به گزارش خبرنگار بین الملل دفاع پرس ، حاکمیت لیبی در شرایط فعلی بین دوگروه طرفداران اسلام سیاسی و مخالفان آنان تقسیم گردیده است. از طرفی «کنگره ملی» جدید این کشور در اعتراض به زمان ومکان برگزاری جلسات این پارلمان و همچنین مواضع آن مجددا جلسات خود را در پایتخت لیبی یعنی طرابلس از سر گرفته و حتی کابینه ای نیز به نام «کابینه نجات ملی » تشکیل داده اند واز سویی دیگر تعدادی دیگر از اعضای لیبرال پارلمان جدید نیز شهر طبرق را به عنوان پایگاه خود معرفی کرده و خواهان مداخله بین المللی شده اند. آن ها همچنین عبدالله الثنی را مأمور تشکیل کابینه جدید خود کرده و از در رویارویی های «خلیفه حفتر» با شبهنظامیان اسلامگرا حمایت کردهاند.
این در حالی است که ایجاد پارلمان و دولت موازی توسط این دو گروه، اوضاع را آشفته تر کرده است چرا که اعتقاد اسلام گرایان بر این است که مجلس جدید به دنبال حمایت از کودتاگرانی چون حفتر بوده و به دنبال اجرای الگوی مصر در لیبی هستند. حتی این اختلافات در ارتش این کشور نیز راه پیدا کرده است به طوری که پس از جایگزینی سرلشگر عبدالرزاق ناظوری به جای جاد الله عبیدی، اکثر فرماندهان ارتش اعلام کرده اند که همچنان از دستورات عبیدی که از اسلامگرایان می باشد، تبعیت خواهند کرد. آنچه قابل توجه است این که هم اکنون در لیبی دو گروه مطرح چنان رقابتی بر سر تصاحب قدرت دارند که هریک نهادهای سیاسی وقانون گذاری خاص خود را دارند: پارلمان طبرق و دولت عبدالله الثنی و رئیس ستاد ارتش ناظوری جناح لیبرالها، فدرالیتهایها، ملیگرایان و مخالفان اسلامگرایان را نمایندگی میکنند؛ دیگری کنگرهی ملی و دولت موقت عمر حاسی و رئیس ستاد ارتش عبیدی به جریان اسلامگرایان و انقلابیون نزدیک هستند.
البته در این میان نباید از دخالت های کشورهای خارجی نیز غافل شد به طوری که قطر و ترکیه از گروههای اسلام سیاسی و اخوان المسلمین حمایت کرده و برخی کشورهای خلیج فارس و مصر از گروه های مقابل اسلامگراها حمایت میکنند. اما آن کشوری که بیشترین دخالت در امور لیبی را دارد، کشور مصر می باشد چرا که این کشور به عنوان همسایهی شرقی لیبی، از گسترش این ناامنی ها بیشترین نگرانی را دارد، که در ادامه مطالب به نقش ویژه مصر در این کشور اشاره می گردد.
آمارها نشان می دهد بالغ بر 2 میلیون مصری در لیبی مشغول به فعالیت هستند که با گسترش خشونتها در لیبی 25 هزار نفر از این کارگران به مصر بازگشتهاند. این مساله منجر به افزایش فشارها بر اقتصاد مصر خواهد شد چرا که پیش بینی ها نشان می دهد ممکن است گروههای تروریستی از این کارگران برای اجرای برنامههای تروریستی خود در مصر سوء استفاده نمایند. از طرف دیگر مقامات مصری همچنین نگران سرازیر شدن بیشتر سلاح از لیبی به کشور خود می باشند که این عمل موجب بروز ناامنی در مصر به خصوص افزایش اقدامات نظامی طرفداران اخوان المسلمین گردد. در عین این که حضور تروریست ها در لیبی، موجب شده امنیت سیناء به خطر افتاده مرزهای مصر با لیبی در این منطقه با حملات تروریستی مواجه گردد.
پس از موفقیت ژنرال سیسی بر اخوان المسلمین و به قدرت رسیدن وی، بعضی از کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی برای جلوگیری از به قدرت رسیدن اسلام گرایان و اخوانی ها در کشورهای دیگر، بر این شدند که این مدل را در این کشورها به اجرا بگذارند. از این رو بود که سیسی از اقدامات ژنرال حفتر در برابر اسلام گراهای لیبی حمایت کرد چرا که در صورت به قدرت رسیدن حفتر مصر از تبعات و نتایج ناامنی ها و خشونت های لیبی در امان باقی مانده در عین این که بهره برداری از نفت لیبی مهمترین گزینه اقتصادی مصر خواهد شد.
