سینمای قدسی/2

هنرمند قبل از هر چیز باید انسان مسئول باشد

در تعریف هنرمند از دیدگاه رهبر انقلاب می‌خوانیم که هنرمند بودن مرتبه بعد از انسان بودن است چرا که «انسان نمى‌تواند مسئول نباشد. اولین مسئولیت انسان در مقابل انسان‌هاست.»
کد خبر: ۳۲۴۶۵۵
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۷ - ۰۲:۲۰ - 25December 2018

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ در نوشتار «سینمای قدسی» آرا و نظرات مقام معظم رهبری مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است که به بخش‌های مختلفی چون «سینما و رسالت سینماگر»، «سینما دینی»، «سینما و روشنفکری»، «سینما و استعمار»، «سینما و انقلاب»، «سینمای دفاع مقدس»، «فرم و محتوی»، «سینما و آسیب‌ها » و «سینما و مدیریت» تقسیم می‌شود.

در اولین بخش از این نوشتار به مساله «سینما و رسالت سینماگر» و مساله صیانت از هنر و هنرمند مورد بررسی قرار گرفت. در دومین بخش از این نوشتار به هنر متعهد پرداخته می‌شود که در ادامه می‌خوانید:

چیستی هنر

در تعریف هنر تعاریف بسیاری شده که یا جامع و مانع نیستند یا در خود توضیحی درباره چیستی هنر نمی‌دهند. در بحث فلسفه هنر، اینکه چه چیزی هنر است و چه چیزی هنر نیست پیش از آنکه معطوف به انسان باشد به جغرافیایی بستگی دارد که اثر هنری در آن شکل می‌گیرد. هنر در نظر برخی امری انتزاعی است که بر اثر کوشش و آزمون و خطا شکل می‌گیرد. در این نگاه مثل نگاه‌های دیگر غرب، هنر امری ماتریالیستی است. حال آنکه هنر در موضوع و پدیدآورنده موضوع و دریافت کننده موضوع انسان است.

انسان در نگاه مکاتب انسانی، ماتریالیستی است، حال آنکه مساله انسان از منظر ادیان توحیدی موضوعی الهی و آسمانی است. اینکه چرا در خلق اثر هنری این نگاه قلب شده بحث دیگری است. مهمترین نکته در این زاویه گرفتن ذات انسان از مبدا خویش عدم تعهد انسان در مقام هنرمند به انسان است. گویا هنرمند فراموش کرده که باید بازتابی از خود در جامعه باشد تا مخاطب را به شناخت وادار کند. در این گم شدگی و برزخ هنر چه هست و چه نیست با تعریفی متفاوت و قابل بحث از آن چه که قبلا خوانده و شنیده‌ایم روبه‌رو می‌شویم.

هنرمند قبل از هر چیز باید انسان مسئول باشد

هنر و امر قدسی

در جمله «هنر عبارت است از دمیدن روح تعهد در آدمی» که حضرت امام خمینی (ره) آن را بیان داشته‌اند، نکته دقیق و ظریفی نهفته است. این تعریف حقیقتا جامع و مانع است و چیستی هنر را نه از منظر انسانی که از بُعد خدایی آن مطرح می‌کند. از دیدگاه امام خمینی (ره) هنر باید به مثابه نفخه‌ای برای مردم حکم انتباه داشته باشد. انسان بیدار، انسان متعهدی است که او را به حرکت و انقلاب وادار می‌کند. لازمه وجود چنین هنری، هنرمند متعهد است.

همچنان که در بیان امام خمینی (ره) شاهد هستیم، ما همواره نیازمند نصیحتیم تا دچار غفلت و خواب نشویم. هنر باید روح جامعه‌ای که هر آن ممکن است دچار فراموشی و خودفروشی شود را نگه دارد. در واقع نگاه امام خمینی (ره) به هنر، نگاهی قدسی و معناگرایانه است.

هنرمند مسئول

این نوع نگاه الهی به هنر در بیانات مقام معظم رهبری به شکل مفصل‌تری بیان شده است. تا جایی که باید این نگاه را دکترین هنر انقلاب دانست.

رهبر انقلاب در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر در تاریخ (1380/05/01) فرمودند: «بعضى کسان مى‌گویند در هنر متعهد، کلمه اول با کلمه دوم تناقض دارد. هنر، یعنى آن چیزى که مبتنى بر تخیل آزاد انسان است و متعهد، یعنى زنجیر شده؛ این دو چگونه با هم مى‌سازد!؟ این یک تصور است؛ البته تصور درستى نیست. بحث مسئولیت و تعهد هنرمند، قبل از هنرمند بودن او به انسان بودن او برمى‌گردد. بالأخره یک هنرمند قبل از این‌که یک هنرمند باشد، یک انسان است. انسان که نمى‌تواند مسئول نباشد. اولین مسئولیت انسان در مقابل انسان‌هاست.»

هنرمند قبل از هر چیز باید انسان مسئول باشد

انسان مسئول

چنان که پیش‌تر اشاره شد و در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز مشهود است، انسان بودن مقدم بر هنرمند بودن است. کسانی که معتقدند که هنر نمی‌تواند و یا نباید در امر معنا و تعهد نسبت به جامعه و انسان ورود کند از همان آبشخوری تغذیه می‌شوند که شعار جدایی دین از سیاست از آن سرچشمه می‌گیرد. هنری که بدون در نظر گرفتن مناسبات جامعه و خواست‌ها و نیازهای انسان تولید می‌شود هنر میرایی است که عده‌ای سعی می‌کنند به جبر موزه و نمایشگاه و ... آن را زنده نگه‌ دارند. اگر پز روشنفکرانه و هیاهوهای رسانه‌ای نبود اغلب این آثار محکوم به شکست بودند.

هنرمندی که فقط به خلق اثر فکر کند بدون آنکه تعهدی نسبت به جامعه داشته باشد چگونه می‌تواند انتظار داشته باشد که جامعه باید با اثرش ارتباط بگیرد. وجود مکاتب متعددی که در غرب شکل گرفت و سپس به فراموشی سپرده شد ریشه در بی‌ثباتی هنرمندان‌شان دارد که هنر را در بعد ماتریالیستی آن مورد مطالعه قرار می‌دادند؛ و اینکه از بعد فرم عبور نمی‌کردند تا به معنا برسند. حال آنکه در ایران به عنوان مثال در شعر وقتی فرم تغییر می‌کرد که مناسبات جامعه تغییر می‌کرد.

هنرمند قبل از هر چیز باید انسان مسئول باشد

شعر مکتب خراسانی، عراقی، هندی و شعر نو به این دلیل بوجود می‌آمد که نیاز جامعه را پاسخ بدهند در واقع این روح جمعی مردم بود که شاعران را وامی‌داشتند تا در شکل شعر تغییراتی بدهند. در حالی که در غرب این مکاتب بودند که خود را بر روح جامعه تحمیل می‌کردند.

رهبر انقلاب مهمترین بعد هنر را انسانی بودن آن می‌دانند. یعنی هنرمند باید با رجعت به انسان بودن خود و احیای روح متعهد و مسئولانه در خویش به سمت خلق اثر برود تا این خلق کردن جامعه را بیدار کند. طبعا هر چقدر جامعه انسان‌های بیدارتری داشته باشد هنرمند متعالی و هنرش متعالی‌تر خواهد بود.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها