نامیدند. اگر انقلاب اول، انقلاب برمبنای شاه ستیزی بود، انقلاب دوم بر مبنای آمریکاستیزی بود و اینها در راستای یکدیگر تعریف میشوند. همین اندیشه و همین تفکر امام بود که ما را وامی داشت تا در مقابل آمریکا، عکس العملی قاطعانه نشان بدهیم. عکس العملی که وقتی وارد لانه جاسوسی شدیم به حقیقت و درستی آن پی بردیم و همان واقعه، حرکتی توفنده برای انقلاب شد و مانع از انفعال انقلاب با توجه به عملکرد سازشکارانه دولت موقت گردید.
تفکری که آن روز در درون شما جریان داشت و موجب چنان عکس العملی در واقعه تسخیر لانه جاسوسی شد، با تفکر امروز شما نسبت به همان کار فرقی کرده است؟
هرگونه عملکردی، اقتضای شرایط خاص و موقعیت زمانی خود است. من تغییر یا انفعالی در جریان آن واقعه در درون خود نمیبینم. اتفاقاً جریانهای بعد تا امروز حجت را برای درستی عملکردها، تمام کرد.
هیچ وقت شد که در این سالها حس پشیمانی یا حتی فکر اینکه میشد به گونه دیگری عمل کرد در درونتان پیدا شود؟
هرگز، نه تنها پشیمان نیستم بلکه همیشه آن را جزو افتخارات بزرگ زندگی سیاسی خودم میدانم.
اگر بخواهیم تعریفی دقیق از عمق واقعه و انگیزههای دانشجویان بدهیم شما این انگیزهها را چگونه ترسیم میکنید؟
اگر بخواهیم واقعه 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی را به درستی تعریف کنیم باید به حرف حضرت امام (ره) برگردیم. امام واقعه را انقلاب دوم نامید. در این انقلاب ابهت آمریکا در نگاه مردم ایران و خصوصاً مردم جهان شکسته شد. آمریکاییها هرگز فکر نمیکردند که پاسخ توطئههای مختلف شان در تاریخ ایران را از سوی یک جنبش اصیل انقلابی دانشجویی بگیرند. حالا چرا باید این ابهت شکسته میشد و اصلاً این ابهت چیست؟ این همان استکبار است. امام آمریکا را شیطان بزرگ نامید و منطق او را منطق استکبار خواند. همه چیز و همه این واقعه در تعریف واژه استکبار است. مفهوم استکبار در قرآن هست. یعنی یک عنصر، یک جریان، یک حکومت خود را از حق بالاتر به حساب بیاورد و زیر بار حق نرود و زور بگوید.
منطق آمریکایی همین است. زورگویی و سلطه است. تسخیر لانه جاسوسی پاسخی به سالها سلطه و زورگویی بود. خروش جوانان مومن و مسلمان انقلابی علیه روح استکباری آمریکا بود. تصرف خانه شیطان و تصرف خانه استکباری بود که لحظه به لحظه برای انقلاب اسلامی توطئه چینی کرده بود و علیه انقلاب برنامه طراحی میکرد. این است که 13 آبان انقلاب دوم بود و همینها بود که انگیزه دانشجویان را شکل میداد. دانشجویانی که سالهای زور و سلطه را در کشورشان دیده و شنیده و حس کرده بودند.
فکر نمیکنید به جای این برخورد، امکان برخورد دیگری به عنوان برخورد جایگزین یا به دلیل حاکمیت وقت حزب دموکرات جیمی کارتر، برخورد ملایم تری ممکن بود؟
عرض کردم. عمل ما متناسب با شرایط خاص و موقعیت زمانی انقلاب کاملاً بجا و درست بود. منطق انقلاب اقتضا میکرد که در دوره تثبیت پایههای انقلاب، هر حرکتی که مخالف جریان انقلاب بود برچیده شود. از سویی تفکر مردم هم همراه جریان دانشجویان خط امام بود.
حرکتی که از درون مردم میجوشید با تمام توان از امام، اندیشهها و آرمانهای انقلابی و حرکتهای انقلابی حمایت میکرد. لانه جاسوسی دقیقاً مرکز توطئه علیه جریانهای جوششی مردم بود. اسناد به دست آمده گویای این واقعیت است. بنابر این حمله و تسخیر لانه دقیقاً و از هر جهت به نفع انقلاب مردم و امام تمام شد.
ضمن این که این تقسیم بندیهایی که شما از احزاب سیاسی جمهوریخواه و دموکرات میگویید، بیشتر در آمریکا مصرف داخلی دارد. در بعد سیاست خارجی تفاوتی بین اقدامات جرج بورش از حزب جمهوریخواه و جیمی کارتر از حزب دموکرات نیست. کارتر مسئول کشتار هزاران نفر از مردم ایران و دیگر کشورها است.
در طول سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و کشتار وسیع ملت ایران به خصوص در روزهای آخر حکومت شاه حمایتهای مستقیم و علنی کارتر از رژیم ایران نشان دهنده مقابله رودرروی او با ملت ایران بود و به دلیل همین عملکرد جایزه صلح نوبل هم گرفت! اولین اقدام آقای کارتر، بلوکه کردن 13 میلیارد دلار دارایی ایران در بانکهای آمریکایی بود که تا به امروز ادامه یافته است. این مبلغ با بهره 10 درصد در مدت 20 سال جمعاً 87 میلیارد دلار خواهد شد. آیا همین یک مورد بر استمرار خصومت و دشمنی او با ملت ایران کفایت نمیکند؟
کارتر حتی پس از سقوط شاه نیز حمایت خود را از شاه برنداشت. اتفاقاً ورود شاه به آمریکا و پناه دادن کارتر به شاه جنایتکار، یکی از دلایل اصلی اشغال لانه جاسوسی بود که حضرت امام (ره) پس از حادثه 13 آبان در یکی از فرمایشات خود به این مسأله اشاره کردند. شما با چنین فضایی از دشمنیها چگونه میتوانید با دشمنی که هیچ وقت حاضر نشده از روح استکباری خود کوتاه بیاید، ملایمتر برخورد کنید؟
تأثیرات رسانهای تسخیر لانه جاسوسی، یکی از مهمترین حوزههایی است که کمتر روی آن تحلیل و بررسیهای عمیق کردهایم. شما آن دوره این تأثیرات را چگونه میدیدید؟
به نکته خوبی اشاره کردید. در آن دوره و حتی تا امروز آرمان و اندیشه انقلاب اسلامی برای خود فضای رسانهای خاصی ساخته. تمام جریانها و وقایع انقلاب حتی آنها که برای ما تلخ بود، فضایی رسانهای و تبلیغی به نفع انقلاب و امام ایجاد میکرد.
نتیجه این فضاها، این میشد که انقلاب اسلامی را در داخل و خارج تثبیت میکرد. تسخیر لانه جاسوسی از آن وقایعی بود که انقلاب اسلامی را در یک جریان رسانهای وسیعی در جهان مطرح کرد. تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، انقلاب را برای جهانیان معرفی کرد و رویاروی منطق ضداستکباری و ضدامپریالیستی و ضدسلطه انقلاب اسلامی را به جهانیان شناساند. این واقعه توانست مرزها و سدهای رسانهها را بشکند و به نوعی نفوذ و تکثیر انقلاب در جهان بود.
برگردیم به مسائل مربوط به واقعه تسخیر لانه و آغاز و انجام آن و این که چه چیزی در داخل سفارت برای شما و کارکنان مهم بود که شما را واداشت تا در همان محل بمانید و دست به اقدامات بعدی زدید؟
تظاهرات مردمی از ساعت هشت صبح 13 آبان در مقابل سفارت آمریکا آغاز شده بود. ما ساعت 12 ظهر بود که اقدام به تسخیر سفارت کردیم. دانشجویان کاملاً دستپاچگی کارکنان سفارت را میدیدند و اصلاً جای تردید نبود که اگر دیر میجنبیدیم، آنها تمام اسناد را از بین میبردند. چون با هجوم به داخل سفارت اولین اقدام آنها از بین بردن و تخریب اسناد بود و همین که از این مسأله اطلاع پیدا کردیم، اقدامات خود را وسعت بخشیدیم و کارکنان را به گروگان گرفتیم. با گروگان گرفتن یکی از آمریکایی ها، بقیه را مجبور به توقف کار کردیم. تخریب و از بین بردن اسناد برای آنها خیلی حیاتی بود و کاملاً نشان داد که آنجا سفارتخانه نبود، جاسوسخانه بود و این همان نکتهای بود که همه ما به آن پی بردیم و اقدام کردیم.
برخورد امام با این واقعه خصوصاً وقتی مسئله ادامه پیدا کرد چگونه بود و دانشجویان وقتی نظر امام را شنیدند چه کردند؟
همان طور که عرض کردم این بذری بود که امام از همان آغاز مبارزات در دل ملت و جوانان مسلمان پاشیده بود. پیام امام همیشه روح مقاومت و ایمان بود. ما با ایمانمان اقدام کرده بودیم و امام ما را مقاوم کرد. امام برای مقاومت و ایمان ملت و دانشجویان مسلمان حتی نظرات دولت موقت را نپذیرفت. عملکرد دولت موقت، سازشکارانه بود و امام میتوانست و میخواست که با آمریکا برخوردی انقلابی شود. حتی وقتی کارتر، نماینده اش رمزی کلارک را به ایران فرستاد، امام حاضر به ملاقات با وی نشدند و اعلام کردند هیچ یک از اعضای شورای انقلاب و هیچ مقام مسئولی به هیچ وجه با آنان ملاقات نکنند و صریحاً براساس اسنادی که دانشجویان جمع آوری کرده بودند، اعلام کردند، اینجا جاسوسخانه شاه و آمریکا بوده است و ما نباید کوتاه بیاییم.
دانشجویان خط امام، امروز چه میکنند؟
دهها نفر از آنان در جریان جنگ تحمیلی که آن هم از مظاهر دخالتهای استکبار جهانی بود، به شهادت رسیدند و بسیاری دیگر بی ادعا در سنگرهای مختلف مشغول خدمت به نظام جمهوری اسلامی هستند.
اما بعضی هستند که نظرشان برخلاف گذشته است و اتفاقاً در قالب احزاب درون نظام هم فعالیت میکنند. اینها چطور؟
مبارزه با شیطان بزرگ و ادامه راه امام و شهدای لانه جاسوسی امر سادهای نیست که دستخوش باند بازیهای سیاسی شود. ضمناً بعضی دوستان ما که اینک در بعضی احزاب با اصل جریان تسخیر لانه مخالفت میکنند، در آن روزها، همین دوستان به شدت با اصل تحزب و تشکیل احزاب در جامعه مخالف بودند و مانع قرائت بیانیههای حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اولیه از تریبون لانه جاسوسی میشدند.
امروز استمرار این تفکر استکبارستیزی و مبارزه با منطق آمریکایی را چگونه تحلیل میکنید. فکر نمیکنید حالا که دیگر در فضای انقلابی سالهای اولیه نیستیم نیازمند ترسیم انگیزهها و دلایل دیگری هستیم؟
معتقدم در سالهای اخیر جنایات و دخالتهای آمریکا در سراسر دنیا به حدی رسیده که ما دیگر در این مبارزه تنها نیستیم. امروز حرکتهای ضد استکباری وسعت جهانی گرفته و حتی بسیاری از دولتهای مرتجع نیز در اثر فشار عمومی ملتهای خود مواضع تندی در مقابله با سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا اتخاذ میکنند.
در همین لشکرکشی به عراق همه دنیا علیه آمریکا بسیج شدهاند. هر روز دهها تجمع و تظاهرات حتی در سطح چند هزار نفری در دنیا اتفاق میافتاد که به زبانها و شیوههای مختلف آمریکا و سیاستهای تجاوزکارانه او را محکوم میکنند. در طول سالهای گذشته، اعتراضات زیادی از سوی نخبگان آمریکایی به سیاستهای جنگ طلبانه صورت گرفت، ولی تأثیری در اصلاح روند حکومت آمریکا نداشت. متأسفانه جریان قوی تبلیغاتی آمریکا که عمدتاً در دست صهیونیستهاست امکان طرح گسترده این اعتراضات را نمیدهد. اگر آن روز تسخیر لانه جاسوسی، شکست سیاسی و تحقیر بزرگی را برای آمریکاییها به دنبال داشت امروز ظهور و بروز و مقاومت جنبشهای مختلف در هر سوی جهان از جمله فلسطین و لبنان نشانههای استمرار این عجز و ناتوانی استکبار در مقابل نیروی ایمان است. پس انقلاب دوم ما در 13 آبان 58، ظهور ایمان و تجلی منطق مقاومت در برابر زور و سلطه و تکبر است و این منطق ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.
منبع: فارس