البته اطلاعاتی نیز منتشر شده که نشان می دهد ژنرال سیسی با دستور محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی و مقامات سعودی به آموزش و تأمین مالی عناصر وابسته به حفتر در مصر پرداخته و حتی نیروهای هوایی این کشور در حملهی هوایی مشترک با اماراتیها به بمباران هوایی مواضع نیروهای اسلامگرا دست زده اند که هدف از این حملات هوایی، تلاش برای ممانعت از کنترل فرودگاه بینالمللی طرابلس به دست نیروهای اسلامگرا بود که سرانجام بر اثر این حملات فرودگاه مذکور به دست نیروهای مخالف حفتر افتاد.
در مقابل ژنرال حفتر نیز سیسی را به عنوان الگوی خود معرفی نموده و اعلام کرده که هدف او تبدیل لیبی به گورستان تروریسم جهانی می باشد. در زمان این درگیری ها مصری ها معتقد بودند که در شرایط فعلی لیبی نیازمند فردی مقتدر مثل حفتر است تا با مشتی آهنین با مخالفان مقابله کند. در حالی که از این نکته غافل هستند که وضعیت لیبی با وضعیت مصر تفاوت هایی دارد. چرا که مردم لیبی هنوز از دوران اختناق و دیکتاتوری قذافی ترس داشته و می دانند که در صورت به قدرت رسیدن حفتر، آن دوران سیاه دوباره تکرار خواهد شد، ولذا حاضر به قدرت رسیدن وی نمی باشند. در عین این که حفتر با حمایت های مصر و کشورهای خلیج، نتوانست در حملات خود به موفقیت های چشمگیری دست پیدا کرده و در مقابل گروه های اسلامی توانستند در مقابله با وی، در بنغازی و طرابلس به موفقیت هایی کسب کنند، و به دنبال این قضیه بود که مصر نیز در برخورد با بحران لیبی محتاط تر شد، چرا که متوجه گردید به راحتی نمیتواند توان و قابلیتهای مبارزاتی نیروهای اسلامگرا را نادیده بگیرد.
از این بود که مصر تلاش کرد تا با ورود سایر کشورهای خارجی در دخالت در امور لیبی، زمینه حضور سیاسی خود را در این کشور فراهم آورد. به طوری که در 25 آگوست 2014 نشست چهارجانبه کشورهای همسایهی لیبی در قاهره برگزار گردید و شرکتکنندگان خواهان توقف کامل اقدامات مسلحانه به منظور حمایت از فرآیند سیاسی و تقویت گفتگوها با طرفهای سیاسی و نیز تحقق آشتی ملی و تدوین قانون اساسی جدید کشور شدند. نکته مهم این که در این نشست بر توافق های سیاسی تاکید شده نه حملات نظامی و یا حمایت از حفتر و گروه های افراطی، شاید بتوان دو دلیل برای آن مطرح کرد. اول این که مصری ها دریافته اند که حمایت از حفتر وگروه های افراطی دستاورد مورد نظر را نداشته است و دلیل دوم این که حمایت ظاهری مصر از توافق وگفتگوی سیاسی و آشتی ملی، به این علت است که سیسی در مصر با یادآوری خطر افراطی گرایان در لیبی، می تواند در مصر با اخوانی ها بیشتر مقابله کرده و حضور خود را در قدرت تحکیم بخشد.
بطور کلی می توان گفت این درگیری ها و چند دستگی ها در لیبی بر وخامت اوضاع و بروز ناامنی ها خواهد افزود و لذا لازم است گروه های سیاسی دور میز گفتگو نشسته و بر سر یک راه حل میانه که مصالح همه این گروه ها را در نظر گرفته باشد، به توافق برسند. از طرفی دخالت های کشورهای خارجی به ویژه مصر علاوه بر پیچیده کردن اوضاع لیبی، موجب گردیده که تهدیدهایی چون گسترش مهاجرتهای غیرقانونی به کشورهای اروپایی و همسایه، انتشار سلاح و قطع صادرات نفت لیبی پدید آید، و به نظر می رسد با این توصیفات بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای حفظ منافع خود، دیگر تمایل چندانی به تداوم بیثباتیها و ناامنیها در درازمدت در این کشور نداشته و لذا زمینه رسیدن به آشتی ملی در لیبی فراهم آید.
انتهای پیام/م