ناجیان سبزپوش- 1/ همسر سردار شهید صفری در گفت‌وگو با دفاع پرس:

همسرم هیچ‌گاه از راهی که انتخاب کرده بود پشیمان نشد/ پرستاری من از همسرم عاشقانه بود

همسر سردار شهید صفری گفت: همسرم با تمام درد‌هایی که داشت، هیچ‌گاه از راهی که انتخاب کرده بود، پشیمان نشد.
کد خبر: ۳۲۳۷۵۴
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۷ - ۰۵:۱۰ - 18December 2018

گروه اجتماعی دفاع پرس: شهریور‌ماه 1357 برای مردم ایران یادآور مقاومت در برابر دشمن تا بن دندان مسلح است؛ روزهایی که دشمن بی‌رحمانه با حمایت کشور‌های مرتجع منطقه و استکبار جهانی با هدف شکست دادن ایران با تمام توان به مرز‌ها ما حمله کرد.

در آن زمان نیرو‌های مردمی در خرمشهر و آبادان به همراه نیرو‌های ژاندارمری، شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی با اراده‌ای پولادین با دست‌های خالی در برابر دشمن بعثی ایستادگی کردند. یکی از نیرو‌هایی که در اوایل جنگ در آبادان و خرمشهر حضور یافت، سردار شهید محسن صفری بود؛ او در اوایل جنگ در قالب کمیته انقلاب اسلامی به آبادان اعزام شد و در سن 17 سالگی در ایستگاه 21 آبان بر اثر اصابت ترکش، قطع نخاع شد و پس از سال‌ها تحمل مجروحیت در دی‌ماه 96 به کاروان شهدا پیوست.

در ادامه، گفت‌وگوی خبرنگار دفاع پرس با «معصومه احمدی» همسر سردار شهید «محسن صفری» را می‌خوانید:

دفاع پرس: نحوه آشنایی شما با شهید صفری چگونه بود؟

شهید صفری از دوستان برادرم بود و زمانی که من با ایشان ازدواج کردم 10 سال از جانبازی وی می‌گذشت؛ یکی از دلایلی که با ایشان ازدواج کردم جانبازی او بود و همیشه حس می‌کردم دینی بر گردن من است؛ چرا که شهید صفری‌ها برای تامین امنیت ماها به جنگ رفته بودند.

دفاع پرس: شهید صفری کی و چگونه جانباز شد؟

شهید صفری در سن 17 سالگی برای دفاع از کشور در برابر رژیم بعثی در قالب کمیته انقلاب اسلامی (کمیته هفت حوز نارمک) به جبهه‌ها اعزام شد. او در زمانی که دشمن می‌خواست وارد آبادان شود همراه با همرزمانش در برابر آن‌ها ایستادگی کردند. در آن زمان شهید صفری به دلیل موج گلوله تانک به گوشه‌ای پرتاب و دچار قطع نخاع می‌شود.

همسرم با تمام درد‌هایی که داشت هیچ‌گاه پشیمان نشد/ پرستاری من همراه با عشق و علاقه بود

دفاع پرس: ما شاهد بودیم که شما با جان و دل سال‌ها از شهید صفری پرستاری کردید؛ آیا این کار برای شما سخت نبود؟

زمانی که من با ایشان ازدواج کردم 22 ساله بودم و در تمامی این سال‌ها، پرستاری من از وی همراه با عشق و علاقه بود و تمامی سختی‌ها برای من به آسانی سپری می‌شد. در این سال‌ها من درس‌های زیادی یاد گرفتم و بهترین روز‌های عمر من در کنار شهید صفری سپری شد.

دفاع پرس: شهید صفری چه زمانی به یاران شهیدش پیوست؟

هیچوقت درد‌هایی که همسرم می‌کشید را فراموش نمی‌کنم؛ درد‌هایی که حتی یک ذره هم او را از راهی که انتخاب کرده بود، پشیمان نکرد و همواره به آن راهی که انتخابی کرده بود، افتخار می‌کرد، ایشان پس از سال‌ها در تاریخ 23 دی‌ماه 96 به شهادت رسید و به یاران شهیدش پیوست.

دفاع پرس: اگر همسرتان خاطره‌ای از دوران حضورش در جنگ برای شما تعریف کرده‌اند، بفرمایید؟

شهید صفری تعریف می‌گفت: «زمانی که در آبادان مجروح شدم، دشمن توانسته بود تا حدودی وارد شهر شود و زمانی که من و همرزمانم رسیدیم بعثی‌ها داشتند به بچه‌ها تیر خلاصی می‌زدند، آنجا برای من سخت‌ترین صحنه‌ بود». وقتی این خاطره را تعریف می‌کرد، می‌گفت: «باید قدر این امنیت را بدانیم؛ چرا که برای این امنیت خون‌های زیادی داده شده است.»

دفاع پرس: یکی از خصوصیات اخلاقی شهید صفری را که به نظرتون شاخص بود، می‌توانید بگویید؟

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید صفری این بود که با تمام دردی که داشت هیچ‌وقت از راهی که انتخاب کرده بود، پشیمان نشد و گله‌ای نداشت.

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار