خوابی که سرانجام روز بیست و یکم تعبیر شد؛

«خلیل» منتظر نتیجه آزمون دانشگاهش در روزنامه بود که شهید شد

از خوابی که شهید بهرامی تعریف کرده بود، قبل از این که فرمانده هان گردان به ما بگویند متوجه شدم‌ به احتمال قوی عملیات در بیست و یکم است.
کد خبر: ۳۲۳۱۸۰
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۲ - 13December 2018

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از سمنان، دوران پر رمز و راز دفاع مقدس هر روزش برگی از دفتر هزار برگ خاطرات رزمندگان است خاطراتی که حتی تصور برخی از آنها حیرت انگیز است و این گزارش بخشی از خاطره رزمنده «داود حقیقت» از شهید «خلیل بهرامی» در عملیات  والفجر 8 است که با هم مرور می کنیم.

فرمانده گردانها تشخیص دادند که دو دسته،  اول به خط بزنند. یکی از اینها دسته ما بود و بعد از اینکه غواصها از آب عبور کردند، و با عراقیها درگیر شدند، غواصها سد اول را از نظر موانع بردارند و بعد دسته های ما وارد عملیات شوند.

عملیات سختی در پیش داریم و همگی شهید می شویم

من سه الی چهار روز مانده بود، برادران را جمع کردم و به ایشان عرض کردم که ما عملیات سختی در پیش داریم و به طور طبیعی همه ما شهید می شویم. چون در منطقه عملیات با توجه به مسئولیتی که به من واگذار شده، باید از آب عبور و مرور کنیم و اولین گروهی هستیم که به دشمن می زنیم، ممکن است که اکثر ما شهید شویم.

من خودم مضطرب بودم از این حرکتی که قرار بود انجام بگیرد. دیدم بچه های دسته احساس شادابی می کنند و خوشحال هستند که خط شکن این عملیات هستند.

 من یادم است شهید «حمید مظاهری» و «علی اصغر نورانیان» و «شمس الدین» و چند تا از شهدای دیگر دستهای و سرها را حنا بستند و حنابندان کردند.. همه آماده برای عملیات شدند.

 من و شهید «خلیل بهرامی» با توجه به اینکه چند عملیات با هم بودیم معمولاً با هم استراحت می کردیم. یک روز صبح بلند شد و گفت: «داود من دیشب یک خوابی دیدم که نمی دانم تعبیر آن چیست؟»

 گفت: «که من یک امتحانی برای کارشناسی دادم، مدتی است که منتظر نتیجه آن هستم. قرار است روزنامه ها این اسامی را اعلام بکنند ولی دیشب خواب دیدم که یکی از روزنامه ها اسم من را در روز بیست و یکم اعلام کرده است که من قبول شده ام.»

من فکر می کنم عمیات ما در روز بیست و یکم است

از خوابی که شهید بهرامی تعریف کرده بود، قبل از این که فرمانده هان گردان به ما بگویند متوجه شدم‌ به احتمال قوی عملیات در بیست و یکم است و من به فرمانده گردان «کیومرث نوروزی» گفتم: «من فکر می کنم عمیات ما در روز بیست و یکم است.»

در روز بیستم عملیات شروع شد و ساعت 23 الی 23:30 وارد عملیات شدیم که ساعت 00:30 الی 1 صبح در منطقه ای که بودیم یعنی در بیست و یکم ماه خلیل بهرامی (مطابق خواب) به درجه رفیع شهادت رسید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها