گروه بینالملل دفاع پرس- آرش شایستهنیا؛ نشریات در ایالات متحده آمریکا تاریخ پرتلاطمی را پشت سر نهاده است و پیشینه پیدایش و دگرگونی نشریات در آمریکا به چهار دوره تقسیم میشود.
1- دوره نشریات مستعمرهای که دوران پیش از استقلال آمریکااست که اکثر مطالب نشریات آمریکایی از انگلیس سرچشمه میگرفت.
2- دوره نشریات حزبی که پس از استقلال آمریکا آغاز میشود و در این دوره، نشریات از 2 حزب موجود دفاع میکردند و در مقابل هم جبهه میگرفتند.
3- دوره سوم، دوره نشریات «ارزان قیمت» است. در این دوران که بیشتر نشریات قیمت شش سنتی داشتند، در 24 ژوئیه سال 1830 میلادی، «لیندی م. والتر»، روزنامه عصرانه خود را که نام «رونوشت بوستون» نام داشت و در حوزه ادبیات و تئاتربود، تنها با قیمت یک سنت منتشر کرد و به دنبال این انتشار در 1833 «هوراتیو دیوید شپارد» و تیم همراهش نشریه «مورنینگ پست» را در ژانویه با همان قیمت یک سنتی منتشر کردند و مدتی بعد، در سوم سپتامبر همان سال «بنجامین هنری دی» که در آن زمان جوانی 23 ساله است، روزنامه «سان» را در شهر نیویورک منتشر کرده و دوره جدیدی را در روزنامهنگاری آمریکایی به وجود آورد.
روزنامه سان به عنوان پیشگامترین نشریه «یک پنی»ای در تاریخ آمریکا است که مهمترین حوزه فعالیت خود را بر فعالیت گزارشگران روزنامه و رویدادهای دادگاههای محلی قرار داده بود. این روزنامه که در مدت سه سال توانسته بود شمارگان خود را به 30 هزار نسخه در روز افزایش دهد و انتشار نسخه عصرانه آن در سال 1887 میلادی آغاز شد و تا سال 1950 منتشر میشد؛ نظام توزیعی کاملا منحصر به فردی داشت. اولا روزنامه در چهار راهها و ثانیا توسط پسر بچهها و یا دختر بچههایی که لباس پسرانه پوشیده بودند، به فروش میرسید.
ملوین دفلور و اورتای. دنیس در کتاب «شناخت ارتباطات جمعی» مینویسند: روزنامههای یک سنتی بد زبان، احساساتی و از خیلی جهات بی اهمیت تلقی میشدند.
4- دوره نشریات زرد در آمریکا. نخستین و اصلیترین هدف روزنامه نگاری زرد در آمریکا سودآوری بود. این دسته از روزنامهها با سبک خاص روزنامه نگاری خود، افق جدیدی را در پرمخاطب شدن نشریات کردند.
کمالیپور در مقاله «عملکرد رسانهها در آمریکا» مینویسد: در دوران نشریات زرد «ویلیام هرست» و «جوزف پولیتزر» 2 غول مطبوعاتی و بسیار پر قدرت بودند. انتشار کاریکاتورهای دنباله داری که قهرمان آن یک پسربچه در گهواره قابل حمل زرد رنگ بود، باعث فروش فوق العاده روزنامه پولیتزر به نام «نیویورک ساندی ورلد» شد. هرست با به چنگ آوردن همان طراح، تلاش کرد تا فروش روزنامه خود، «نیویورک ژورنال» را افزایش دهد، اما پولیتزر بیکار ننشست و با استخدام یک کاریکاتوریست دیگر، رقابت را ادامه داد.
آن چه نباید در بررسی و مطالعه دوران پر تشتت نشریات ایالات متحده آمریکا مورد کمتوجهی و یا غفلت واقع شود، آزادی رسانه و مطبوعات ایالات متحده است.
آزادی رسانه و مطبوعات همانند یک ضمانتنامه از جانب دولتها به رسانههای عمومی، در مقابل مواجهه با روندهای محدودکننده ابراز نظر در جوامع، میباشد که حقوق قانونی رسانهها و هم چنین مراجع رفع اختلاف بین رسانهها و شاکیان را مشخص میکند. این حقوق در بسیاری از کشورها به صورت قانونی و در چهارچوب قوانین اساسی آن کشور تعبیه شدهاست تا از آزادی مطبوعات حمایت به عمل بیاید. در کشورهای توسعه یافته آزادی مطبوعات و رسانهها بر این امر تأکید میکند که تمام مردم حق ابراز نظر، گفتن و نوشتن در رسانهها را دارا میباشند. اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این امر تأکید میکند که هر کسی از نظر قانونی حق ابراز نظر دارد، این قانون مشتمل بر حق ابراز نظر بدون هیچ گونه مداخله از جانب دولتها یا ذی نفعان میباشد.
آزادی مطبوعات در ایالات متحده آمریکا، همزمان با پیروزی جنگهای استقلالطلبانه مستعمره نشینان این سرزمین علیه استعمار انگلستان در سال 1776 به عنوان یک حق طبیعی فرد، مورد توجه و احترام قرار گرفت.
مرحوم دکتر کاظم معتمد نژاد در کتاب «حقوق مطبوعات» ( 1387) مینویسد: در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا که در ژوئیه 1776 انتشار یافت و همچنین در قانون اساسی 1787 این کشور، به آزادی مطبوعات هیچگونه اشارهای نشده بود؛ اما این خلاء در سال 1791 با تصویب نخستین اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده آمریکا از میان رفت. متن این اصلاحیه درباره آزادی بیان و مطبوعات، بدین قرار است: کنگره ( ایالات متحده آمریکا ) نمیتواند قانونی وضع کند که ... آزادی بیان یا مطبوعات ... را محدود کند.
قوانین اساسی ایالات، در عین حال که آزادی مطبوعات را تضمین کردهاند، موارد مقابله با سوء استفاده از این آزادی را نیز مشخص ساختهاند. از این لحاظ، محدودیتهای آزادی بیان و مطبوعات که مخالف قانون اساسی تلقی نمیشوند، چهار زمینه مهم را در بر میگیرند:
1- حمایت افراد علیه اهانت و افترا.
2- حمایت جامعه علیه اشاعه مطالب مستهجن.
3- حمایت دولت علیه تشنجات داخلی.
4- حمایت دولت علیه تجاوزات خارجی.
دکتر معتمد نژاد مینویسد: در ایالات متحده آمریکا، افترا از طریق مطبوعات، هم از لحاظ حقوقی و هم از جهت جزایی، قابل تعقیب است. در مود تعقیب حقوقی، مطبوعات حق دارند با توجه به اصل «حقیقت همیشه یک دفاع است»، دلایل صحت انتشار مطالب یافته را ارائه دهند و از محکومیت بر کنار بمانند. در مورد تعقیب جزایی هم استناد به صحت مطالب انتشار یافته در صورتی امکان پذیر است که روزنامه در راه منافع عمومی به این امر اقدام کرده باشد ( همان ، 194) .
فضای روزنامه نگاری ایالات متحده آمریکا در 2018
ایالات متحده آمریکا در سال میلادی گذشته در شاخص میزان «آزادی بیان» نسبت به سال 2017 وضعیت بدتری داشته است و 2 پله سقوط کرده است.
براساس نتایج گزارش ( شاخص آزادی مطبوعات جهان 2018) مرکز «خبرنگاران بدون مرز-RSF» کشور آمریکا که همواره داعیه آزادی بیان را دارد، به عنوان چهل و پنجمین کشور مناسب برای فعالیت خبرنگاران برگزیده میشود این در حالی است که کشورهای اروپایی همانند سال گذشته بهترین مکان برای حضور روزنامه نگاران بوده و «نروژ» به عنوان بهترین و اولین اولویت خبرنگاران انتخاب میشود.
در این گزارش، پس از نروژ، کشورهای سوئد، هلند، فنلاند و سوئیس در ردههای دوم تا پنجم قرار گرفته و کشور «کره شمالی» در میان یکصد و هشتاد کشور مورد بررسی در آخرین جایگاه یعنی در رتبه یکصد و هشتادم قرار می گیرد.
چرا ایالات متحده نتوانسته جایگاه مناسبی نزد روزنامه نگاران برای خود فراهم کند این در حالی است که دونالد ترامپ بهطور مداوم با خبرنگاران روزنامهها در ایالات متحده جلسه پرسش و پاسخ یا گفتوگو داشته است.
«مارتا کومار» از استادان دانشگاه توسون که از زمان رونالد ریگان همواره روند تعامل رئیسان جمهور آمریکا را با رسانهها دنبال کرده است در این باره میگوید: ترامپ یکی از پرحرفترین رئیسان جمهور معاصر آمریکا به شمار میرود. ترامپ تا روز 20 دسامبر و در طول 23 ماه نخست دوران ریاست جمهوری حدود 323 مورد جلسه کوتاه پرسش و پاسخ با خبرنگاران برگزار کرده است که از این لحاظ پس از بیل کلینتون در رده دوم قرار دارد . وی هم چنین 196 بار مصاحبه کرده است که از این لحاظط پس از باراک اوباما قرار گرفته است.
شاید بهترین دلیل بد اقبالی ایالات متحده در این انتخاب از سوی روزنامه نگاران دروغ گویی «ترامپ» لااقل در سال میلادی گذشته یعنی سال 2018 باشد.
پایگاه موسوم به «فکت چکر» با استناد به دادههای اطلاعاتی خود که با پیگیری هر اظهار نظر مشکوک رئیس جمهور آمریکا به دست آمده اعلام کرد ترامپ از ابتدای سال 2018 تاکنون 1989 مورد ادعای دروغ و گمراه کننده مطرح کرده است. به موجب این بررسی ترامپ از ابتدای دوران ریاست جمهوری خود تا پایان سال 2018 بیش از 7600 دروغ گفته است. یعنی به طور میانگین بیش از 15 دروغ در روز در سال 2018 که این رقم در مقایسه با سال قبل تقریبا سه برابر شده است.
نظرسنجی فکت چکر که این ماه انجام شده است نشان میدهد از هر ده آمریکایی، کمتر از سه نفر ادعاهای دروغین رایج ترامپ را باور میکنند. حتی در میان طرفداران پروپاقرص ترامپ - از هر شش شرکت کننده در این نظرسنجی تنها یک نفر دروغهای ترامپ را باور کردهاند.
انتهای پیام/ 441